دوره 12، شماره 11 - ( بهمن 1397 )                   جلد 12 شماره 11 صفحات 78-70 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Zamani P, Ziaie T, Mokhtari Lakeh N, Kazemnejad Leili E. Childbirth Experience and Its Related Socio-Demographic Factors in Mothers Admitted to Postpartum Ward of AL Zahra Hospital of Rasht City, (Iran). Qom Univ Med Sci J 2019; 12 (11) :70-78
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-2205-fa.html
زمانی پریسا، ضیایی طاهره، مختاری لاکه نسرین، کاظم نژاد لیلی احسان. تجربه زایمان و عوامل فردی - اجتماعی مرتبط با آن در مادران بستری بخش پس از زایمان بیمارستان الزهرا رشت. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1397; 12 (11) :70-78

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-2205-fa.html


1- گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان ، parisa_zamani95@yahoo.com
2- گروه مامایی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان
3- گروه پرستاری (بهداشت جامعه)، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان
4- گروه آمار زیستی، مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم پزشکی گیلان
واژه‌های کلیدی: زایمان، مادران، دوره پس از زایمان.
متن کامل [PDF 1100 kb]   (2099 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (5848 مشاهده)
متن کامل:   (2465 مشاهده)
مقدمه
 
 
بارداری و زایمان، دوران‌هایی خاص و به یادماندنی در زندگی زن و همسر وی می‌باشد. در این دوران، مادران تغییرات روحی -عاطفی بسیاری را تجربه کرده و ممکن است خسته شوند و از درد و ناراحتی رنج ببرند (1). نیازها و مشکلاتی که مادران در دوران بارداری، لیبر و زایمان خود تجربه می‌کنند، همچنین اقدامات و مداخلاتی که در جهت رفع آن‌ها صورت می‌گیرد، همگی در معنی دادن به روند باروری آن‌ها نقش به‌سزایی دارند؛ لذا این تجربه در سلامت و مشارکت مادران در مراقبت از خود و رویارویی با رویدادهای آسیب‌پذیر زندگی نقش مهمی ایفا می‌کند (2). مادران، تجارب زایمانی خود را فراموش نمی‌کنند؛ آن‌ها حوادث طی لیبر و زایمان، گفته‌ها و اعمال تیم پزشکی را به خاطر آورده و نسبت به کمک‌ها و مراقبت‌های آن احساس قدردانی و نسبت به بی‌توجهی و رفتارهای بی‌رحمانه‌شان، احساس خشم و آزردگی می‌کنند، مراقبت‌های بهداشتی مناسب سبب می‌‌گردد مادر یک تجربه زایمانی مثبت و نگرشی مطلوب نسبت به زایمان بعدی خود داشته باشد (3). اهمیت تجربه زایمان به اندازه‌ای است که سازمان بهداشت جهانی ضمن تأکید به سلامت مادر و کودک، ارائه خدمات یک‌پارچه برای سلامت روان مادر را در دستور کار اهداف توسعه برای سال‌های بعد از 2015 قرار داده است (4). لذا طبق استانداردهای تخصصی، واحدهای زایشگاهی موظفند تجربه زایمانی رضایت‌بخش و ایمنی را برای مادران و نوزادان فراهم آورند (5). هرچند تجربه زایمان، پدیده‌ای غیرقابل‌پیش‌بینی است؛ اما می‌بایست خاطره‌ای مثبت با حداقل خطر برای مادر باشد (6). تجربه زایمانی مثبت می‌تواند همراه با ایجاد احساس کنترل، قدرت، رضایت و اطمینان خاطر در مادران باشد و سلامت مادر، نوزاد و ارتباط عاطفی آن‌ها، فعالیت جنسی مادر و تمایلات به فرزندآوری مجدد در آینده را نیز تحت تأثیر قرار ‌دهد (9-7). همچنین نقش بسیار مهمی در احساس سلامتی مادر دارد و دلبستگی مادر و کودک را تسهیل و در سلامت آینده مادر و کودک نیز نقش دارد (7). تجربه مثبت از زایمان سبب شده، ارائه‌دهندگان مراقبت، علاوه بر تلاش جهت حفظ سلامت جسمانی مادران، بر جنبه‌های روانی آنها نیز تمرکز ویژه‌ای داشته و بکوشند تا با حمایت هرچه بیشتر مادران، تجربه‌ زایمانی مثبت و ایمن برای باروری زن و نوزادش فراهم کنند (10). این درحالی است که حدود 35-7% زنان، تجربه منفی از زایمان را ذکر کرده‌اند (11). این زنان در یادآوری تجربه زایمانی خود، تولد کودک را فرآیندی همراه با غصه، اندوه، درد و خشم به خاطر می‌آورند و دچار عوارضی مانند افسردگی بعد از زایمان، ترس از زایمان، ترجیح برای سزارین انتخابی بعدی، اختلال استرس پس از حادثه، شیردهی ناموفق و افزایش احتمال سقط در بارداری‌های بعدی می‌شوند. همچنین ارتباط بین مادر، کودک، همسر و برنامه‌ریزی برای آینده خانواده نیز تحت تاثیر قرار می‌گیرد (7،11) و سبب کاهش تعداد زایمان‌ها یا ایجاد فواصل طولانی بین تولدها شده که خود با افزایش سن مادر، کاهش قدرت باروری و مشکلات ثانویه همراه خواهد بود (7) (13-11). به‌طورکلی تجارب مربوط به یک پدیده خاص برای هر فردی منحصر به فرد بوده و بسته به شخصیت فرد، زندگی و گذشته‌اش متفاوت است (2). زایمان نیز فرآیندی چندبُعدی، پیچیده و منحصر به فرد در زندگی مادر است که به شدت تحت تأثیر  جامعه اطراف قرار می‌گیرد (14). عوامل متعددی بر تجربه مادران پس از زایمان اثر می‌گذارند که از آن‌جمله می‌توان به ویژگی‌های فردی - اجتماعی (نژاد، سن، پاریتی)، وضعیت اجتماعی، انتظارات و توقعات مادر، آموزش قبل تولد، آگاهی مادر، میزان ادراک درد، توانایی کنترل، نوع زایمان، زایمان ابزاری، عوارض پیش‌بینی‌نشده، مداخلات طبی، انتقال نوزاد به بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان و دریافت حمایت کافی طی لیبر و زایمان از سوی کادر درمان اشاره کرد (15،16). لذا با توجه به تفاوت در ویژگی‌های فرهنگی، شخصیتی، اجتماعی و اقتصادی جوامع مختلف لازم است تجارب انسانی در هر جامعه جداگانه مطالعه شود (17). با توجه به اهمیت تجربه زایمانی مادران و نتایج حاصل از آن، همچنین با توجه به اینکه تاکنون در ایران پژوهشی در زمینه سنجش کمّی تجربه زایمان مادران انجام نشده‌است، مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل فردی - اجتماعی مؤثر بر تجربه زایمان مادران شهر رشت انجام شد.
 
