مقدمه
حمایت از سالمندان جهت سالم زیستن و برخورداری از زندگی مناسب، بزرگترین چالش بخش سلامت در تمامی نقاط جهان است. جمعیت ایران همانند دیگر کشورهای جهان در حال پیر شدن میباشد. در حال حاضر جمعیت بالای 60 سال ایران حدود 8 درصد (5/5 میلیون نفر) است که با ادامه این روند در حوالی سال 1410، انفجار سالمندی رخ خواهد داد (1). این موضوع به نوعی بیانگر موفقیت در مداخلات سلامت عمومی است؛ اما سیستمهای بهداشتی- درمانی باید آمادگی لازم را در برابر این پدیده داشته باشند. با افزایش سن تغییراتی در ابعاد مختلف سلامتی از جمله مشکلات جسمی، روانی، عقلی و انواع بیماریها به وجود میآید که سالمند را مستعد آسیب و کاهش کیفیت زندگی نموده و وی را نیازمند توجه و برخورداری از الگوی مراقبتی ویژه میکند. عواملی از قبیل کاهش عملکرد فیزیولوژیک و وجود بیماریهای حاد و مزمن بر وضعیت تغذیه اثر میگذارند (2،3). سلامت عمومی و سلامت دهان تأثیر متقابلی بر یکدیگر دارند. سلامت دهان بخش مهمی از سلامت عمومی افراد است. افراد مسن با از دست دادن دندانهای طبیعی مستعد رخداد و پذیرش تغذیه نامتعادل خواهند شد (4). افزایش سن موجب تغییر مشخص در سلامت و عملکرد دستگاههای بدن از جمله دستگاه گوارش میشود (5،6). کاهش تشخیص مزه و بو، ترشح بزاق، اشکال در بلع غذا، تأخیر در تخلیه مری و معده، کاهش اسید معده و حرکات معدی- رودهای، بروز بیماریهای مزمن، مصرف دارو، تنهایی و افسردگی، دمانس، بیتحرکی، کاهش بهداشت دهان و دندان و اختلال در عملکرد آنها، کیفیت زندگی و تغذیه سالمند را تحت تأثیر قرار میدهند و تمامی این عوامل منجر به دریافت کم مواد غذایی، کاهش توده بدنی و ذخایر مواد مغذی بدن میشوند (2،4،6،7،8). از سوی دیگر احساس تنهایی، انزوا و ناامیدی از مهمترین و شایعترین شکایات سالمندان است که
40-12 درصد از کل جمعیت بالای 65 سال را تحت تأثیر قرار میدهد (9،10)؛ به طوری که افسردگی چهارمین رتبه را از نظر بار بیماریها دارد و علائم آن در افراد مبتلا به سوءتغذیه بیشتر مشاهده میشود؛ از این رو عامل مهمی در بروز یا تقویت بیماریهای دوران سالمندی میباشد (11-9). نامطلوب بودن وضعیت تغذیه سالمندان زمینه را برای بروز بسیاری از بیماریها از جمله استئوپورز، دیابت، بیماریهای قلبی- عروقی و افزایش فشار خون مساعد نموده و هزینههای بهداشتی هنگفتی را بر دولتها تحمیل میکند؛ در نتیجه مشکلات بسیاری را در عرصههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و مراقبتی به وجود میآورد که مقابله با آن نیازمند برنامهریزیهای دقیق است (12-15). مطالعات نشان میدهند که وضعیت نامناسب تغذیهای موجب افزایش مرگ و میر و کاهش کیفیت زندگی میشود (8،14). تغذیه یکی از مهمترین عناصر حفظ سلامت است. مطالعات اپیدمیولوژی حاکی از ارتباط قوی سوءتغذیه با مرگ و میر بالا در افراد مسن هستند؛ به طوری که میزان مرگ و میر در افرادی که 6/1 کیلوگرم یا بیشتر کاهش وزن داشتند، 9/4 برابر بیشتر از افراد بدون کاهش وزن بود (8-6). علیآبادی عواملی نظیر سواد، جنس، محل سکونت، تنهایی، درآمد و ابتلا به بیماری را از عوامل مؤثر بر وضعیت تغذیه دانسته است (14)؛ بنابراین سوءتغذیه اختلالی بالینی، چند عاملی و بسیار معمولی میباشد که به راحتی قابل شناسایی، پیشگیری و درمان است؛ بنابراین تشخیص زودهنگام آن و امکان مداخله به موقع با تقویت منابع مختلف حمایت اجتماعی ضروری میباشد (2،3،8،14،16).
هرچند ژنتیک نقش اصلی را در رابطه با طول عمر بالای انسان ایفا میکند (17)؛ اما سهم بزرگی از بیماریهای مزمن سالمندان از طریق بهبود تغذیه، قابل پیشگیری و درمان میباشد (8-6). از آنجایی که تعیین وضعیت تغذیه نشانگر خوبی برای ارزیابی سلامت به شمار میرود و اولین گام در طراحی برنامه مراقبتی، تغذیه موفق است (8-6)، مطالعه حاضر با هدف تعیین وضعیت تغذیه سالمندان در دو سطح غربالگری و تکمیلی با استفاده از پرسشنامه مختصر ارزیابی وضعیت تغذیه که روایی و پایایی آن در مطالعات متعدد در زمینه بررسی وضعیت تغذیه سالمندان تأیید شده است، بر حسب ویژگیهای دموگرافی در استان قم انجام شد (3،18،19).
روش بررسی
مطالعه مقطعی- تحلیلی حاضر در ارتباط با کهنسالان بالای 85 سال استان قم انجام شد. جمعآوری دادهها از طریق مصاحبه، مشاهده، معاینه و پرسشنامه سنجش فشرده تغذیه (MNA) که یکی از کاربردیترین و مناسبترین ابزارهای موجود است، انجام شد (1،2،3،5،6،8). حجم نمونه با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه و همچنین میانگین مطالعه بابک در اصفهان با نمره 8/12±148، خطای نوع اول 05/0 و دقت 3 معادل 143 نفر تعیین گردید (18). معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: سن بالای 85 سال و تغذیه از راه دهان. بستری شدن در بیمارستان طی سه ماه گذشته، سابقه جراحی وسیع، قطع عضو و ابتلا به سرطان در زمان پرسشگری نیز به عنوان معیارهای خروج از مطالعه در نظر گرفته شدند (8،3). در روستا، کهنسالان از طریق بهورزان و در شهر از طریق مراکز بهداشتی و سازمانهای حمایتی (بنیاد شهید، کمیته امداد و بهزیستی) شناسایی شدند. برای انتخاب افراد مورد مطالعه با استفاده از نمونهگیری خوشهای دو مرحلهای، ابتدا از میان کل مراکز (متناسب با کهنسالان تحت پوشش هر مرکز)، مراکز مورد نظر انتخاب شدند. سپس از میان کهنسالان مراکز انتخاب شده، افراد مورد نظر با استفاده از نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. مراکز مذکور شماره تماس و نشانی افراد تحت پوشش خود را در اختیار پژوهشگران قرار دادند. پژوهشگران پس از کسب رضایت از سالمندان یا اطرافیان آنها و بیان اینکه اطلاعات آنها محرمانه باقی خواهد ماند، پرسشگری را انجام دادند. در صورت عدم پاسخگویی و رضایت سالمند، فرد دیگری جایگزین وی میشد. پرسشگر با مراجعه به منزل سالمند و انجام تنسنجی (وزن با ترازوی پرتابل دیجیتالی سان سون (SONSUN) با دقت 1/0 کیلوگرم و قد، بیشترین محیط یکسوم فوقانی بازو و یکسوم فوقانی عضله پشت ساق پا با متر پارچهای غیر قابل ارتجاع با دقت 1/0 سانتیمتر) پرسشنامه را تکمیل مینمود. ابزار ارزیابی فشرده تغذیه، یک پرسشنامه 18 سؤالی و 30 امتیازی شامل: دو قسمت غربالگری و بررسی تکمیلی است. بخش غربالگری شامل شش گویه (پنج گویه را بیماران پاسخ میدادند و یک مورد نیز اندازهگیری نمایه توده بدنی بود که توسط فرد ارزیاب پس از سنجش قد و وزن بیمار محاسبه گردید (با سقف امتیاز 14 میباشد. در صورت کسب امتیاز 12 و بیشتر از این قسمت، نیازی به تکمیل نمودن قسمت دوم نبوده و وضعیت تغذیهای، عادی تلقی میگردید؛ اما در صورت کسب امتیاز11 و یا کمتر از این بخش، قسمت بررسی تکمیلی نیز کامل میگردید. تعداد گویههای قسمت تکمیلی 12 ( 10گویه را بیماران پاسخ میدادند و دو گویه که شامل اندازهگیری عضله دور بازو و عضله ساق پا بود توسط پرسشگر تکمیل میشد) و سقف امتیاز آن 16 بود. براساس جمع امتیازات کسب شده از دو قسمت پرسشنامه، بیماران از نظر وضعیت تغذیهای به سه نوع وضعیت تغذیهای عادی (امتیاز 24 تا 30)، در معرض خطر سوءتغذیه (امتیاز 17 تا 5/23( و دچار سوءتغذیه (امتیاز کمتر از 17) تقسیم گردیدند. سوالات پرسشنامه در مورد اندازهگیری تنسنجی، دریافت مواد غذایی، تعداد وعدههای غذایی، دریافت غذا، مایعات و مصرف داروها، تحرک، وجود استرس حاد، فراموشی یا افسردگی، ارزیابی نظر شخصی او در زمینه سلامت و تغذیهاش تشکیل شده بود. با استفاده از این پرسشنامه، سوءتغذیه انرژی- پروتئین در سالمندان قابل شناسایی میباشد. پرسشنامه ارزیابی وضعیت تغذیهای ابزاری ساده، سریع و استانداردی طلایی برای غربالگری سالمندان در زمینه سوءتغذیه است. این پرسشنامه در مطالعات مختلف برای ارزیابی وضعیت سوءتغذیه سالمندان مورد استفاده قرار گرفته و تأیید شده است. در ایران نیز این ابزار پس از استانداردسازی در جمعیت ایرانی مناسب تشخیص داده شده است. ضریب پایایی پرسشنامه ارزیابی مختصر تغذیهای در مطالعه نوری و همکاران ارزیابی گشته و بیش از 7/0 گزارش شده است (2،3،5،19). در ایران معصومی و همکاران (2012) پایایی پرسشنامه را با ضریب آلفای کرونباخ 98 درصد تأیید کردند. لشکر بلوکی و همکاران نیز پرسشنامه مذکور را با حساسیت 96 درصد و ویژگی 98 درصد تأیید نمودند (6،7،8،12). در انتها، دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS و آزمونکای اسکوئر با سطح معناداری کمتر از 05/0 تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها
زنان 3/58 درصد و مردان 7/41 درصد از کل جمعیت مورد مطالعه را تشکیل دادند. میانگین سنی شرکتکنندگان 7/4±88
جدول شماره 1: بررسی ارتباط بین متغیرهای دموگرافیک با وضعیت تغذیه کهنسالان استان قم در سال 95-1394
متغیر |
طبقهبندی |
مبتلا به سوءتغذیه تعداد (درصد) |
در معرض سوءتغذیه تعداد (درصد) |
مطلوب تعداد (درصد) |
کل تعداد (درصد) |
سطح معناداری |
جنس |
زن |
23 (9/15) |
37 (6/25) |
24 (6/16) |
84 (4/58) |
58/0 |
مرد |
16 (1/11) |
31 (5/21) |
13 (9) |
60 (6/41) |
||
سواد |
باسواد |
9 (2/6) |
14 (7/9) |
7 (8/4) |
30 (9/20) |
9/0 |
بیسواد |
30 (8/20) |
54 (5/37) |
30 (8/20) |
114 (1/79) |
||
درآمد (ماهانه) |
ضعیف (<200 هزار تومان) |
17 (8/11) |
26 (18) |
12 (3/8) |
55 (2/38) |
7/0 |
متوسط (400-200 هزار تومان) |
8 (5/5) |
20 (8/13) |
13 (9) |
41 (5/28) |
||
خوب (بالای 400 هزار تومان) |
14 (7/9) |
22 (2/15) |
12 (3/8) |
48 (3/33) |
||
محل سکونت |
شهر |
20 (8/13) |
45 (2/31) |
26 (18) |
91 (2/63) |
17/0 |
روستا |
19 (1/13) |
23 (16) |
11 (6/7) |
53 (8/36) |
||
گروه حمایتی |
کمیته امداد |
30 (8/20) |
48 (3/33) |
18 (5/12) |
96 (6/66) |
02/0 |
بنیاد شهید |
9 (2/6) |
20 (8/13) |
19 (1/13) |
48 (4/33) |
||
زندگی با همراه |
تنها |
6 (1/4) |
15 (4/10) |
10 (9/6) |
31 (5/21) |
46/0 |
با همراه |
33 (9/22) |
53 (8/36) |
27 (7/18) |
113 (5/78) |
||
مصرف بیش از سه دارو |
بله |
32 (5/21) |
43 (8/29) |
20 (8/13) |
95 (9/65) |
02/0 |
خیر |
7 (8/4) |
25 (3/17) |
17 (8/11) |
49 (1/34) |
سال بود. براساس طبقهبندی MNA، 1/27 درصد از افراد مبتلا به سوءتغذیه بودند، 2/47 درصد در معرض سوءتغذیه قرار داشتند و 7/25 درصد از وضعیت تغذیهای مطلوب برخوردار بودند. نوع گروه حمایتی (کمیته امداد، بهزیستی و بنیاد شهید) و متغیر مصرف بیش از سه دارو، ارتباط آماری معناداری با وضعیت تغذیه سالمندان تحت پوشش داشت (02/0P=) (جدول 1). شاخص توده بدنی، تعداد وعدههای غذایی روزانه، میزان مصرف میوه و سبزی، شیر و لبنیات، تخممرغ، حبوبات، گوشت و مرغ مطابق با دستورالعمل چکلیست، ارتباط آماری معناداری با وضعیت تغذیه داشتند (01/0<P) (جدول 2).
بحث
براساس یافتههای این پژوهش در مجموع 3/74 درصد سالمندان مبتلا یا در معرض سوء تغذیه بودند و از وضعیت تغذیه مطلوبی برخوردار نبودند. در مطالعات احمدزاده و دهداری در سالهای 1396 و 1397 و دیگر مطالعات مشابه، شیوع بالای سوءتغذیه در سالمندان گزارش شده است (1،2،3،5،8)؛ زیرا با افزایش سن، مشکلات دهان و دندان و عدم توانایی جویدن، بینایی، شناختی، گوارشی (کاهش ترشح بزاق دهان، حس چشایی، اسید معده و حرکات مجاری گوارشی)، زندگی به تنهایی، افسردگی، وجود بیماریهای مزمن، مصرف مداوم داروهای متعدد، محدودیتهای حرکتی ناشی از مشکلات اسکلتی- عضلانی و مهمتر از همه درآمد کم، قیمت بالا و عدم دسترسی به مواد غذایی، سالمند را بیشتر در معرض سوءتغذیه قرار میدهد (4،6،7،8،20،21). در مطالعات دیگر، جنسیت سالمندان با سوءتغذیه معنادار بود؛ به طوری که زنان به دلیل سطح سواد و درآمد کم، بیشتر مبتلا به سوءتغذیه بودند (5،13). در این راستا، Marchy در برزیل و Ghani در پاکستان امکان سوءتغذیه در مردان را به واسطه عادات تغذیهای نادرست و تفاوتهای فرهنگی جوامع مختلف، بیشتر از زنان گزارش کردهاند (22،23). مردانی که تنها زندگی میکنند به دلیل وابسته بودن به دیگران و عدم توانایی در انجام امور تغذیهای (خرید، تهیه و پخت غذا)، بیشتر در معرض سوءتغذیه قرار دارند (9،13،24).
جدول شماره 2: بررسی ارتباط بین متغیرهای تکمیلی مطالعه با وضعیت تغذیه کهنسالان استان قم در سال 95-1394
متغیر |
طبقهبندی |
مبتلا به سوءتغذیه تعداد (درصد) |
در معرض سوءتغذیه تعداد (درصد) |
مطلوب تعداد (درصد) |
کل تعداد (درصد) |
سطح معناداری |
BMI |
20> |
33 (9/22) |
28 (4/19) |
9 (2/6) |
70 (6/48) |
001/0> |
20-25 |
6 (1/4) |
32 (2/22) |
18 (5/12) |
56 (8/38) |
||
25< |
0 |
8 (5/5) |
10 (9/6) |
18 (4/12) |
||
وعده غذایی (روزانه) |
دو وعده |
31 (5/21) |
50 (7/34) |
19 (1/13) |
100 (5/69) |
01/0 |
سه وعده |
8 (5/5) |
18 (5/12) |
18 (5/12) |
44 (5/30) |
||
دندان |
دارد |
26 (18) |
53 (8/36) |
33 (9/22) |
112 (7/77) |
06/0 |
ندارد |
13 (9) |
15 (4/10) |
4 (7/2) |
32 (3/22) |
||
مصرف میوه و سبزی (هفتگی) |
بله |
4 (7/2) |
13 (9) |
27 (7/18) |
44 (5/30) |
001/0> |
خیر |
35 (3/24) |
55 (1/38) |
10 (9/6) |
100 (5/69) |
||
مصرف شیر و لبنیات (هفتگی) |
بله |
13 (9) |
40 (7/27) |
30 (8/20) |
83 (6/57) |
001/0> |
خیر |
26 (18) |
28 (4/19) |
7 (8/4) |
61 (4/42) |
||
مصرف تخممرغ و حبوبات (هفتگی) |
بله |
6 (1/4) |
24 (6/16) |
23 (9/15) |
53 (8/36) |
001/0> |
خیر |
33 (9/22) |
44 (5/30) |
14 (7/9) |
91 (2/63) |
||
مصرف گوشت و مرغ (هفتگی) |
بله |
4 (7/2) |
8 (5/5) |
17 (8/11) |
29 (1/20) |
001/0> |
خیر |
35 (3/24) |
60 (6/41) |
20 (8/13) |
115 (9/79) |
- امتیاز < 17 پرسشنامه= مبتلا به سوءتغذیه
- امتیاز 24-17 پرسشنامه= در معرض سوءتغذیه
- امتیاز 30-24 پرسشنامه= مطلوب
بر مبنای نتایج به دست آمده، شاخص توده بدنی ارتباط معناداری با وضعیت تغذیه داشت؛ به طوری که در مجموع 3/42 درصد از افراد توده بدنی زیر 20 داشتند که این مهم نشاندهنده وضعیت تغذیهای نامناسب آنها بود، 3/26 درصد شاخص توده بدنی بین 20-25 داشتند و تنها 5/5 درصد دارای شاخص توده بدنی بالای 25 بودند. در مطالعه اسحاقی نیز ارتباط کاهش دریافت غذا و کاهش وزن تأیید گردید (8). شاخص توده بدنی عامل مهم و تأثیرگذار بر سلامت تغذیهای افراد مسن میباشد. با کنترل وزن به عنوان مهمترین بخش BMI (Body mass index) میتوان وضعیت تغذیهای سالمند و به تبع آن عوارض و مرگ و میر ناشی از آن را کنترل نمود. در این ارتباط، دهداری در مطالعه خود ارتباط بین نمای توده بدنی و سوءتغذیه را با سطح معناداری 02/0 محاسبه نمود. در مطالعه پاسدار نیز پیامدهای ناشی از کاهش وزن عمدی یا غیرعمدی ممکن است عوارض نامطلوبی بر سالمند داشته باشد؛ بنابراین نمایه توده بدنی مهمترین اثر پیشبینیکننده بر امتیاز پرسشنامه MNA است (5،7).
بر مبنای یافتهها، نوع گروه حمایتی ارتباط معناداری با وضعیت تغذیه داشت؛ به طوری که 8/20 درصد از سالمندان تحت پوشش کمیته امداد نسبت به 2/6 درصد از افراد تحت پوشش بنیاد شهید، بیشتر مبتلا به سوءتغذیه بودند. در مطالعه شریفزاده و لشکر بلوکی نیز سالمندان تحت پوشش کمیته امداد به دلیل پایین بودن سطح درآمد، مشکلات اقتصادی و معیشتی زیادی داشتند (12،25).
وضعیت دندان و توانایی جویدن سالمند نیز ارتباط معناداری با وضعیت تغذیه داشت؛ این ارتباط در مطالعات ربیعی، لشکر بلوکی و پاسدار نیز تأیید شده است (4،7،12،26). دندانها مهمترین نقش را در جویدن، هضم و جذب غذا دارند؛ به همین دلیل فقدان آنها منجر به مشکلات گوارشی زیادی در سالمندان میشود (27). در مطالعات صورتگرفته، نقش مهم دندانها برای بهتر جویدن، تسهیل و تسریع هضم و جذب غذا نشان داده شده است (4،27).
سالمندی با ایجاد بیماریهای مزمن و مصرف مداوم داروهای متعدد همراه است (28). در پژوهش حاضر مصرف بیش از سه دارو در طول روز، ارتباط معناداری با سوءتغذیه داشت؛ 5/21 درصد از سالمندان مبتلا به سوءتغذیه، روزانه سه دارو یا بیشتر مصرف میکردند و تنها 8/4 درصد از سالمندانی که دارو مصرف نمیکردند مبتلا به سوءتغذیه بودند. معصومی در پژوهش خود ارتباط بین این دو متغیر را گزارش نکرد؛ اما اسماعیلی، ارتباط معناداری را بین آنها مشاهده نمود (1،6،28). در مطالعه احمدزاده، وضعیت تغذیه و متغیر تعداد اقلام دارویی مصرفی روزانه، ارتباط معناداری با یکدیگر داشتند و مصرف بیش از سه قلم دارو در طول روز (پلیفارماسی( به عنوان عامل خطر برای اختلال تغذیه شناسایی گردید. همراستا با این مطالعه در مطالعات نقیبی و همکاران، لشکر بلوکی و همکاران (1392)، قربانی و همکاران و میتری و همکاران ارتباط معنادار بین این دو متغیر گزارش شده است. مصرف داروهای متعدد و عوارض جانبی آنها، بیاشتهایی روانی ناشی از ابتلا به بیماریهای مزمن و تغییرات متابولیک ناشی از مصرف داروها موجب افزایش دفع ازت شده و زمینه را برای بروز سوءتغذیه فراهم میکند. شانس ابتلا به سوءتغذیه در سالمندان مبتلا به بیماریهای مزمن، 6/3 برابر بیشتر از سالمندان سالم است (1،2،5،28).
از سوی دیگر، در مطالعه حاضر تعداد وعده غذایی ارتباط معناداری با وضعیت تغذیه داشت؛ به گونهای که 5/69 درصد از سالمندان روزانه دو وعده غذا و 5/30 درصد از آنها سه وعده غذا مصرف میکردند. باید خاطرنشان ساخت که در این مطالعه هیچیک از افراد تنها یک وعده غذا در طول روز نمیخوردند. طبیعتاً هرچه میزان و دفعات دریافت غذا بیشتر باشد، وزن و شاخص توده بدنی در وضعیت بهتری خواهد بود (1،4،5).
مصرف هفتگی میوه و سبزی نیز رابطه معناداری با وضعیت تغذیه سالمند داشت؛ 5/30 درصد از سالمندان میوه و سبزی مصرف میکردند و 5/69 درصد به دلایل مختلف نظیر عدم توان مالی و دسترسی به میوه و سبزی (توانایی رفتن به بازار)، مشکل در جویدن (نداشتن دندان) و ابتلا به سوءهاضمه، میوه و سبزی مصرف نمیکردند. در مطالعه صالحی نیز میزان مصرف میوه و سبزی از حداقل میزان استاندارد کمتر بود (21). در یک مطالعه مروری در 15 کشور اروپایی نیز بین سطح تحصیلات و مصرف میوه و سبزی رابطه معناداری مشاهده گردید (29). سطح تحصیلات باعث برخورداری بیشتر از منابع مالی و قرار گرفتن در طبقه اقتصادی- اجتماعی بالاتر میشود (19،20).
با افزایش سن، میزان مصرف میوه و سبزی به دلیل عدم توانایی جویدن کاسته میشود. شایان ذکر است که مصرف میوه و سبزی در افراد متأهل بیشتر از افراد مجرد میباشد؛ اما بین زن و مرد تفاوت معناداری ندارد (21،30). مصرف هفتگی شیر و لبنیات که بهترین و آسانترین گروه غذایی از نظر هضم شدن برای سالمندان است، ارتباط معناداری با سوءتغذیه داشت. علاوهبراین، مصرف هفتگی تخممرغ و حبوبات به عنوان مفیدترین و ارزانترین نوع پروتئین، ارتباط معناداری با وضعیت تغذیه داشت. مصرف هفتگی گوشت و مرغ نیز به عنوان مفیدترین و گرانترین نوع پروتئین، به دلیل قیمت بالا و عدم دسترسی، ارتباط معناداری با وضعیت تغذیه داشت (13،20،21).
نتیجهگیری
با توجه به نتایج مطالعه حاضر، تعداد سالمندان مبتلا به سوءتغذیه و یا در معرض آن زیاد بود. عوامل مهم و تأثیرگذار بر وضعیت تغذیه سالمندان، علاوه بر آموزش به آنها و اطرافیانشان به منظور ارتقای سطح آگاهی آنها و اصلاح الگوی غذای مصرفیشان، حمایت مالی و اجتماعی همهجانبه به ویژه در مورد افراد تحت پوشش سازمانها و ارگانهای حمایتی (کمیته امداد، بنیاد شهید و بهزیستی) هستند. امید است بتوان از طریق این عوامل، مشکلات و دغدغههای عمده دوران سالمندی را برطرف نمود. مطالعات متعدد و مشابه در این زمینه، حاکی از وجود این مشکل بوده و از میان عوامل اجتماعی، اقتصادی و فردی، عوامل اقتصادی را قویترین عامل کاهش یا افزایش رضایتمندی و سلامت روانی سالمندان معرفی نمودهاند؛ زیرا پشتوانه مالی، افزایش قدرت خرید و نیاز نداشتن به کمک مالی دیگران، امید به آینده و آرامش خاطر سالمندان را تقویت میکند. پیشنهاد میشود در مطالعات بعدی از حجم نمونه بیشتری استفاده شود و معاینات بالینی جسمی و روحی- روانی برای سالمندان صورت گیرد. همچنین لازم است مطالعات بیشتر و وسیعتری در ارتباط با عوامل فرهنگی به ویژه تغذیه بومی و منطقهای در بخشهای مختلف کشورمان صورت گیرد تا با انجام مداخله و اصلاحات مورد نیاز، مشکلات تغذیهای سالمندان کاهش یابد. باید توجه داشت که درآمد به تنهایی برای داشتن تغذیه مناسب کافی نیست؛ بلکه میبایست از طریق آموزشهای برنامهریزی شده، کیفیت تغذیه (نه تنها کمیت آن) را در سالمندان بهبود بخشید. امید است نتایج این پژوهش بتواند توجه و نظر برنامهریزان و سیاستگذاران کشور را به این موضوع معطوف نماید تا با مشارکت، همکاری و هماهنگی بین بخشی، در راستای رفع مشکلات سالمندان اقدام نمایند؛ زیرا با توجه به رشد سریع جمعیت سالمند در کشورمان، اگر اکنون اقدامی جدی و همهجانبه در این زمینه صورت نگیرد، فردا بسیار دیر خواهد بود.
تشکر و قدردانی
پژوهش حاضر بخشی از طرح تحقیقاتی با عنوان "بررسی سبک زندگی سالمندان بالای 85 سال استان قم در سال 95-1394" میباشد که با حمایت مالی معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شده است. طرح مذکور کد اختصاصی به شماره 38.1394MUQ.REC. را از کمیته اخلاق کسب نموده است. بدینوسیله از کلیه همکارانی که در جمعآوری نمونه به پژوهشگران کمک نمودند و همچنین از خدمات مشاوره واحد توسعه تحقیقات بالینی مرکز حضرت معصومه (س) تشکر و قدردانی میگردد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |