دوره 12، شماره 8 - ( آبان 1397 )                   جلد 12 شماره 8 صفحات 29-19 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Darbandi N, Nazari serenjeh F, Moradi P. The Effect of Intrahippocampal Injection of Ghrelin on Morphine-Induced Amnesia by Passive Avoidance Task in Male Laboratory Rats. Qom Univ Med Sci J 2018; 12 (8) :19-29
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-2079-fa.html
دربندی نیلوفر، نظری سرنجه فرزانه، مرادی پرهام. تأثیر تزریق درون هیپوکامپی گرلین بر فراموشی القاشده ناشی از مورفین با مدل یادگیری اجتنابی غیرفعال در موش بزرگ نر آزمایشگاهی. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1397; 12 (8) :19-29

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-2079-fa.html


1- گروه زیست‌شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه اراک
2- گروه زیست‌شناسی، دانشگاه پیام‌نور ، nazari_farzaneh@yahoo.com
3- 1گروه زیست‌شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه اراک
واژه‌های کلیدی: گرلین، مورفین، حافظه
متن کامل [PDF 806 kb]   (1040 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (4867 مشاهده)
متن کامل:   (2121 مشاهده)
مقدمه
گرلین یک هورمون پپتیدی، 28 اسیدآمینه‏ای است که نخستین‏بار در سال 1999 توسط Kojima و همکاران از سلول‏های معده استخراج گردید و به‏عنوان یک لیگاند درون‏زاد برای گیرنده‏های ترشحی هورمون رشد معرفی شد. امروزه مشخص شده است علاوه بر لوله گوارش، بافت‏های مختلفی مانند کلیه‏ها، جفت، بیضه‏ها، ریه‏ها و سیستم عصبی مرکزی نیز گرلین را ترشح می‏کنند. این هورمون در اعمال فیزیولوژیک متعدد مانند ترشح هورمون رشد، هورمون آدرنوکورتیکوتروپین (ACTH)، آزادسازی پرولاکتین، تعادل انرژی، عملکرد سیستم ایمنی، فعالیت قلبی - عروقی، همچنین رفتار نقش تنظیمی دارد (1). گیرنده گرلین موسوم به گیرنده هورمون گرلین (GHS-R) متعلق به خانواده گیرنده‏های مرتبط با G-‏ پروتئین بوده و دارای دو فرم (GHS-R1a) و (GHS-R1b) می‌باشد (2). مطالعات نشان داده‌اند میل ترکیبی گرلین به گیرنده‏های GHS-R1a بیشتر است؛ براین اساس تصور می‌شد گیرنده‏های GHS-R1b غیر‏فعال بوده و تمامی اثرات بیولوژیک شناخته‌‌شده گرلین مربوط به فعالیت گیرنده GHS-R1a می‌باشد، اما در سال‌های اخیر مشخص شده است گیرنده‏های GHS-R1b در سیگنالینگ گیرنده‏های  GHS-R1aنقش تنظیمی مهمی دارند (1). این گیرنده‏ها علاوه بر بافت‏های مختلف محیطی، در نواحی مختلف سیستم عصبی مرکزی، ازجمله نواحی درگیر در فرآیند یادگیری و حافظه مانند هیپوکامپ به میزان بالایی بیان می‏شوند (3)، این مطلب بیانگر این حقیقت است که گرلین در فرآیند‏های شناختی نیز نقش دارد و در تأیید آن نیز نتایج مطالعات پیشین نشان داده‌اند تزریق سیستمیک و یا تزریق مستقیم گرلین و آگونیست‏های آن به درون مغز سبب تقویت حافظه در مدل‏های مختلف سنجش حافظه در حیوانات می‏شود (8-3). نتایج مطالعات الکتروفیزیولوژی نیز نشان می‌دهند گرلین می‌تواند سبب القای تقویت طولانی‌مدت  (LTP) در هیپوکامپ گردد (6). تقویت طولانی‏مدت، اساس مولکولی فرآیند یادگیری و حافظه را تشکیل می‏دهد (9). علاوه بر این، تزریق سیستمیک گرلین می‌تواند نوروژنز و تشکیل خارهای دندریتی در هیپوکامپ را نیز افزایش ‏دهد (6).
مطالعات فارماکولوژیک نشان داده‌اند مورفین و سایر اوپیوئیدها در فرآیندهای حافظه و یادگیری دخالت دارند (10). همچنین تزریق پیش یا پس از آموزش مورفین به‏صورت وابسته به مقدار و زمان سبب تخریب حافظه و القای فراموشی می‏‌شود (11). از سویی، مشخص شده است بین گرلین و گیرنده‏های اوپیوئیدی برهمکنش وجود دارد (12،13). همچنین گرلین اثرات مورفین در پاداش و فعالیت حرکتی را میانجیگری می‏کند (14،15). به‌علاوه، گرلین می‌تواند درد التهابی را از طریق برهمکنش با سیستم اوپیوئیدی مهار ‏کند (16). با این وجود، تاکنون هیچ‏گونه مطالعه‏ای بر روی اثر گرلین بر عوارض ناشی از مورفین بر فرآیندهای حافظه و یادگیری انجام نشده است. یادگیری اجتنابی غیرفعال یکی از مدل‏های یادگیری است که به‏طور گسترده‏ای در مطالعات فارماکولوژیکی، بیوشیمیایی حافظه و یادگیری مورد استفاده قرار می‏گیرد. تحقیقات پیشین نشان داده‌اند هیپوکامپ در پردازش یادگیری و حافظه در این مدل نقش مهمی دارد (17). از طرفی، گرلین می‌تواند تثبیت حافظه را در این مدل افزایش ‏دهد (5،6). لذا با توجه به اثرات گرلین بر روی هیپوکامپ (6،8) و نیز برهمکنش میان گرلین و مورفین (16-14)، در مطالعه حاضر اثر تزریق درون‌هیپوکامپی گرلین بر فراموشی القاشده ناشی از مورفین در مدل یادگیری اجتنابی غیرفعال مورد بررسی قرار گرفت.
 
روش بررسی
در این مطالعه تجربی، از موش‏های بزرگ آزمایشگاهی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 250-220 گرم (تهیه‌شده از انستیتو پاستور ایران) استفاده شد. به‌منظور سازگاری با محیط جدید، حیوانات قبل از انجام جراحی و ورود به آزمون رفتاری، به مدت یک‌هفته در شرایط استاندارد آزمایشگاهی (دوره روشنایی - تاریکی 12 ساعته، دمای 2±22درجه سانتیگراد) در حیوانخانه دانشگاه اراک در قفس‏های مخصوص، به‏صورت گروه‏های 4تایی نگهداری شدند. آزمایش‌ها‌ در زمان معینی از روز (ساعت 12-9) انجام گرفت و در هرگروه 8 حیوان قرار داشت که هر حیوان فقط یک‏بار وارد آزمون رفتاری شد.
برای بررسی حافظه از دستگاه اجتنابی غیرفعال استفاده گردید. این دستگاه از جعبه‏ای از جنس پلکسی‌گلاس تشکیل شده که به‌وسیله یک دیواره به دو قسمت با اندازه یکسان (30×20×20 سانتی‌متر) تقسیم می‏شود. در قسمت وسط این دیواره یک درب گیوتینی با ابعاد 9×7 سانتی‌متر وجود دارد که ارتباط بین دو قسمت را برقرار می‌کند. کف و دیواره‏های یک قسمت دستگاه، سفید (بخش روشن دستگاه) و قسمت دیگر آن سیاه (بخش تاریک دستگاه) است. در کف قسمت سیاه، میله‏های فولادی با فاصله 1 سانتی‌متر از هم تعبیه شده که به‌وسیله یک سیم رابط به دستگاه استیمولاتور متصل می‏شوند. از طریق این استیمولاتور و میله‏های فولادی کف دستگاه، شوک الکتریکی مورد نظر به کف پای حیوان منتقل می‏شود.