روش بررسی
این مطالعه‌ به روش توصیفی - مقطعی بر روی مادران بستری در بخش پس از زایمان بیمارستان آموزشی درمانی الزهرا شهر رشت در سال 1396 انجام شد. نمونه‌گیری به روش در دسترس و با توجه به معیارهای ورود، از طریق مصاحبه با واحدهای مورد پژوهش انجام شد. حجم نمونه لازم با توجه به مطالعه صادقی و همکاران در سال 1393، با درنظر گرفتن سطح معنی‌داری 05/0، توان آزمون 8/0 و ضریب همبستگی 217/0 و با استفاده از فرمول همبستگی، 165 نفر برآورد شد (18). نمونه‌گیری در تمام ایام هفته تا تکمیل حجم نمونه موردنظر ادامه یافت. در این مطالعه، بخش پس از زایمان بیمارستان الزهرا به دلیل ارجاع زنان از سایر بیمارستان‌های استان به آن و سهولت دسترسی به نمونه‌ها، به‌عنوان محیط پژوهش انتخاب شد.
معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: داشتن سن بین 35-18سال، حاملگی تک‌قلو، بدون عارضه و کم‌خطر (عدم سابقه بیماری‌هایی مثل فشارخون، بیماری قلبی، دیابت حاملگی، بیماری‌های روانی و صرع، بیماری‌های ریوی و عدم مصرف سیگار توسط مادر)، نمایش سفالیک، حاملگی ترم (37 هفته یا بیشتر) و مادرانی‌که همه یا بخشی از فاز فعال لیبر و انقباضات دردناک رحمی را تجربه کرده ‌بودند.
مادران با سزارین انتخابی (مادرانی‌که روند لیبر را طی نکرده‌اند)، مادرانی‌که نوزاد مرده یا نوزاد بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان داشتند و یا تمایلی برای شرکت در پژوهش نداشتند، از مطالعه حذف شدند.
ابزارگردآوری داده‌ها به شرح زیر بود:
  1. پرسشنامه اطلاعات فردی ا جتماعی مادران: این پرسشنامه، پرسشنامه‌ای محقق‌ساخته‌ای شامل اطلاعاتی نظیر سن، محل سکونت، تحصیلات مادر باردار، تحصیلات همسر، وضعیت اشتغال مادر باردار، اشتغال همسر، وضعیت اقتصادی، تعداد حاملگی، تعداد زایمان، تعداد سقط، تعداد فرزندان، سن حاملگی، شرکت در کلاس‌های آمادگی زایمان و نوع زایمان می‌باشد
  2.  پرسشنامه تجربه زایمان Childbirth Experience Questionnaire): این پرسشنامه، ابزاری 22 گویه‌ای است که چهار حیطه پذیرش مادر (دارای 8 گویه)، حمایت کارکنان زایشگاه (دارای 5 گویه)، احساس امنیت درک‌شده مادر (دارای 6 گویه) و مشارکت مادر حین لیبر و زایمان (دارای 3 گویه) را دربرمی‌گیرد. این پرسشنامه، تجربه مادران از روند لیبر و اقدامات انجام‌شده طی آن را فارغ از نوع زایمان می‌سنجد. در این پرسشنامه 19 گویه با مقیاس لیکرت چهار گزینه‌ای (به‌صورت هرگز، خیلی کم، گاهی اوقات و بله همه مدت) و سه گویه با مقیاس رتبه‌دهی مشاهده‌ای
 (Visual Analogue Scale) نمره‌دهی می‌شود. گزینه‌های هر گویه دارای امتیاز 4-1 می‌باشد و نمره کلی این پرسشنامه در محدوده 88 22 در نظر گرفته شده است‌. دریافت نمره بالاتر از این پرسشنامه به‌منزله تجربه زایمانی بهتر می‌باشد. Walker و همکاران (2015) پرسشنامه تجربه زایمان را ابزاری با روایی و پایایی مناسب جهت سنجش تجربه زایمان در انگلستان معرفی کردند (19). نسخه روان‌سنجی‌شده این ابزار در ایران موجود نیست؛ لذا جهت تعیین روایی محتوی پرسشنامه تجربه زایمان، بعد از دریافت مجوزهای لازم، شکل ترجمه‌شده این ابزار توسط 10 نفر از اعضای هیئت علمی دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی رشت مطالعه و ارزشیابی شد و با توجه به نظرات آنان، اصلاحات لازم صورت گرفت. نسبت روایی محتوی تمامی سؤالات بالای 62/0 (بین 1-8/0) و شاخص روایی محتوی سؤالات نیز بین
 1-8/0بود. جهت تعیین پایایی پرسشنامه تجربه زایمان بعد از دریافت مجوزهای لازم، این پرسشنامه در اختیار 20 نفر از مادران بستری در بخش بعد از زایمان بیمارستان آموزشی درمانی الزهرا شهر رشت که دارای معیارهای ورودبه مطالعه بودند، در دو مرحله به فاصله زمانی 10 روز قرار گرفت. ضریب همبستگی ابزار براساس ضریب پیرسون در همه حیطه‌ها و به‌طورکلی معنی‌دار بود (0001/0>(p. ضریب پایایی حیطه پذیرش، 83/92%، حیطه حمایت کارکنان زایشگاه 4/98%، حیطه امنیت درک‌شده 7/88% و حیطه مشارکت 4/90% تعیین گردید که به‌طورکلی نمره تجربه زایمان پایایی آزمون مجدد، 7/95% را به‌خود اختصاص داد؛ بنابراین ابزار فوق از لحاظ تکرارپذیری قابل‌اعتماد می‌باشد. جهت بررسی ثبات درونی سؤالات پرسشنامه تجربه زایمان به تفکیک حیطه‌ها و نمره کل، از آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب آلفای کرونباخ در حیطه پذیرش 746/0، در حیطه حمایت کارکنان 719/0، در حیطه امنیت درک‌شده 771/0، در حیطه مشارکت 645/0؛ به‌طورکلی 826/0 بود که نشان‌دهنده ثبات درونی قابل‌قبول برای اندازه‌گیری تجربه زایمان می‌باشد.
جهت انجام کار، بعد از کسب مجوز رسمی و دریافت کد تأییدیه از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان، ضمن تأکید بر محرمانه ماندن اطلاعات پژوهش و توضیح در باره اهداف پژوهش برای نمونه‌های واجد شرایط، رضایت‌نامه آگاهانه از آن‌ها اخذ گردید. پژوهشگر در محدوده‌ زمانی 2 ساعت بعد از زایمان تا قبل از ترخیص مادر در بخش زنان، کنار تخت مادر حاضر می‌شد و پرسشنامه اطلاعات فردی - اجتماعی و پرسشنامه تجربه زایمان را تکمیل می‌کرد.
داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه، آزمون‌های آماری توصیفی، آزمون‌های همبستگی پیرسون، تی مستقل، آزمون آنالیز واریانس و رگرسیون لجستیک استفاده شد. سطح معنی‌داری، کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
 
