مقدمه
یادگیری روندی است که بهوسیله آن درباره دنیای اطراف خود اطلاعات کسب میکنیم (تجربه)؛ درحالی که حافظه فرآیندی است که توسط آن، این اطلاعات، رمزبندی و ذخیره شده و سپس به خاطر آورده میشوند. یکی از مهمترین سطوح عملکردی سیستم عصبی مرکزی، یادگیری و حافظه میباشد. هیپوکامپ یکی از اولین مناطق مغز است که در بیماریهای مغزی مانند آلزایمر، هانتیگتون و صرع دخالت دارد. بسیاری از اختلالات حافظهای ناشی از آسیب به هیپوکامپ، ماهیت فضایی دارند (1).
یافتههای مطالعات گذشته نشاندهنده تراکم بالای گیرندههای گابا در هیپوکامپ بوده و بیانگر این هستند که فعالسازی گیرندههای گابا، فرایند حافظه و یادگیری را کنترل میکند (2). ﮔﺎﻣﺎ آﻣﻴﻨﻮ ﺑﻮﺗﻴﺮﻳﻚ اﺳﻴﺪ (GABA) یک ﻧﻮروﺗﺮاﻧسمیتر ﻣﻬﺎری اصلی مغز اﺳﺖ. اتصال گابا بر گیرندههای GABAA باعث باز شدن کانال کلری در وسط گیرنده شده و موجب هیپرپلاریزاسیون میشود (3). تقریباً 80 درصد از کل گیرندههای GABAA حاوی یک جایگاه اتصال بنزودیازپین واقع در بین زیرواحد γ2 و زیرواحد α مربوطه (α2، α5) میباشند (4).
ثابت شده است که حذف بیضهها که منبع اصلی تولیدکننده هورمون جنسی تستوسترون میباشند، باعث ایجاد اختلالات حافظه و یادگیری میشود (5). برخی از استروئیدها مانند آلفا هیدروکسی استروئیدها با اتـصال به گیرنده غشایی گابا A میتوانند این گیرنده را به طور مستقیم فعال نمایند (6،7). برخی از مواد فنلی در گیاهان مانند کومارین ﺑﺎ اﺗﺼﺎل به ﮔﻴﺮﻧﺪههای GABAA دارای اﺛﺮات ﺿﺪ اﺿﻄﺮاب، ﺧﻮابآور، آرامﺑﺨﺶ و ﺿﺪ ﺻﺮع میباشند (8).
کومارین ترکیبی از خانواده مواد فنلی رایج در گیاهان است که خواص فیزیولوژیک متعددی از قبیل ضد انعقاد خون، ضد میکروب و آنتیاکسیدان دارد و کمپلکسهای آنها با خاصیت دارویی ضد سرطان مورد توجه بسیاری از شیمیدانان و داروسازان قرار گرفته است. باید خاطرنشان ساخت که کومارین در کاهش تشنج از طریق اتصال به جایگاه بنزودیازپین گیرندههای گاباA مؤثر میباشد (8).
Muke و همکاران در سال 2018 در مطالعهای نشان دادند که کومارین دارای اثرات آرامبخش و ضد استرس میباشد که احتمالاً از طریق اثر بر گیرنده GABAA باعث افزایش رها شدن گاما- آمینوبوتریک اسید در مغز میشود (9).
محمدی و همکاران نیز در سال 2019 طی پژوهشی نشان دادند که تزریق کومارین به رتها، اثرات آرامبخشی و ضد تشنج را به همراه داشت و باعث افزایش رها شدن GABA و مهار نورونهای مغزی گردید. شایان ذکر است که کومارین از سه محل به جایگاه بنزودیازپین رسپتور GABA متصل شده و به عنوان یک داروی ضد تشنج، فعالیت این گیرنده را افزایش میدهد (10).
پژوهشهای انجام شده در ارتباط با کومارین به عنوان ماده مؤثر بسیاری از گیاهان اغلب در زمینه بررسی اثرات ضد درد، ضد تشنج و ضد اضطراب با استفاده از روشهای رفتاری انجام شدهاند و تاکنون مطالعهای در زمینه یادگیری و حافظه در مورد این ماده با استفاده از روشهای مولکولی به ثبت نرسیده است؛ از این رو با توجه به اهمیت روشهای مولکولی و بافتی در خصوص به یادآوری حافظه، مطالعه حاضر با بهرهگیری از روشی نوین، تأثیرات کومارین بر حافظه و یادگیری را به صورت مولکولی در هیپوکامپ بیان میکند.
با توجه به مطالب بیان شده، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر کومارین بر به یادآوری حافظه، بیان ژن گیرنده GABAA و تعداد نورونهای هرمی سالم هیپوکامپ موشهای صحرایی نر گنادکتومی انجام شد.
روش بررسی
در این پژوهش 40 سر موش صحرایی نر ویستار با وزن 220 تا ۲۳۰ گرم از مؤسسه پاستور ایران تهیه شد. موشها در شرایط استاندارد دمایی 2±23 درجه سانتیگراد و رطوبت نسبی 45-40 درصد با دسترسی آزاد به پلت و آب شیرین قرار گرفتند (11). موشها ﺑﻪ ﻃﻮر ﺗـﺼﺎدﻓﻲ ﺑـﻪ پنج ﮔـﺮوه هشت نفره ﺗﻘـﺴﻴﻢ ﺷﺪﻧﺪ که شامل: گروههای سالم بدون تیمار (intact)، گنادکتومی بدون تیمار (control-)، گنادکتومی دریافتکننده حلال به میزان 5/0 سیسی (control-) و گنادکتومی دریافتکننده 5/3 میلیگرم بر کیلوگرم کومارین بود. تیمار به صورت داخل صفاقی، یک بار در روز به مدت 15 روز انجام شد (12). ماده کومارین و کریستال ویوله از شرکت سیگما آلدریچ خریداری شدند. پارافرمالدهید، ژلاتین، کلروفرم، گزیلازین، الکل 96 درصد، الکل مطلق، گزیلل، فرمامید، آب مقطر و DMSO از شرکت Merck آلمان تهیه شدند. Accuprep Genomic DNA xtraction kit (Cat No:K-3032) نیز از شرکت Abcam و AccuPower® 2X Greenstar qPCR Master Mix از شرکت BIONEER خریداری گردید. شایان ذکر است که پروتکل این پژوهش براساس قوانین بینالمللی درباره حیوانات آزمایشگاهی تنظیم گشته و در کمیته اخلاق دانشگاه با شمارهIR.IAU.SRB.REC.1397.127 به تصویب رسیده است.
حیوانات با استفاده از تزریق داخل صفاقی مخلوطی از کتامین (100 میکروگرم بر کیلوگرم) و زایلازین (10 میکروگرم بر کیلوگرم) بیهوش شدند. سپس با ﺛﺎﺑﺖ ﻧﻤﻮدن ﺣﯿﻮان روی ﺗخته ﺗﺸﺮیح، ﭘﻮﺳﺖ ﻧﺎﺣﯿﻪ اﺳﮑﺮوﺗﻮم ﺑﺮش داده شد و با کمی فشار، ﺑﯿﻀﻪﻫﺎ ﻧﻤﺎیﺎن گشته و بیرون کشیده شدند. در انتها، ﻃﻨﺎبهای اﺳﭙﺮﻣﯽ ﺑﺎ نخ بخیه ﺑﺴﺘﻪ و ﻗﻄع شدند و ﺳﭙس ﻣﺤل ﺟﺮاﺣﯽ ﺑﺎ ﻧﺮﻣﺎل ﺳﺎﻟﯿﻦ اﺳﺘﺮیل ﺷﺴﺘشو گردید و ﭘﻮﺳﺖ بخیه زده شد. پس از ﺟﺮاﺣﯽ، حیوان برای بهبودی به مدت دو هفته در قفس انفرادی نگهداری شد. پس از طی دوران نقاهت، آزمایشات لازم روی حیوان صورت گرفت (13).
به منظور سنجش یادآوری حافظه از دستگاه یا جعبه شاتل که دارای دو محفظه روشن و تاریک (30 × 20 × 30 سانتیمتر) و یک درب گیوتینی (7 × 9 سانتیمتر) میباشد، استفاده گردید. کف هر دو محفظه از فولاد ضد زنگ (قطر 5/2 میلیمتر) ساخته شده و به یک استیمولاتور متصل شده است. به منظور آموزش ابتدایی، حیوان در بخش روشن دستگاه قرار گرفت و پس از 5 ثانیه در گیوتینی باز شد. مدت زمانی که طول کشید حیوان وارد اتاق تاریک شود، ثبت گردید و سپس حیوان از آن خارج شد. 30 دﻗﻴﻘﻪ ﺑﻌﺪ، اﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺗﻜﺮار گردید؛ با این تفاوت که ﭘﺲ از ورود ﺣﻴﻮان ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺗﺎرﻳﻚ، ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ ﺷﻮﻛﻲ ﺑﺎ ﻓﺮﻛﺎﻧﺲ 50 هرتز و وﻟﺘﺎژ 6/0-5/0 میلیآمپر به مدت 9 ﺛﺎﻧﻴﻪ از ﻧﺎحیه پا به حیوان وارد گشته و در نهایت پس از 5 ثانیه حیوان از دستگاه خارج میشد. 24 ﺳﺎﻋﺖ ﭘﺲ از آﻣﻮزش ﺟﻬﺖ اﻧﺠﺎم آزﻣﻮن به یادآوری، ﺣﻴﻮان در ﺑﺨﺶ روﺷﻦ دﺳﺘﮕﺎه ﻗﺮار ﮔﺮﻓﺖ. ﭘﺲ از 30 ﺛﺎﻧﻴﻪ در گیوتینی ﺑﺎز شد و مدت زﻣﺎن برای ورود ﺑﻪ ﺑﺨﺶ ﺗﺎرﻳﻚ به عنوان زﻣﺎن ﺑﻪ ﻳﺎدآوری ﺛﺒﺖ گردید. شایان ذکر است که کل زمان آزمون 600 ثانیه بود (14).
به منظور انجام آزمایش هیستولوژی، بلافاصله پس از آزمون سنجش یادآوری حافظه با دستگاه شاتل باکس، حیوانات با کلروفرم بیهوش گردیدند. سپس سر آنها بریده شد و مغز آنها به سرعت خارج گردید. در هر گروه، چهار عدد از مغزها برای مطالعه بافتشناسی و چهار عدد دیگر برای مطالعه مولکولی مورد استفاده قرار گرفت. به منظور مطالعه بافتشناسی، مغزها در محلول فرمالین 10 درصد ثابت شدند و پس از اینکه ۳/1 میانی مغزها جدا شدند و فیکساتیو 24 ساعت بعد تعویض شد و تحت پروسس بافتی قرار گرفتند، آبگیری و قالبگیری صورت گرفت. 10 لام با برشهای سریالی 7-5 میکرومتری تهیه شد و به وسیله رنگآمیزی نیسل، رنگآمیزی گردید. سپس به طور کاملاً تصادفی، پنج مقطع از مقاطع بافتی از گروههای مختلف تحت بررسی میکروسکوپی قرار گرفتند. جهت شمارش سلولها از میکروسکوپ OLYMPUS, AX70 استفاده شد و تصاویر نمونهها با بزرگنمایی 40 ثبت گردید. پس از آن شمارش سلولی با استفاده از نرمافزار Olysia bio report انجام شد. نورونهای هرمی شکل در این بررسی در مقطع 6/3-3/3 (نسبت به برگما) با توجه به اطلس پاکسینوس انتخاب شدند (15).
برای انجام عمل RT-PCR (Reverse transcription-polymerase chain reaction) ابتدا منطقه هیپوکامپ از مغز موشها خارج شد و بلافاصله در نیتروژن مایع منجمد گردید. نمونههای هیپوکامپ به یخچالی با دمای 84- درجه سانتیگراد منتقل شدند و تا زمان استخراج RNA (Ribonucleic acid) در آن نگهداری گردیدند. به منظور تعیین بیان ژن a2 و a5 در گیرندههای GABA هیپوکامپ، ابتدا بافت مورد نظر هموژنیزه شد و در ادامه کل RNA موجود در بافتها با کمک محلول استخراج RNX+ و پروتکل کلروفرم- الکل استخراج گردید. آزمایش غلظتسنجی RNA برای نشان دادن درجه خلوص قابل قبول از آن انجام شد. سنجش غلظت به کمک دستگاه نانودراپ اسپکتروفتومتری (ساخت شرکت Nanolytik، کشور آلمان) صورت گرفت. سپس cDNA (complementary DNA) ساخته شد. به منظور تکثیر قطعه از cDNA مربوط به ژنهای فوق از واکنش زنجیرهای پلیمراز (PCR) استفاده گردید. فرایند PCR با استفاده از
AceQ ™ RT_PCR SYBR Green Master با کمک آنزیم
پلیمراز Taq و پرایمرهای اختصاصی برای ژن GABAAa2
(5’-GAACAGAGAATCGGTGCCAGCAAGA-3’)F، (5’-TGCAAATTCAATTAGGGCAGAGAACACAA-3’)R، ژن GABAAa5 (5’-TGCTATGCATTTGTCTTCT
CTGCTCTGATT-3’)F، (5′-GATTAGACCCGTTACCA
TCGAGAT-3′)R و ژن β-Actin (5′-CCCAGCCATGT
ACGTAGCCA3′)F، (5′-CGTCTCCGGAGTCCATCAC-3′)R بیان شد. شرایط PCR از نظر دمای اتصال پرایمرها، تعداد سیکل و میزان PCR در آزمایشات جداگانه بهینهسازی گردید و با استفاده از برنامه Stepone software مورد ارزیابی قرار گرفت. مشخصات چرخه حرارتی به شرح زیر بود: 15 ثانیه در دمای 95 درجه سانتیگراد و 60 ثانیه در دمای 60 درجه سانتیگراد برای 40 سیکل. در ادامه، میانگین Ct ژنهای مرجع و هدف در هر نمونه محاسبه گردید. تفاوت بین سیکل آستانه ژنهای هدف و مرجع در نمونه کنترل مورد مطالعه به صورت ΔCt محاسبه شد و تفاوت بین آنها به صورت Ct△△ بیان گردید (16).
آنالیز آماری
تمامی اطلاعات به صورت میانگین±انحراف معیار استاندارد بیان شدهاند. برای آنالیز آماری، آزمونهای به خاطرآوری و هیستولوژی از روش ANOVA (one-way analysis of variance) استفاده گردید. در تمامی محاسبات، اختلاف (05/0P<) به عنوان سطح معناداری لحاظ گردید. دادههای بخش بیان ژن توسط Ct△△ محاسبه گشته و تجزیه و تحلیل شدند. اختلاف سطح Ct△△ بیش از 1 به عنوان سطح معناداری در نظر گرفته شد.
یافتهها
گروه گنادکتومی بدون تیمار نسبت به گروه سالم بدون تیمار، کاهش معناداری را در به یادآوری حافظه و تعداد نورونهای هرمی سالم هیپوکامپ نشان دادند (شکل 1). گروه گنادکتومی دریافتکننده حلال DMSO نسبت به گروه گنادکتومی بدون تیمار در به یادآوری حافظه، تعداد نورونها و بیان ژن GABAA تفاوت معناداری را نشان ندادند. در مقابل، گروههای گنادکتومی دریافتکننده 5/3 میلیگرم بر کیلوگرم کومارین نسبت به گروه گنادکتومی دریافتکننده حلال در به یادآوری حافظه (شکل 1) کاهش معناداری داشتند.