از کتامین هیدروکلراید و زایلازین به‏عنوان داروهای بیهوشی و به‏صورت درون‏صفاقی استفاده شد. سولفات مورفین از شرکت دارو پخش تهران و گرلین رت از شرکت ابکم انگلستان تهیه گردید. هر دو دارو در نرمال‌سالین (9/0%) حل شدند. مورفین به‏صورت زیر‏جلدی و گرلین به‏صورت درون‏مغزی تزریق شد و گروه‏های کنترل نیز سالین دریافت کردند.
قبل از شروع جراحی، حیوان وزن و سپس با تزریق درون‌صفاقی داروی بیهوشی (مخلوط کتامین هیدروکلراید و زایلازین) بیهوش شد. بعد از بیهوشی کامل حیوان، سر موش در دستگاه استریو‏تاکس ثابت گردید. مختصات ناحیه CA1 براساس اطلس پاکسینوس و واتسون به ‏دست آمد (3/3- میلی‏متر از برگما به سمت عقب، 2± میلی‏متر از طرفین شکاف ساژیتال و 8/2± میلی‏متر به طرف پایین از سطح جمجمه) (18). بعد از مشخص شدن محل‏های کانول‏گذاری، استخوان جمجمه با استفاده از مته دندانپزشکی سوراخ ‏شد. کانول‏های راهنما به طول 9 میلی‏متر که از سر سوزن 22 گیج تهیه شده بودند، به‏صورت دو طرفه درون سوراخ‏ها قرار گرفتند و با کمک سیمان دندانپزشکی در جای خود تثبیت ‏شدند. به‏منظور جلوگیری از تخریب نواحی مورد نظر در اثر ورود کانول راهنما، کانول‏های راهنما یک میلی‏متر بالاتر از عمق واقعی قرار ‏گرفتند و بدین ترتیب در هنگام تزریق دارو به نواحی موردنظر در زمان آزمایش‏، سوزن تزریق یک‌میلی‏متر بلند‏تر از طول کانول راهنما گذاشته شد و دارو در نواحی مورد نظر تزریق گردید. پس از یک‌هفته و طی‏ دوره بهبودی، تزریق داروها انجام گرفت. برای تزریق دارو از سرسوزن 27 گیج دندانپزشکی (به طول 1 میلی‏متر بلند‏تر از کانول‏های راهنما) استفاده ‏شد. این سر سوزن به‌وسیله لوله پلی‌اتیلن نازکی که به سرنگ هامیلتون 2 میکرولیتر مرتبط می‏شد به هریک از کانول‏ها 5/0 میکرولیتر دارو در مدت 60 ثانیه تزریق گردید. حدود 60-30 ثانیه پس از پایان تزریق، به‌منظور اطمینان از اینکه دارویی در سر‏سوزن باقی‌نمانده و کاملاً جذب ناحیه مورد نظر شده باشد، سوزن تزریق در محل تزریق باقی ‏ماند. در پایان آزمایش، به‌منظور اطمینان از درستی مختصات محل جراحی و تزریق دارو، 1 میکرولیتر محلول 1% آبی متیلن‏بلو به‏صورت دو‏طرفه تزریق گردید، سپس مغز از جمجمه خارج و جهت تثبیت برای برش‏گیری به مدت 10 روز در فرمالین 10% نگهداری ‏شد. برش‏گیری از ناحیه تزریق و بررسی توزیع رنگ در ناحیه هیپوکامپ، بیانگر صحت کانول‏گذاری و تزریق بود. چنانچه کانول‏ها در نواحی مورد نظر قرار داشتند بدان معنی بود که تزریق دارو به‌‌درستی و در درون ناحیه CA1 صورت گرفته است؛ لذا داده‏های به‌دست‌آمده از حیوان در روز آزمون، در آنالیز آماری مورد استفاده ‏قرار می‌گرفت و چنانچه کانول‌گذاری به‌درستی انجام نگرفته بود، داده‌های حیوان مورد نظر حذف می‌شد. بررسی حافظه در روش یادگیری اجتنابی غیر‏فعال طی 2 مرحله و در 2 روز متوالی انجام شد. در روز اول به حیوانات در دستگاه، آموزش داده شد و در روز دوم میزان حافظه حیوانات آموزش‌دیده مورد ارزیابی قرار گرفت. در شروع مرحله آموزش، هر حیوان به‌آرامی درون قسمت روشن دستگاه گذاشته شد و بعد از گذشت 5 ثانیه، درب گیوتینی دستگاه باز و به حیوان اجازه داده ‏شد تا وارد قسمت تاریک شود. مدت زمانی که طول می‏کشید تا حیوان از قسمت روشن وارد قسمت تاریک دستگاه شود به‏عنوان زمان تأخیر ثبت گردید. موشی‌که در ورود به بخش تاریک بیش از 100 ثانیه تأخیر داشت، از ادامه آزمایش حذف می‏شد. بلافاصله بعد از ورود حیوان به قسمت تاریک، درب گیوتینی بسته و به حیوان اجازه داده می‏شد تا به مدت 5 ثانیه با محیط مذکور آشنا شود، سپس حیوان به‌آرامی به قفس برگردانده می‏شد. پس از گذشت 30 دقیقه، مرحله قبل تکرار می‌شد با این تفاوت که به محض ورود حیوان و بسته‌شدن درب گیوتینی، شوک الکتریکی به شدت 1 میلی‌آمپر، به مدت 3 ثانیه با فرکانس 50 هرتز از طریق میله‏های کف دستگاه به دست و پای حیوان انتقال می‌یافت. با توجه به بسته بودن سقف این قسمت، حیوان نمی‏تواند به‌منظور جلوگیری از دریافت شوک الکتریکی از دستگاه خارج شود (شوک اجتناب ناپذیر)؛ بنابراین 20 ثانیه بعد از وارد کردن شوک، حیوان از دستگاه خارج و به قفس جداگانه‏ای منتقل می‌شد. پس از گذشت 2 دقیقه، مرحله دوم آموزش بر روی حیوان شوک‌گرفته انجام ‌شد. چنانچه حیوان به میزان 120 ثانیه در ورود به قسمت تاریک تأخیر داشت، آموزش موفق برایش ثبت می‌گردید، سپس از دستگاه خارج و بلافاصله تزریق پس از آموزش را دریافت می‏کرد؛ در‌صورتی‏که حیوان در ورود به قسمت تاریک کمتر از 120 ثانیه تأخیر داشت، پس از ورود به قسمت تاریک مجدداً به حیوان شوک داده می‏شد و پس از خارج کردن حیوان از دستگاه و گذشت 2 دقیقه، مراحل فوق تکرار می‏‌‌شد (حداکثر دفعات آموزش برای هر حیوان 3 بار در نظر گرفته ‏شد.) 
مرحله آزمون، 24 ساعت بعد از مرحله آموزش و بدون تحریک الکتریکی انجام ‏شد. در این مرحله همانند روز آموزش، حیوان در قسمت روشن دستگاه قرار ‏گرفت و پس از 5 ثانیه درب گیوتینی باز شده و زمان تأخیر حیوان برای ورود به قسمت تاریک
(Step-Through Latency) STL و کل مدت زمان ماندن حیوان در قسمت تاریک (Total Dark Chamber) TDC به‏عنوان معیاری برای میزان به یادآوری حافظه ثبت گردید. بیشترین زمان تأخیر برای ورود به قسمت تاریک، 300 ثانیه در نظر گرفته ‏شد. در این آزمایش، حیوانات بلافاصله پس از آموزش، سالین را به‏صورت درون‏مغزی (1 میکرولیتر به‌صورت درون‌هیپوکامپی) دریافت کردندو 5 دقیقه پس از تزریق درون‌مغزی نیز مقادیر مختلف مورفین را به میزان 5/7، 5، 5/2 و 5/0 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به‌صورت زیر‏جلدی دریافت کردند. تمامی گروه‏ها 24 ساعت بعد وارد مرحله آزمون شدند.
در این آزمایش، حیوانات بلافاصله پس از آموزش، مقادیر مختلف گرلین را (دوز 3، 3/0، 03/0 و 0 نانومول برمیکرولیتر) به‏صورت درون‏هیپوکامپی دریافت کردند. 5 دقیقه پس از آن سالین (با دوز 1میلی‌لیتر برکیلوگرم وزن بدن) به‏صورت زیر‏جلدی تزریق شد. تمامی گروه‏ها 24 ساعت بعد وارد مرحله آزمون شدند. در این آزمایش، حیوانات بلافاصله پس از آموزش، مقادیر مختلف گرلین را (دوز 3، 3/0، 03/0 و 0 نانومول برمیکرولیتر) به‏صورت درون‏مغزی دریافت کردند، سپس 5 دقیقه پس از آن، مورفین (به میزان 5/7 میلی‌گرم برکیلوگرم وزن بدن) به‏صورت زیر‏جلدی تزریق گردید. تمامی گروه‏ها 24 ساعت بعد وارد مرحله آزمون شدند.
داده‏ها براساس میانگین± انحراف معیار ثبت و با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 16، آزمون واریانس یک‏طرفه و دو‏طرفه با استفاده از زمان تأخیر ورود حیوان به قسمت تاریک (به‏عنوان فاکتور وابستگی) و آزمون تعقیبی توکی (جهت تعیین اختلاف معنی‏دار بین گروه‏ها) تحلیل شدند. سطح معنی‏داری، 05/0p< در نظر گرفته شد. نمودارها به کمک Sigmaplot نسخه 12 ترسیم شدند.
 
یافته‏ها
براساس نتایج حاصل از آنالیز واریانس یک‏طرفه داده‌های آزمون رفتاری گروه‌های آزمایشی، تزریق زیر‏جلدی مورفین (به میزان 5/7، 5، 5/2 و 5/0 میلی‌گرم برکیلوگرم)، به‏طور وابسته به دوز باعث کاهش معنی‌دار زمان ورود به اتاق تاریک
(STL)]001/0, p<139/25=(32 و 4)[F (نمودار شماره 1) و افزایش معنی‌دار کل مدت زمان توقف در اتاق تاریک
]001/0 ,p<370/68=(32 و 4)[F (نمودار شماره 2) نسبت به گروه کنترل شد. این نتایج نشان‌دهنده کاهش یادگیری در مدل اجتنابی مهاری و القا فراموشی بود. همچنین تزریق پس از آموزش گرلین (به میزان 3، 3/0، 03/0 و 0  نانومول برمیکرولیتر) 5 دقیقه قبل از تزریق مورفین (به میزان 5/7 میلی‌گرم برکیلوگرم وزن بدن) به‏صورت وابسته به دوز از تخریب حافظه ناشی از مورفین جلوگیری کرد. براساس آزمون مکمل توکی نیز در این گروه‏ها نسبت به گروه کنترل، تاًخیر در ورود به اتاق تاریک به‌طور معنی‌داری افزایش داشت.
]001/0, p<413/44=(28 و 3) [F(نمودار شماره 3) و کل مدت زمان توقف در اتاق تاریک به‌طور معنی‌داری کاهش نشان داد ]001/0, p<030/76=(28 و 3) [F(نمودار شماره 4) که به‌معنی بهبود حافظه بود.
بین گروه‌های گرلین - سالین با گروه کنترل سالین - سالین در مقدار STL ]05/0, p>29/0=(28و3) [F و  TDC(نمودار شماره 4) ]05/0, p>29/0=(28و3)[F  (نمودار شماره 3)، هیچ اختلاف معنی‏داری دیده نشد؛ این بدین معنی است که گرلین به‌تنهایی هیچ تأثیر معنی‏داری بر یادآوری حافظه ندارد.