در مطالعه حاضر، شرکت‌کنندگان در محدوده سنی 35-18 سال و میانگین سنی 742/4±35/27 سال بودند. در آنالیز تک‌متغیره، همبستگی معنی‌داری بین نوع زایمان (005/0(p= و سن حاملگی (212/0,r= 007/0(p= با تجربه زایمان مادران وجود داشت؛ به‌طوری‌که در مادران با زایمان طبیعی، نمره تجربه زایمان بیشتر بود. همچنین با بالا رفتن سن حاملگی، نمره تجربه زایمان نیز به‌طور معنی‌داری افزایش می‌یافت (جدول شماره1).
 
 
جدول شماره 1: ویژگی‌های فردی اجتماعی واحدهای مورد پژوهش و همبستگی آن‌ها با تجربه زایمان
تعداد (درصد)/
  • ±میانگین
ضریب همبستگی سطح معنی‌داری
  742/4 ± 35/27
  1. *
محل سکونت
94 (57)
  1. **
71 (43)  
تحصیلات مادر باردار
66 (40)  
  1. ***
63 (2/38)
36 (8/21)  
تحصیلات همسر
70 (4/42)  
  1. ***
67 (6/40)
28 (17)  
وضعیت اشتغال مادر باردار
148 (7/89)  
  1. **
17 (2/10)  
وضعیت اشتغال همسر بیکار یا کارگر 50 (3/30)  
  1. ***
12 (3/7)
شغل آزاد 103 (4/62)  
وضعیت اقتصادی
14 (5/8)  
  1. ***
122 (9/73)
29 (6/17)  
شرکت در کلاس‌های آمادگی زایمان
43 (1/26)
  1. **
122 (9/73)  
نوع زایمان زایمان طبیعی 117 (9/70)  
  1. **
سزارین اورژانسی 48 (1/29)
تعداد حاملگی   92/0 ± 7/1
  1. *
تعداد زایمان   737/0 ± 46/0
  1. *
 
تعداد سقط   489/0 ± 23/0
  1. *
 
تعداد فرزند   734/0 ± 43/0
  1. *
سن حاملگی   148/1 ± 39
  1. *
 
حیطه‌های تجربه زایمان میانگین ± انحراف معیار نمره تجربه زایمان حداقل حداکثر نمره ترازشده (4-1)
نمره کلی تجربه زایمان (88-22) 72/10 ± 13/58 32 83 5/0 ± 62/2
پذیرش مادر (32-8) 48/4 ± 2/20 11 30 56/0 ± 53/2
حمایت کارکنان (20-5) 51/3 ± 75/15 5 20 7/0 ± 15/3
احساس امنیت درک‌شده (24-6) 18/4 ± 55/15 6 24 7/0 ± 59/2
مشارکت (12-3) 53/2 ± 63/6 3 12 84/0 ± 21/2
داده‌های کمُی براساس میانگین ± انحراف معیار و داده‌های کیفی براساس تعداد (درصد) بیان شده‌اند.
*آزمون همبستگی پیرسون،**آزمون تی مستقل، ***آزمون آنالیز واریانس (ANOVA).
 
 
جدول شماره 2:  شاخص‌های آماری نمرات متوازن شده و مجموع نمرات تجربه زایمان بطور کلی و به تفکیک حیطه‌ها
 
 
 
 
 
 
 
 
در این پژوهش، کمترین نمره کسب‌شده تجربه زایمان، 32 و بیشترین نمره، 83 بود (محدوده نمره 88-22). میانگین کلی نمره تجربه زایمان، 72/10±13/58 برآورد شد. با توجه به نمرات ترازشده، در بین حیطه‌های تجربه زایمان، بالاترین میانگین مربوط به حیطه حمایت کارکنان (7/0±15/3) گزارش شد. حیطه احساس امنیت درک‌شده با میانگین 7/0±59/2 در جایگاه دوم و حیطه پذیرش مادر (56/0±53/2) در جایگاه سوم قرار گرفت و کمترین میانگین نیز مربوط به حیطه مشارکت مادر حین لیبر و زایمان 84/0±21/2 بود (جدول شماره2).
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
براساس مدل رگرسیون لجستیک چندمتغیره، نوع زایمان (005/0(p= و سن حاملگی (004/0(p= از مهم‌ترین عوامل مؤثر بر تجربه زایمان مادران بودند؛ به‌گونه‌ای‌که شانس نمره تجربه زایمان بالای میانگین زنان باردار با افزایش یک‌هفته در سن حاملگی و داشتن زایمان طبیعی به ترتیب، 5/1 و 8/2 برابر افزایش می‌یافت (جدول شماره 3).
 
جدول شماره 3: آزمون تحلیل رگرسیون لوجستیک عوامل مرتبط با تجربه زایمان
متغیر فاصله اطمینان 95% نسبت شانس سطح معنی‌داری
سن حاملگی 149/1 069/2 542/1 004/0
نوع زایمان (زایمان طبیعی نسبت به سزارین) 362/1 908/5 837/2 005/0
 
 
 
 
بحث
در مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل فردی - اجتماعی مرتبط با تجربه زایمان در مادران انجام شد، میانگین کلی نمره تجربه زایمان، 72/10±13/58 به دست آمد و بیشترین امتیاز در بین حیطه‌های تجربه زایمان مربوط به حیطه حمایت کارکنان زایشگاه و کمترین امتیاز مربوط به حیطه مشارکت مادر حین لیبر و زایمان بود. ارتباط بین ماما و مادر نیز مهم‌ترین جنبه کیفی مراقبت‌های مامایی است که در قلب مراقبت‌ها جای دارد (20). درحالی‌که ارتباط نامناسب و غیراصولی بین مددجو و کارکنان درمانی منجر به عدم شناسایی نیازهای اجتماعی و روانی مددجو می‌گردد (21). در همین راستا، یافته‌های مطالعات دیگر نیز نشان داده‌است توجه و ارتباط مؤثر مراقبین درمانی نسبت به مادر حین لیبر و زایمان تأثیر قابل‌توجهی بر افزایش رضایت و بهبود تجربه زایمانی دارد
 (11،13،22). همچنین McLachlan و همکاران در سال 2015 در پژوهش مداخله‌ای خود با هدف تعیین نقش مراقبت‌های اولیه در تجربه زایمان مادران دریافتند گروه مداخله که مراقبت‌های مامایی مداوم و اولیه از سوی کارآموز مامایی دریافت می‌کردند تجربه کلی زایمانی بهتری نسبت به گروه کنترل که مراقبت‌های روتین در بخش را دریافت‌ می‌کردند داشتند (23)، که نتایج این پژوهش‌ها با مطالعه حاضر همخوانی داشت. عسکری و همکاران (1387) نیز بیان کردند زنان هنگام لیبر و زایمان به همراهی و توجه از سوی نزدیکان و بستگان یا از سوی مراقبین درمانی اعم از ماما، پزشک و پرستار نیازمندند و این امر نقش کلیدی در تجربه مثبت از زایمان دارد (24). در پژوهش حاضر با توجه به اینکه در فرآیند لیبر و زایمان به همسر و خانواده مادر باردار اجازه حضور و همراهی در اتاق زایمان داده نشده بود؛ لذا نزدیک‌ترین افراد به مادر حین لیبر و زایمان، کارکنان درمانی اتاق زایمان بودند که مادران بیشترین ارتباط و پشتیبانی را حین لیبر و زایمان از آنان دریافت کرده بودند. از طرفی، مادران تمایل دارند فعالانه در روند زایمانی خود مشارکت داشته و اجازه مشارکت و تصمیم‌گیری در پروسه زایمان به آن‌ها داده شود (22). مشارکت مادر در پروسه زایمانی سبب ایجاد حس اعتماد به نفس در وی شده او را از موضع منفعلانه و  بیمارگونه خود خارج می‌کند (6). Spaich و همکاران (2013) بیان کردند مشارکت ناکافی مادر در تصمیم‌گیری‌های حین لیبر و زایمان با تجربه منفی از زایمان در ارتباط است (25). در پژوهش حاضر با توجه به رویکرد جدید در جهت کاهش سزارین‌های غیرضروری، اجازه انتخاب نوع زایمان به مادر داده نشده بود، همچنین اکثر مواقع، مادر طی لیبر جهت پایش ضربان قلب جنین در وضعیت خوابیده به پشت قرار داده می‌شد و اجازه تغییر وضعیت بدنی بسته به نیاز مادر، داده نمی‌شد؛ لذا مادر مشارکت و نقش فعالی در امر لیبر و زایمان نداشت و همین امر از علل کاهش میانگین نمره حیطه مشارکت مادر حین لیبر و زایمان نسبت به سایر حیطه‌ها بود. در پژوهش حاضر مادرانی‌که زایمان طبیعی داشتند نسبت به مادرانی‌که بعد از سپری کردن روند لیبر سزارین کرده بودند، تجربه مثبت‌تری از زایمان را گزارش کردند. در همین راستا، یافته‌های مطالعات دیگر نیز نشان می‌دهد تجربه زایمان در مادرانی‌که زایمان واژینال طبیعی دارند نسبت به گروه سزارین بهتر است (11،26،27). در پژوهش Spaich و همکاران (2013) نیز با هدف تعیین نوع زایمان با رضایت از زایمان، نوع زایمان مادران با رضایت آن‌ها از زایمان ارتباطی نداشت. به عبارتی در انواع مختلف زایمان اعم از زایمان واژینال ابزاری، زایمان سزارین برنامه‌ریزی‌شده و اورژانسی، تفاوت معنی‌دار از نظر میزان رضایت از زایمان وجود ندارد (25)، که نتایج آن با پژوهش حاضر همسو نبود. علت اختلاف در نتایج این است که در پژوهش Spaich میزان ارتباط با ماماها و پزشکان حین لیبر و زایمان، توسط مادران خوب و بسیار خوب ارزیابی شده است، همچنین مادران گزارش کرده بودند که امکان اظهارنظر و مشارکت در تصمیم‌گیری‌های اورژانسی حین لیبر و زایمان به آنان داده می‌شد، لذا مادران تجربه زایمانی خوبی را فارغ از نوع زایمانشان گزارش می‌کردند (25). در مطالعه الاحمر و همکاران (2014) مادرانی‌که زایمان واژینال ابزاری و زایمان سزارین داشتند نسبت به زنانی‌که زایمان واژینال طبیعی داشتند تجربه زایمانی بهتری را گزارش می‌کردند (15)، که نتایج آن با پژوهش حاضر همخوانی نداشت؛ زیرا این زنان معتقد بودند مادامی‌که روند لیبر و زایمان از مسیر طبیعی خود خارج می‌شود انجام مداخلات طبی و مامایی در بهبود پیامد ها و تجارب زایمانی امری ضروری است (15).
از دیگر یافته‌های پژوهش حاضر، وجود ارتباط معنی‌دار مستقیم بین سن جاملگی مادر و نمره تجربه زایمان بود؛ بدین معنی که در سنین حاملگی بالاتر، نمره تجربه زایمان مادران بهتر بود. این در حالی است مطالعه فلاح و همکاران در سال 1381 با هدف «تعیین تأثیر سن حاملگی بر نتایج حاملگی‌های ترم در دو گروه 42-40 هفته و 40-37 هفته» نشان داد در گروه 42-40 هفته میزان اینداکشن، دفع مکونیوم، زایمان با وسیله، سزارین که مطرح‌کننده تجربه نامناسب فرد از زایمانش می‌باشند، به‌طور معنی‌داری بیشتر از گروه 4037-37 هفته می‌باشد (28)، این یافته با نتایج مطالعه حاضر همخوانی داشت. علت تفاوت در نتایج مطالعات این است که سنجش ما از تجربه زایمانی مادر برمبنای مورد ذکرشده (اینداکشن، دفع مکونیوم، زایمان با وسیله و...) نبوده است؛ بلکه سنجش برمبنای توانایی مادر در پذیرش لیبر و زایمان، میزان حمایت دریافت‌شده از سوی ماما، احساس امنیتی که مادر در اتاق زایمان داشته و میزان مشارکت او بوده است. لذا جهت بهبود مراقبت‌های مربوط به مادران؛ ماماها و متخصصین زایمان باید از تأثیرات منفی ختم بارداری در سن حاملگی پایین در افراد فاقد اندیکاسیون مادری و جنینی آگاه بوده و برنامه‌ریزی صحیح و مناسبی جهت شروع به‌موقع لیبر و انجام زایمان در زمان مناسب در مادران مبادرت ورزند.
ازجمله محدودیت‌های پژوهش حاضر، خستگی مادران بعد از زایمان بود که می‌توانست بر پاسخگویی آنان به سؤالات اثر بگذارد که با تکمیل پرسشنامه از طریق مصاحبه با مادر و رعایت فاصله زمانی 2 ساعت بعد زایمان تا قبل ترخیص، این محدودیت کنترل شد.
با توجه به نتایج پژوهش حاضر مبنی بر اهمیت ارتباط مناسب مراقبین درمانی با مادر و نقش مشارکت فعال مادر در روند لیبر و زایمان بر بهبود تجارب زایمانی، لازم است مراقبین درمانی با توجه ویژه به نیازها و خواسته‌های مادر حین لیبر و زایمان، ارائه اطلاعات کافی به مادر، همراهش و دادن حق انتخاب و تصمیم‌گیری در روند لیبر و زایمان به زائو؛ زمینه تجربه مثبت از زایمان را در مادران فراهم آورند. همچنین با توجه به تأثیر سن حاملگی و نوع زایمان بر تجربه زایمانی مادران بهتر است مراقبین درمانی با پرهیز از مداخلات غیرضروری نظیر ختم بارداری به روش سزارین در سن پایین حاملگی در افراد فاقد اندیکاسیون، تجربه زایمانی خوشایندی را برای مادران به ارمغان آورند.
 
نتیجه‌گیری
مهم‌ترین عواملی‌که بر تجربه زایمان تأثیر مثبت دارد، ارتباط مؤثر مراقبین درمانی و حق مشارکت مادر در امر لیبر و زایمان می‌باشد. همچنین دو متغیر سن حاملگی و نوع زایمان نیز بر تجربه زایمانی مادران تأثیرگذار است؛ لذا لازم است مراقبین درمانی از مداخلات غیرضروری مانند ختم بارداری در سنین پایین حاملگی بدون وجود اندیکاسیون مادری و جنینی اجتناب ورزند و به مادر حق مشارکت و تصمیم‌گیری حین لیبر و زایمان داده ‌شود.
 
تشکر و قدردانی
این مقاله برگرفته از طرح تحقیقاتی مصوب مرکز تحقیقات عوامل اجتماعی مؤثر بر سلامت دانشگاه علوم پزشکی گیلان (با کد اخلاق IR.GUMS.REC.1396.533) می‌باشد. بدین وسیله از معاونت محترم پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی گیلان که حمایت مالی این طرح را برعهده داشتند و مادران عزیزی‌که با صبوری و علاقه ما را در انجام این مطالعه یاری نمودند تشکر و قدردانی می‌شود.
 
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: مامایی
دریافت: 1397/5/17 | پذیرش: 1397/8/26 | انتشار: 1397/10/25

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb