مقدمه
طی دهههای اخیر به واسطه اشتغال همزمان مرد و زن در یک خانواده، افزایش مسئولیتهای سرپرستی و نگهداری از فرزندان توسط هر دو نقش مذکور، تنزل شرایط اقتصادی و مواردی از این قبیل سبب بروز استرس در کارکنان (و حتی خانوادههای آنها) و تضعیف عملکرد آنها گردیده است؛ به طوری که توجه پژوهشگران به تغییر الگوهای کار و نقشهای خانوادگی و درک رابطه بین کار و خانواده جلب شده است (1،2). خوشبختانه سازمانها میتوانند با ارائه سیاستهای مثبت منابع انسانی و خلق فرهنگ حمایتی کار- خانواده، حساسیت کارکنان نسبت به استرس را کاهش دهند و مدیریت اثربخش تعامل کار- خانواده را بهبود بخشند (5-3). یکی از این سیاستها تحت عنوان "غنیسازی کار- خانواده" بیان میکند که ارتباط بین کار و خانواده نه تنها تعارضی بین آنها ایجاد نمیکند؛ بلکه حتی باعث بهبود ایفای عملکرد هریک از آنها میگردد. Powellو Greenhaus (2006) غنیسازی کار- خانواده را "حدی که تجربیات فرد در یک نقش (کار یا زندگی)، کیفیت زندگی، عملکرد یا احساسات را در نقش دیگر (زندگی یا کار) بهبود میبخشد" تعریف نمودهاند؛ بنابراین افرادی که از محیط کار حمایتی برخوردار هستند، در محیط خانواده نیز روابط بهتری با اعضای خانواده دارند (غنیسازی کار- خانواده). همچنین افرادی که در خانواده خود از شرایط مطلوبی برخوردار هستند، در محیط کار نیز با اعتماد به نفس و خودکارآمدی بالاتری حاضر میشوند (غنیسازی خانواده- کار) و هر زمانی که به طور کلی صحبت از عبارت "غنیسازی کار- خانواده" میشود، هر دو مؤلفه این مفهوم مد نظر میباشد (6). غنیسازی کار- خانواده با جلب منابع زمینهای (حمایتهای اجتماعی در محیط کار، درآمد مکفی و اطمینان از آینده شغلی)، منابع شخصی (ویژگیهای شخصیتی، خوشبینی، مهارتها و عزت نفس) و منابع ساختاری (همچون پیوندهای اجتماعی در محیط خانواده و ارائه اعتماد به نفس از سوی اعضای خانواده) بر نحوه عملکرد و وضعیت سلامتی افراد تأثیر مثبت میگذارد (7).
غنیسازی کار- خانواده با ارائه منابع مختلف به افراد، آسیبپذیری آنها در مقابل استرس را کاهش میدهد. افراد آسیبپذیر، فاقد سرسختی در رسیدن به اهداف هستند و این وضعیت مانع از آن میشود که آنها به شیوهای سازنده با شرایط مختلف کار و زندگی کنار بیایند (8)؛ به عنوان مثال، وجود ارتباطات اجتماعی سالم بین کارکنان و سرپرستان باعث ارائه حمایتهای عاطفی، توانایی سازگاری با تقاضاهای مختلف کار و زندگی و نوعی ذکاوت در مدیریت استرس میگردد (9).
مطالعات نشان میدهند کارکنانی که غنیسازی بیشتری را تجربه میکنند از سلامت فیزیکی و روانی (10) و سرمایه روانشناختی (Psychological Capital) بالاتری (11) برخوردار هستند که نوعی حالت مثبت ذهنی دربرگیرنده خودکارآمدی، امید، تابآوری و خوشبینی (در شرایط سخت) میباشد. خودکارآمدی بیانگر باور مثبت در مورد تواناییهای فردی برای موفقیت در انجام کارهای چالشبرانگیز است. امید به عنوان حالت انگیزشی مثبت برای تقویت پشتکار در رسیدن به اهداف و مسیرهای مورد نظر برای موفقیت تعریف شده است. تابآوری نیز ظرفیت روانشناختی مثبت برای پشت سر گذاشتن شکست و مشقات نیل به اهداف میباشد. از سوی دیگر، خوشبینی یک سبک توجیهی مثبت در مورد اسناد موفقیتها به ویژگیهای شخصی فرد است (12). هنگامی که فرد تحت شرایطی با تجربههای مثبت در حوزه کاری یا خانواده قرار میگیرد (به عنوان مثال دوره آموزشی برگزار شده از سوی سازمان در مورد چگونگی مبارزه با استرس)، از احساس مثبت و اعتماد به نفس بیشتری برخوردار شده و برای مقابله با وضعیتهای نامساعد انرژی میگیرد (13،14). در مطالعه حاضر به بررسی تأثیر بالقوه استرس و غنیسازی کار- خانواده بر سرمایه روانشناختی و نیز بررسی نقش میانجی حساسیت نسبت به استرس در رابطه بین غنیسازی کار- زندگی و سرمایه روانشناختی پرداخته شده است که تاکنون در مطالعات قبلی مورد بررسی قرار نگرفته است (شکل 1).
روش بررسی
مطالعه حاضر که به لحاظ گردآوری اطلاعات، توصیفی و از نوع همبستگی میباشد، به روش سرشماری در ارتباط با 482 نفر از
سرمایه روانشناختی |
غنیسازی کار- خانواده |
حساسیتپذیری نسبت به استرس |
غنیسازی خانواده- کار |
شکل شماره 1: مدل مفهومی پژوهش
کارکنان حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی استان قم در سال 1398 انجام شد. پس از توضیح در مورد اهداف پژوهش به شرکتکنندگان و کسب مشارکت و رضایت آگاهانه از آنها خواسته شد تا به سؤالات سه پرسشنامه مورد نظر پاسخ دهند. توزیع پرسشنامهها به صورت بدون نام و با در نظر گرفتن کد مربوطه صورت گرفت و به پاسخدهندگان اطمینان داده شد که تمامی اطلاعات به دست آمده از پژوهش محرمانه باقی خواهند ماند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری توسط نرمافزار AMOS 18 صورت گرفت.
ابزارهای مورد استفاده در این مطالعه عبارت بودند از:
مقیاس غنیسازی کار- خانواده
پرسشنامه 18 عاملی کارلسون (2006) متشکل از دو بعد غنیسازی کار- خانواده و خانواده -کار است. هریک از این دو بعد دربرگیرنده نه سؤال مبتنی بر توسعه، احساس و سرمایه بوده و نمره بالاتر در این مقیاس نشاندهنده غنیسازی بالاتر در حوزه کار و زندگی افراد میباشد (7).
مقیاس آسیبپذیری در برابر استرس
آسیبپذیری در برابر استرس با استفاده از سه سؤال از پرسشنامه شخصیت چند بعدی (15) اندازهگیری شد. این مهم واکنش افراد نسبت به استرس را مورد بررسی قرار میدهد.
مقیاس سرمایه روانشناختی
برای سنجش این متغیر از پرسشنامه 12 سؤالی سرمایه روانشناختی (16) که مقیاس کوتاه شده پرسشنامه اصلی آن (17) است، استفاده گردید.
تمامی پرسشنامههای مورد استفاده بر مبنای طیف لیکرت پنج گزینهای (از کاملاً موافقم تا کاملاً مخالفم) مورد سنجش قرار گرفتند. میانگین نمره کل هر مقیاس از جمع نمرات تمامی گویهها تقسیم بر تعداد سؤالات هر پرسشنامه به دست میآید. با توجه به پنج گزینهای بودن طیف لیکرت، نمره بالای 5/2 برای هر پرسشنامه به معنای آن است که پاسخدهنده به طور متوسط از متغیر مربوطه برخوردار میباشد. نمره پایینتر از 5/2 نیز به معنای آن است که پاسخدهنده به طور متوسط از متغیر مربوطه برخوردار نمیباشد.
پایایی و روایی این پرسشنامهها در مطالعات معتبر بینالمللی مورد تأیید قرار گرفته است (17-15). ضریب همبستگی درونی سؤالات و پایایی ابزارهای گردآوری دادهها با استفاده از روش آلفای کرونباخ نیز محاسبه و تأیید گردیده است (غنیسازی کار- خانواده (836/0=α)، غنیسازی خانواده- کار (821/0=α)، حساسیتپذیری نسبت به استرس (71/0=α) و سرمایه روانشناختی (872/0=)).
یافتهها
از میان 482 فرد شرکتکننده در این مطالعه، 9/73 درصد مرد و 1/26 درصد زن بودند. همچنین سطح تحصیلات 2/28 درصد دیپلم، 12 درصد فوق دیپلم، 4/33 درصد کارشناسی، 1/20 درصد کارشناسی ارشد و 7/2 درصد دکتری بود و 5/3 درصد متخصص بودند.
پیش از تحلیل دادهها، بررسی نرمال بودن آنها با استفاده از آزمون Kolmogorov–Smirnov انجام شد (جدول 1). همانطور که مشاهده میشود با توجه به سطح معناداری (05/0P>)، متغیرهای اصلی دارای توزیع نرمال میباشند.
در جدول 2 میزان میانگین متغیرهای مورد مطالعه (میانگین از نمره کل 5) در دو گروه مردان و زنان با استفاده از آزمون t برای دو نمونه مستقل ارائه شده است. با توجه به سطح معناداری آزمون (05/0P>) میتوان گفت که بین زنان و مردان مورد مطالعه در غنیسازی خانواده- کار و کار- خانواده، حساسیتپذیری نسبت به استرس و سرمایه روانشناختی تفاوت معناداری وجود ندارد.
برای محاسبه میزان همبستگی میان متغیرهای پژوهش از ضریب همبستگی Pearson به دلیل نرمال بودن دادهها استفاده شد که در سطح اطمینان 99 درصد معنادار بود (جدول 3)؛ بنابراین میتوان گفت که بین غنیسازی کار- خانواده و غنیسازی خانواده- کار با حساسیتپذیری نسبت به استرس ارتباط معکوس و معناداری وجود دارد. بر مبنای نتایج، با کاهش حساسیتپذیری نسبت به استرس، سرمایه روانشناختی افزایش معناداری داشته است.
برای بررسی فرضیات پژوهش از طریق مدلسازی معادلات ساختاری، ابتدا لازم است مدل اندازهگیری با چهار متغیر اصلی
پژوهش آزمون شود. این متغیرهای مکنون به وسیله 33 سؤال سنجش و اندازهگیری شدند. برای بررسی اعتبار یا روایی مدل
جدول شماره 1: نتایج آزمون نرمال بودن دادهها
متغیر |
غنیسازی کار- خانواده |
غنیسازی خانواده- کار |
حساسیتپذیری نسبت به استرس |
سرمایه روانشناختی |
آماره آزمون |
240/1 |
925/0 |
325/1 |
220/1 |
سطح معناداری |
092/0 |
359/0 |
060/0 |
102/0 |
جدول شماره 2: شاخصهای توصیفی متغیرهای مورد مطالعه
متغیر |
جنسیت |
میانگین |
انحراف معیار |
سطح معناداری |
غنیسازی کار- خانواده |
مرد |
67/3 |
55/0 |
970/0 |
زن |
66/3 |
46/0 |
||
کل |
67/3 |
53/0 |
- |
|
غنیسازی خانواده- کار |
مرد |
63/3 |
50/0 |
615/0 |
زن |
66/3 |
44/0 |
||
کل |
64/3 |
49/0 |
- |
|
حساسیتپذیری نسبت به استرس |
مرد |
38/2 |
69/0 |
658/0 |
زن |
35/2 |
60/0 |
||
کل |
37/2 |
67/0 |
- |
|
سرمایه روانشناختی |
مرد |
63/3 |
51/0 |
280/0 |
زن |
69/3 |
47/0 |
||
کل |
65/3 |
50/0 |
- |
میبایست میزان و سطح معناداری مسیرهای بین هریک از این متغیرها با سؤالات مربوط به آنها توسط تحلیل عاملی تأییدی بررسی میشد. نتایج این تحلیل در قالب مقدار استاندارد شده پارامتر (ضریب استاندارد)، خطای استاندارد، سطح معناداری و مجذور همبستگی چندگانه