آزمون آماری آنالیز واریانس دو‏طرفه، اختلاف معنی‏داری را بین گروه‌های گرلین - سالین و گرلین - مورفین نشان داد
 ]001/0, p<01/216=(56 و 1)F، نوع تیمار] [001/0, p<59/6=(56 و 3)F، مقدار دارو] [05/0, p>39/2=(56 و 3)F، تداخل تیمار×مقدار دارو.[
 
                   
نمودار شماره 1: اثرات تزریق مقادیر مختلف مورفین پس از آموزش بر روی حافظه اجتنابی مهاری.
اثر تزریق مقادیر مختلف مورفین پس از آموزش بر تأخیر در ورود به اتاق تاریک (STL) در گروه‏های آزمایشی.
هر ستون بیانگر میانگین ± انحراف معیار مربوط به 8 سر رت در هر گروه است.
آنالیز واریانس یک‌طرفه، میانگین با کد حرف‏های مختلف، دارای تفاوت معنی‏دار نسبت به یکدیگر می‏باشد. سطح معنی‏داری 05/0>p در نظر گرفته شده است.

 
 
 
 
                                                         
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نمودار شماره 2: اثر تزریق مقادیر مختلف مورفین پس از آموزش بر مدت زمان ماندن حیوانات در اتاق تاریک (TDC) در گروه‏های آزمایشی.
هر ستون بیانگر میانگین ± انحراف معیار مربوط به 8 سر رت در هر گروه است.
آنالیز واریانس یک‌طرفه، میانگین با کد حرف‏های مختلف، دارای تفاوت معنی‏دار نسبت به یکدیگر می‏باشد. سطح معنی‏داری، 05/0>p در نظر گرفته شده است.
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 

                                                             
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نمودار شماره 3: اثرات تزریق گرلین پس از آموزش به تنهایی یا همراه با مورفین بر تأخیر در ورود به اتاق تاریک (STL)، در گروه‏های آزمایشی.
هر ستون بیانگر میانگین ± انحراف معیار مربوط به 8 سر رت در هر گروه است.
آنالیز واریانس یک‌طرفه، میانگین با کد حرف‏های مختلف، دارای تفاوت معنی‏دار نسبت به یکدیگر می‏باشد. سطح معنی‏داری 05/0>p در نظر گرفته شده است.
 

 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
نمودار شماره 4: اثرات تزریق گرلین پس از آموزش به تنهایی یا همراه با مورفین بر مدت زمان ماندن حیوانات در اتاق تاریک(TDC) در گروه‏های آزمایشی.
هر ستون بیانگر میانگین ± انحراف معیار مربوط به 8 سر رت در هر گروه است.
آنالیز واریانس یک‌طرفه، میانگین با کد حرف‏های مختلف، دارای تفاوت معنی‏دار نسبت به یکدیگر می‏باشد. سطح معنی‏داری 05/0>p در نظر گرفته شده است.
 
بحث
مورفین یک داروی ضددرد قوی است که به میزان گسترده جهت تسکین درد مورد استفاده قرار می‏گیرد (19). باوجود اثرات مثبت مورفین در درمان درد، مطالعات نوروبیولوژیک نشان می‏دهد مورفین بر فرآیندهای یادگیری و حافظه اثرات مخرب دارد (10) و سبب القای فراموشی در مدل یادگیری اجتنابی غیر‏فعال می‏‌شود (11). در راستای این مطالعات، نتایج به‌دست‌آمده از مطالعه حاضر نشان داد تزریق زیر‏جلدی مورفین بلافاصله پس از آموزش به‏صورت وابسته به دوز، زمان ورود به اتاق تاریک (STL) را در روز آزمون، کاهش و مدت زمان توقف در اتاق تاریک را نسبت به گروه کنترل افزایش می‌دهد و سبب القای فراموشی می‏‌گردد. شواهد فارماکولوژیک متعدد نشان می‏دهند داروها، هورمون‏ها و سیستم‏های نوروترانسمیتری متعددی در اثرات مورفین بر حافظه دخالت دارند (23-20). همان‏طورکه در مقدمه ذکر گردید پپتید گرلین اساساً یک هورمون تنظیم‌کننده اشتها بوده و در هومئوستازی انرژی در بدن دخالت دارد. مطالعات اخیر نشان داده است گرلین به‏عنوان یک مولکول تنظیم‌کننده حافظه عمل کرده و پلاستیسیته سیناپسی و تشکیل سیناپس‏های جدید در هیپوکامپ را تحت تأثیر قرار می‏دهد (6). با این وجود، علیرغم تأثیر گرلین در بروز اثرات القایی مورفین در تحریک فعالیت حرکتی، افزایش ترجیح مکان شرطی‌شده و افزایش رهایی دوپامین در هسته اکومبنس(14،15)، تاکنون در مورد نقش گرلین بر روی اثرات مورفین بر یادگیری و حافظه، مطالعه‏ای صورت نگرفته است؛ لذا با توجه به برهمکنش میان گرلین و مورفین (14،15)، همچنین اثرات مورفین (24) و گرلین بر نوروفیزیولوژی هیپوکامپ (6)، در این مطالعه اثر تزریق درون هیپوکامپی گرلین بر فراموشی ناشی از مورفین در مدل یادگیری اجتنابی غیر‏فعال مورد بررسی قرار گرفت. در مطالعه حاضر تزریق گرلین به‌درون ناحیه CA1 (5 دقیقه قبل از تزریق)، مقدار مؤثر مورفین که به تنهایی سبب القا فراموشی می‏شود، توانست زمان ورود به اتاق تاریک (STL) در روز آزمون را افزایش و مدت زمان توقف در اتاق تاریک را نسبت به گروه مورفین کاهش دهد که نشان‏دهنده مهار اثر فراموشی ناشی از مورفین و بهبود حافظه بود. علاوه بر آن، تزریق پس از آموزش گرلین به درون ناحیه CA1 به تنهایی اثری بر به‏خاطرآوری حافظه در روز آزمون نداشت. این نتایج تأیید‏کننده مطالعات پیشین است که نشان دادند گرلین قادر است نقص حافظه ناشی از بیماری‌های تحلیل برنده سیستم عصبی یا مصرف داروها را بهبود بخشد (4،25). مکانیسم دقیق چگونگی اثرات گرلین بر افزایش حافظه مشخص نشده است، اما نتایج مطالعات پیشین نشان می‌دهند مکانیسم‌های سلولی و مولکولی متعددی در تأثیر افزایش گرلین بر تشکیل حافظه دخالت دارند. Ghersi و همکاران در سال 2015 گزارش دادند گرلین از طریق فعال کردن سیستم گلوتاماترژیک در هیپوکامپ، تثبیت حافظه را تقویت می‌کند. همچنین گرلین در سطح پیش‌سیناپسی، رهایی گلوتامات در سیناپس‌ها و در سطح پس‌سیناپسی، جریان سیناپسی در سطح گیرنده‌ها  NMDA (N-methyl-D-aspartate)را افزایش می‌دهد (26). Riberio و همکاران نیز در سال 2014 نشان دادند تعداد زیادی از گیرنده‏های GHS-R1a گرلین در هیپوکامپ، در سیناپس‏های گلوتاماترژیک بیان می‏شوند و فعال‏شدن این گیرنده‏ها سبب افزایش حضور گیرنده‏ها α-amino-3-hydroxy-5-methyl-4-isoxazolepropionic acid) AMPA ) در سیناپس‏های تحریکی هیپوکامپ می‏شود (27). گلوتامات، مهم‏ترین نوروترانسمیتر تحریکی در سیستم عصبی بوده و فعالیت گیرنده‏های آن نقش مهمی در تغییرات سیناپسی و فرآیند یادگیری دارند (28). Carlini و همکاران نشان دادند تزریق گرلین به‌درون هیپوکامپ سبب افزایش فعالیت آنزیم نیتریک ‏اکساید سنتتاز (NOS) و در نتیجه افزایش مقدار نیتریک اکسید (NO) در هیپوکامپ می‏شود (5). شواهد متعدد نقش NO در یادگیری و حافظه را تأیید کرده است (29). از طرفی، نتایج مطالعات پیشین نشان می‌دهند افزایش فعالیت سیستم گلوتاماترژیک و میزان NO قادر است فراموشی ناشی از مورفین را مهار کند (22،23). از سویی دیگر، مطالعات مولکولی نشان داده است گرلین فسفریلاسیون مولکول
(cAMP response element binding protein) CREB، را به‌عنوان یکی از فاکتورهای مهم دخیل در پلاستیسیته سیناپسی و یادگیری در هیپوکامپ افزایش می‌دهد (30). قاسم‌زاده و همکاران نشان دادند تزریق پس از آموزش، مقدار مؤثر مورفین در تخریب حافظه، میزان فسفریلاسیون CREB را کاهش می‌دهد (31). بنابراین این احتمال وجود دارد که گرلین از طریق افزایش میزان فسفریلاسیون CREB و فعال کردن آن، اثر تخریبی مورفین بر یادگیری را مهار کند. لذا با توجه به مطالعات پیشین به‏نظر می‏رسد اثر مهاری گرلین بر فراموشی ناشی از مورفین به‌علت اثرات تحریکی گرلین بر فعالیت سیستم گلوتاماترژیک هیپوکامپ و راه‌اندازی وقایع مولکولی است که سبب تقویت انتقال سیناپسی، فعالیت نورونی، پلاستیسیته سیناپسی و تشکیل سیناپس‌های جدید در این ناحیه می‌شود. در تأیید این مکانیسم پیشنهادی،Goshadrou  و همکاران در سال 2013 نشان دادند تزریق گرلین به‌درون ناحیه بطن‏های جانبی، فراموشی ناشی از تزریق محیطی801 MK-  (آنتاگونیست گیرنده‌های NMDA) را بهبود می‏بخشد (7). علاوه بر این، باید توجه داشت که گرلین دارای خاصیت حفاظت نورونی بوده و بر این اساس مانع از آسیب نورون‏های هیپوکامپ در برابر استرس اکسیداتیو می‏شود (32).این در حالی است که استرس اکسیداتیو نقش مهمی در تغییرات شناختی ناشی از مورفین ایفا می‏کند. در حقیقت، مصرف مورفین گونه‌های اکسیزن فعال را در هیپوکامپ افزایش می‌دهد که در نهایت، از طریق وقایع آبشاری، سبب کاهش سیناپس‌های تحریکی و درمقابل باعث افزایش سیناپس‌های مهاری در این ناحیه می‌شود. این تغییرات سیناپسی، احتمالاً در اثرات تخریبی مورفین بر یادگیری نقش دارند (24). به‌علاوه، نشان داده شده است گرلین با کاهش آپوپتوز نورون‏های هیپوکامپ، اختلال حافظه ایجادشده در موش‏های دیابتی‌شده با استرپتوزوتوسین را بهبود می‏بخشد (33). همچنین مشخص شده است گرلین اختلال حافظه ناشی از تزریق پروتئین بتا - آمیلوئید در هیپوکامپ را از طریق کاهش مرگ نورونی و تخریب فیبرهای کولینرژیک بهبود می‌بخشد (25). بنابراین، این احتمال وجود دارد که اثر مهاری گرلین بر فراموشی ناشی از مورفین به‌علت خاصیت حفاظت نورونی و ضدالتهابی گرلین باشد.
 
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: فیزیولوژی
دریافت: 1396/12/23 | پذیرش: 1397/2/23 | انتشار: 1397/7/23

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb