Ebrahimi T, Setorki M, Dastanpour N. Antinociceptive Effects of Artemisia persica Boiss Essential Oil in Male Mice Using Formalin and Tail Immersion Tests. Qom Univ Med Sci J 2019; 12 (11) :23-31
URL:
http://journal.muq.ac.ir/article-1-2236-fa.html
ابراهیمی طیبه، سترکی محبوبه، داستانپور نصرالله. اثرات ضددردی اسانس درمنه ایرانی در موشهای سوری نر، با استفاده از آزمونهای فرمالین و غوطهوری دم. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1397; 12 (11) :23-31
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-2236-fa.html
1- گروه زیستشناسی، واحد ایذه، دانشگاه آزاد اسلامی
2- گروه زیستشناسی، واحد ایذه، دانشگاه آزاد اسلامی ، doctor.setorgi@gmail.com
متن کامل [PDF 993 kb]
(1076 دریافت)
|
چکیده (HTML) (4280 مشاهده)
متن کامل: (2737 مشاهده)
مقدمه
درد، یک مکانیسم حفاظتی است و هنگامیکه هر بافتی دچار آسیب شود، بهوجود میآید و موجب میگردد شخص از خود واکنش نشان داده و محرک دردزا را از میان بردارد (1). همچنین درد در اثر عوامل متعدد فیزیکی و یا فرآیندهای پاتولوژیک ایجاد میشود (2). از راههای کنترل درد میتوان به مصرف داروهای ضدالتهابی غیراستروئیدی و داروهای اپیوئیدی که عوارض جانبی متعددی دارند اشاره کرد. از سوی دیگر، اپیوئیدها درصورت مصرف مزمن باعث ایجاد وابستگی شدید میشوند (1). در سراسر جهان افراد بیشماری از درد رنج میبرند و در آرزوی یافتن دارویی با اثربخشی مناسب و عوارض جانبی کم هستند. بشر از دیرباز جهت کنترل درد از داروهای گیاهی استفاده کرده است و در حال حاضر نیز گیاهان دارویی به دلیل عوارض جانبی داروهای شیمیایی، مورد توجه قرار گرفتهاند و مطالعات بسیاری در کشور و سراسر جهان در رابطه با اثرات ضددردی این گیاهان صورت گرفته است (3).
جنس درمنه (Artemisia) که به تیره Anthemideae و خانواده Asteraceae (کاسنی) تعلق دارد، جنس بزرگ و متنوعی از گیاهان دارویی مشتمل بر 400-200 گونه است. گیاهان این جنس در آب و هوای معتدل دو نیمکره و معمولاً در زیستگاههای خشک یا نیمهخشک میرویند (4). جنس Artemisia در ایران دارای 34 گونه گیاهی علفی یکساله و چندساله بوده که در سراسر کشور پراکندهاند (5). در ایران، از گیاهان جنس Artemisia با نامهای درمنه، افسنطین، یوشان، برنجاسف، قیصوم، ترخون و ترخ نام برده میشود. این گیاهان از دوران گذشته در طب سنتی دارای اهمیت بسیار زیاد و متعددی بوده و به دلیل ترکیبات معطر و قوی اسانس شناخته شدهاند (4). درمنه ایرانی (Artemisia persica Boiss)، یکی از گیاهان با ارزش جنس Artemisia میباشد. این گیاه به ارتفاع 60 سانتیمتر میرسد و برگهای آن دارای تقسیمات متعدد، گلهای آن زرد و گلآذین کاپیتول است (6). درمنه ایرانی در شبه قاره هند و پاکستان (هیمالیا، کاراکورام و هندوکش)، افغانستان، روسیه و ایران پراکندگی دارد (7). در طب سنتی از درمنه ایرانی بهﻋﻨﻮان ﺿﺪﻋﻔﻮﻧﻲﻛﻨﻨﺪه، ﺑﺎدﺷﻜﻦ، اﺷﺘﻬﺎآور، ﺿﺪاﻧﮕﻞ، ﺗﺐﺑﺮ، ﻣﺴﻜﻦ دردﻫﺎی اﺣﺸﺎﻳﻲ، ﻋﺼﺒﻲ و ﺗﺴﻬﻴﻞﻛﻨﻨﺪه اﻧﻘﺒﺎﺿﺎت رﺣﻢ در ﻫﻨﮕﺎم زاﻳﻤﺎن اﺳﺘﻔﺎده میشود (6). مطالعات مربوط به آنالیز اسانس درمنه ایرانی نشان میدهد این گیاه حاوی ترکیبات گوناگونی اسکوپوفارنول، سیمن، سابینن، سینئول، لینالئول، اورژنول، بورنئول، فارنزول، استر، الکل و چندین سزکوئیترپن و ترکیبات دیگر است (8). مطالعات آزمایشگاهی نیز اثرات آنتیاکسیدانی (6)، ضدسرطانی (7)، ضدباکتریایی، ضدقارچی (9)، ضدویروسی (10) و ضدمالاریایی (11) این گیاه را نشان دادهاند. با توجه به اینکه تاکنون مطالعهای در رابطه با اثرات ضددردی اسانس گیاه درمنه ایرانی صورت نگرفته است، مطالعه حاضر با هدف
بررسی اثرات ضددردی اسانس درمنه ایرانی در موش سوری نر انجام شد.
روش بررسی
دراین مطالعه تجربی، ابتدا گیاه درمنه خشک از عطاری سطح شهر خریداری و پس از شناسایی توسط گیاهشناس و تأیید آن، نمونه هرباریومی آن با شماره 67890 در هرباریوم دانشگاه آزاد واحد ایذه خوزستان ثبت گردید. جهت ﺗﻬﻴﻪ اﺳﺎﻧﺲ از روش ﺗﻘﻄﻴﺮ ﺑﺎ آب بهوسیله دﺳﺘﮕﺎه ﻛﻠﻮﻧﺠﺮ اﺳﺘﻔﺎده شد. 50 گرم از پودر گیاه و 500 میلیلیتر آب، داخل فلاسک تقطیر ریخته شد، سپس حرارت داده شد؛ بهگونهایکه سرعت تقطیر آن به 3-2 میلیلیتر در دقیقه برسد. در اﻳﻦ روش ﺑﻌﺪ از ﮔﺬﺷﺖ 4 ﺳﺎﻋﺖ، اﺳﺎﻧﺲ ﮔﻴﺎه ﺟﻤﻊآوری و بهوسیله ﺳﻮﻟﻔﺎت ﺳﺪﻳﻢ ﺑﺪون آب به مدت 24 ساعت خشک شد (4).
موشهای سوری نر بالغ نژاد BALB/C در محدوده وزنی 30-25 گرم از مرکز پرورش حیوانات آزمایشگاهی مؤسسه پاستور تهران، خریداری شدند. حیوانات در شرایط استاندارد (دمای 2±21 درجه سانتیگراد و سیکل نوری 12 ساعت روشنایی/ 12 ساعت خاموشی) با دسترسی آزاد به آب و غذای یکسان نگهداری شدند. موشها سوری در 4 گروه 8 تایی به شرح زیر قرار گرفتند:
- گروه کنترل که نرمال سالین دریافت کردند؛
- گروههای مداخله که اسانس درمنه ایرانی را با دوزهای 50، 75 و 100 میلیگرم برکیلوگرم دریافت کردند؛
- گروه کنترل مثبت که مورفین را با دوز10 میلیگرم برکیلوگرم دریافت کردند.
قابلذکر است که در هر آزمون فقط یکبار از هر حیوان استفاده شد.
کار با حیوانات آزمایشگاهی براساس دستورالعمل اخلاقی کار با حیوانات آزمایشگاهی انجام شد (12).
در این آزمون، 20 میکرولیتر فرمالین 4% به کف پای حیوان تزریق شد. تزریق فرمالین در سطح پشتی پای راست حیوان بهصورت زیرجلدی انجام شد. مهمترین ویژگی این تست این است که حیوانات دو پاسخ به درد را نشان میدهند که در ظاهر دو مکانیسم مختلف دارد. مرحله اول بلافاصله پس از تزریق فرمالین آغاز و به مدت 5-3 دقیقه طول میکشد. بعد از 5 دقیقه اول تا فاصله 15 دقیقه پس از تزریق فرمالین، فاز دوم درد شروع و به مدت 60 دقیقه ادمه مییابد.
در روز آزمایش برای عادت کردن به محیط، هر حیوان 30 دقیقه قبل از شروع آزمایش در جعبه استاندارد شیشهای به اﺑﻌﺎد 30×30×30 سانتیمتر قرار داده شد. این جعبه طوری ساخته شده است که در فاصلهای از جعبه و سطح افق، آینهای با زاویه 45 درجه قرار میگیرد و مشاهدات را آسانتر میکند. جهت انجام آزمایش ابتدا اسانس گیاه در دوزهای 50، 75 و 100 میلیگرم برمیلیلیتر بهصورت درون صفاقی تزریق شد و پس از 30 دقیقه، 20 میکرولیتر فرمالین 4% بهصورت زیرجلدی به سطح پشتی پای راست حیوان تزریق شد. گروه کنترل مثبت مورفین و گروه کنترل نرمالسالین را 30 دقیقه پیش از تزریق فرمالین دریافت کردند. در پی ﺗﺰریﻖ ﻓﺮﻣﺎﻟﯿﻦ، ﺣﯿﻮان ﻣﺠﻤﻮﻋﻪای از رﻓﺘﺎرﻫﺎی اﻟﻘﺎﺷﺪه ﺑﺎ ﻓﺮﻣﺎﻟﯿﻦ و رﻓﺘﺎرﻫﺎی ﺧﻮدﺑﻪﺧﻮدی (شامل: 1- ﭘﺎی ﺣﯿﻮان ﺑﻪ ﻃﻮر ﻃﺒﯿﻌﯽ روی زﻣﯿﻦ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد؛ 2- ﭘﺎی ﺣﯿﻮان ﻣﺨﺘﺼﺮی روی زﻣﯿﻦ ﻗﺮار ﻣﯽﮔﯿﺮد؛ 3- ﭘﺎی ﺣﯿﻮان از زﻣﯿﻦ جدا ﺷﺪه و 4- ﺣﯿﻮان پایش را ﮔﺎز ﻣﯽﮔﯿﺮد و یﺎ ﻟﯿﺲ ﻣﯽزﻧﺪ) را ﻧﺸﺎن داد ﮐﻪ ﺑﻪ آنﻫﺎ ﻧﻤﺮه صفر تا 3 تعلق گرفت.
مدت زمان لنگیدن، بلند کردن پا و لیس زدن و گاز گرفتن پا در فاز اول (5-0 دقیقه) و فاز دوم (60-15 دقیقه) آزمون فرمالین بهعنوان شاخص شدت درد ثبت گردید (13).
ﺩﺭﺗﺴﺖ ﻏﻮﻃﻪﻭﺭﻱ ﺩﻡ، ٣٠ ﺩﻗﻴﻘﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﺰﺭﻳﻖ نرمالسالین، اسانس (50با دوز ، 75 و 100 میلیگرم برکیلوگرم) ﻳﺎ ﻣﻮﺭﻓﻴﻦ (10 میلیگرم برکیلوگرم) ﺑﻪ ﺭﻭﺵ ﺩﺍﺧﻞ ﺻـﻔﺎﻗﻲ، ﻫـﺮ ﻣﻮﺵ ﺑﻪ ﻣﺪﺕ ﻳﮏﺩﻗﻴﻘﻪ ﺩﺭ ﻣﻘﻴﺪ ﮐﻨﻨﺪﻩ؟ ﻗﺮﺍﺭ گرفت، ﺗـﺎ ﺳاﺯﮔﺎﺭ ﺷـﻮﺩ. ﺳﭙﺲ ﺩﻡ ﻫﺮ ﻣﻮﺵ ﺩﺭ ﺁﺏ ٤٩ ﺩﺭﺟﻪ سانتیگراد ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻩ شد ﻭ ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﺭﺍ ﮐـﻪ ﻃـﻮﻝ کشید ﺗﺎ ﻣﻮﺵ، ﺩﻡ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﻻ ﻭ ﺧﺎﺭﺝ ﺁﺏ ﺣﺮﮐﺖ ﺩﻫﺪ، ﺛﺒﺖ گردید. ﺍﻳﻦ ﺗﺴﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﻫﺮ ﻣﻮﺵ ٤ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﻓﻮﺍﺻﻞ ﺯﻣﺎﻧﻲ0، 2، 4، 6 ﺩﻗﻴﻘﻪ ﺗﮑﺮﺍﺭ شد. کاهش مدت زمان غوطهوری دم نشاندهنده درد و افزایش مدت غوطهوری بیانگر بیدردی بود. درصورتیکه در ﻣﺪﺕ ﺯﻣﺎﻥ ٣٠ ﺛﺎﻧﻴﻪ، ﻣﻮﺵ ﭘﺎﺳﺨﻲ نمیداد، ﺟﻬـﺖ ﺟﻠـﻮﮔﻴﺮﻱ ﺍﺯ ﺁﺳﻴﺐ ﺩﻡ، ﻣﻮﺵ ﮐﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺘﻪ میشد (13).
دادههـا بـهصــورت میــانگین ±انحــراف معیــار ثبــت شــدند و بـا اسـتفاده از نـرمافـزار SPSS نسخه 22، آنالیز واریانس یکطرفه (جهت تعیین اختلاف معنیدار بین تیمارهـا) و آزمـون دانکن (برای مقایسه میانگینها) تحلیل شدند. سطح معنیداری، 05/0p<، در نظر گرفته شد.
یافتهها
اسانس درمنه در دوز 100 میلیگرم برکیلوگرم مدت لیس زدن و گاز گرفتن پا، در دوزهای 50، 100 و 75 میلیگرم برکیلوگرم مدت لنگیدن و در دوز 100 میلیگرم مدت بلندکردن پا را در فاز اول آزمون فرمالین در مقایسه با گروه شاهد بهطور معنیداری کاهش داد (05/0p<). مورفین در دوز 10 میلیگرم برکیلوگرم کاهش معنیداری در مدت لیس زدن و گاز گرفتن پا ایجاد کرد (05/0p<) (نمودار شماره 1: الف، ب و ج).
نمودار شماره 1: مقایسه تأثیر اسانس درمنه (Artemisia persica Boiss) بر مدت لیس زدن و گاز گرفتن پا.
الف) لنگیدن پا؛ ب) و ج) بلندکردن پا.
در فاز اول آزمون فرمالین در گروههای مورد مطالعه نرمال سالین (Normal saline)،
گیاه درمنه (AP) با دوزهای 50، 75، 100 میلیگرم برکیلوگرم و مورفین *: اختلاف معنیدار با گروه نرمال سالین (05/0p<).
مورفین و اسانس درمنه در دوز 50، 75 و 100 میلیگرم برکیلوگرم مدت لیس زدن و گاز گرفتن پا، مدت لنگیدن و مدت بلندکردن پا را در فاز دوم آزمون فرمالین در مقایسه با گروه شاهد بهطور معنیداری کاهش داد (05/0p<) (نمودار شماره 2 الف، ب، ج).
نمودار شماره 2: مقایسه تأثیر اسانس درمنه (Artemisia persica Boiss) بر مدت لیس زدن و گاز گرفتن پا.
الف) لنگیدن پا؛ ب) و ج) بلندکردن پا در فاز دوم
آزمون فرمالین در گروههای مورد مطالعه: نرمال سالین (Normal saline)، گیاه درمنه (AP) با دوزهای 50، 75، 100 میلیگرم برکیلوگرم و مورفین *: اختلاف معنیدار با گروه نرمال سالین (05/0p<).
اسانس درمنه در دوز 100 میلیگرم برکیلوگرم زمان پاسخ به درد در آزمون غوطهوری دم را در زمانهای صفر و 6 دقیقه پس از تزریق بهطور معنیداری افزایش داد (05/0p<). مورفین در دوز 10 میلیگرم برکیلوگرم افزایش معنیداری در زمان پاسخ به درد در زمانهای 4 و 6 دقیقه پس از تزریق ایجاد کرد (05/0 (p< (نمودار شماره 2). ،
نمودار شماره 3: مقایسه تأثیر اسانس درمنه (Artemisia Persica Boiss) بر درد در تست غوطهوری دم در گروههای مورد مطالعه (نرمال سالین (Normal saline)، AP: گیاه درمنه با دوزهای 50، 75، 100 میلیگرم برکیلوگرم و مورفین)*: اختلاف معنیدار با گروه نرمال سالین (05/0p<).
بحث
در مطالعه حاضر، اسانس درمنه در دوز 100 میلیگرم برکیلوگرم، دارای اثرات ضددردی در فاز اول آزمون بود که سبب کاهش مدت لیس زدن و گاز گرفتن، لنگیدن و بلند کردن پا گردید. در فاز دوم آزمون نیز فرمالین اسانس گیاه در هر سه دوز اثرات ضددردی داشت و سبب کاهش معنیدار مدت لیس زدن و گاز گرفتن پا، لنگیدن و بلندکردن پا شد.
بهطورکلی، اغلب آزمونهای درد معمول، همانند تست صفحه داغ و تیلفلیک، براساس محرک فاز یک با شدت بالا طراحی شدهاند. درد ادراکشده در این مدلها کوتاهمدت بوده و امکان ارزیابی مکانیسمهای میانجیگریکننده درد که توسط محرک ایجاد میشود، وجود ندارد. اعتقاد بر این است درد بالینی بهطور متفاوتی نسبت به درد ناشی از این محرکهای کوتاهمدت بهوسیله سیستم عصبی مرکزی مدولاسیون میشود (14). تست فرمالین برخلاف سایر مدلهای درد، امکان ارزیابی مسیری که حیوان از طریق آن به درد مداوم و متوسط ناشی از آسیب بافت پاسخ میدهد، را فراهم میکند. به همین دلیل، آزمون فرمالین یک مدل معتبرتر نسبت به درد ناشی از محرکهای مکانیکی و حرارتی جهت سنجش درد بالینی است (15). بهطورکلی، پاسخ نسبت به درد ناشی از فرمالین در دو فاز (فاز اولیه و ثانویه) رخ میدهد. فاز اولیه بلافاصله پس از تزریق فرمالین آغاز و به مدت 5-3 دقیقه ادامه مییابد، درحالیکه فاز دوم 15-10 دقیقه پس از تزریق فرمالین شروع و به مدت 40-20 دقیقه ادامه مییابد (14). بهنظر میرسد فاز اولیه به دلیل فعال شدن فیبر
C در اثر محرک محیطی ایجاد میشود؛ درحالیکه فاز ثانویه به دلیل واکنش التهابی در بافت محیطی و تغییرات عملکردی در شاخ پشتی نخاع رخ میدهد. تغییرات عملکردی شاخ پشتی نخاع نیز از ﺷﻠﯿﮏهای ﻋﺼﺒﯽ فیبر C در فاز اولیه نشأت میگیرد (16). داروهای NSAIDs همانند ایندومتاسین، درد را در فاز دوم آزمون فرمالین کاهش میدهند، ولی بر درد فاز اول تقریباً بیاثر میباشند. نتایج تجربی نشان میدهد ماده P و برادیکینین در فاز اولیه و هیستامین، سروتونین، پروستاگلاندینها و برادیکینین در فاز دوم آزمون فرمالین نقش دارند (17). برطبق شواهد، فرآیندهای نخاعی در ایجاد پاسخ فاز دوم نیز نقش بهسزایی ایفا میکنند؛ بهطوریکه تزریق داروهای اپیوئیدی در فاز اول قادر است درد در فاز دوم را نیز بهطور معنیداری کاهش دهد (14).
در مطالعه حاضر اسانس درمنه در دوز 100 میلیگرم برکیلوگرم در تست غوطهوری دم نیز اثرات ضددردی نشان داد و زمان پاسخ به درد را بهطور معنیداری افزایش داد؛ بنابراین بهنظر میرسد اثربخشی اسانس درمنه در هر دو فاز آزمون فرمالین، همچنین آزمون غوطهوری دم حاکی از عملکرد آن بهدو صورت محیطی و مرکزی باشد، ولی با این وجود توصیه میگردد، در مطالعات آینده با استفاده از آگونیستها و آنتاگونسیتهای گیرندههای اپیوئیدی و سنجش اثرات ضدالتهابی مکانیسمهای فوق تأیید شود.
با مروری بر منابع، محققین این پژوهش به مطالعهای با هدف ارزیابی اثرات ضددردی و ضدالتهابی گیاه درمنه ایرانی دست نیافتند، ولی اثرات ضدردی و ضدالتهابی سایر گونههای جنس Artemisa در تعدادی از مطالعات نشان داده شده است. در مطالعه بر روی اسانس Artemisia aucheri مشاهده گردید اسانس گیاه اثرات ضددردی در آزمون صفحه داغ و آزمون اسیداستیک دارد و سبب بهبود معنیدار ادم پای ناشی از کاراژینان میشود که نشاندهنده عملکرد اسانس گیاه بهصورت محیطی و مرکزی است (4). در مطالعه دارابیان و همکاران، اسانس Artemisia sieberi اثرات ضددردی را در فاز دوم آزمون فرمالین نشان داد، ولی در فاز اول آزمون فرمالین فاقد اثرات ضددردی معنیدار بود. محققان اثرات ضددردی اسانس گیاه را به حضور ترکیبات زیست فعال از قبیل 1و 8- سینئول و کامفور نسبت دادند (13). در پژوهش دیگری اثرات ضددردی عصاره Artemisia campestris و Artemisia herba-alba در آزمونهای فرمالین، صفحه داغ و اسیداستیک نشان داده شد. علاوه بر این، ارزیابیهای سمّیتی نشان داد عصاره گیاهان فوق ایمن بوده و هیچگونه مرگومیر و عوارض جانبی در دوزهای بالا ایجاد نمیکند (18).
در مطالعات ترکیبات آلفا - پینن، 1و 8- سینئول، ﺳﺎﺑﯿﻨﯿﻦ ﻫﯿﺪرات، پینوکارون، پینوکارئول، ارتودوگلاسیا اکسایدC و D برای اسانس درمنه ایرانی گزارش شده است (5). همچنین 1و 8- سینئول اثرات ضدالتهابی در برابر التهاب ناشی از کاراژینان و اثرات ضددردی در برابر درد ناشی از فرمالین در فاز دوم و استیکاسید را نشان میدهد. علاوه بر این، مشاهده شده است اثرات ضدردی 1 و 8- سینئول توسط آنتاگونیست اپیوئیدی مهار نمیشود که حاکی از عملکرد آن بهصورت محیطی و از طریق کاهش فاکتورهای التهابی است (19). آلفا - پینن نیز دارای اثرات ضددردی در برابر درد ناشی از فرمالین و اثرات ضدالتهابی در برابر التهاب ناشی از گزلین میباشد (20). بنابراین بهنظر میرسد اثرات ضددردی اسانس گیاه درمنه به دلیل وجود ترکیبات منوترپینی با خاصیت ضدالتهابی و ضددردی باشد.
نتیجهگیری
با توجه به نتایج پژوهش حاضر این گیاه دارای خواص ضددردی بود؛ه اگرچه مکانیسم اثر این گیاه کاملاً مشخص نیست. لذا بهنظر میرسد این گیاه میتواند جانشین مناسبی برای داروهای شیمیایی ضددردی باشد.
تشکر و قدردانی
این مقاله مستخرج از پایاننامه دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ایذه بوده و بدین وسیله نویسندگان این مقاله از معاونت پژوهشی این دانشگاه تشکر و قدردانی مینمایند.
نوع مطالعه:
مقاله پژوهشي |
موضوع مقاله:
علوم پایه دریافت: 1397/6/17 | پذیرش: 1397/8/19 | انتشار: 1397/10/25