دوره 15، شماره 10 - ( دی 1400 )                   جلد 15 شماره 10 صفحات 695-684 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Hajiloie T, Zahirnia A H, Nasirian H, Davari B. Prevalence of Head Lice Infestation and its Associated Factors Among Female Primary School Students in Ghahavand County and Compared with the Previous Studies. Qom Univ Med Sci J 2022; 15 (10) :684-695
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3240-fa.html
حاجیلوئی تقی، ظهیرنیا امیرحسین، نصیریان حسن، داوری بهروز. بررسی شیوع آلودگی به شپش ‌سر و عوامل همراه آن بین دانش‌آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان قهاوند و مقایسه با مطالعات پیشین. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1400; 15 (10) :684-695

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3240-fa.html


1- گروه حشره شناسی پزشکی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی همدان، همدان، ایران.
2- گروه حشره شناسی پزشکی و مبارزه با ناقلین، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی تهران، تهران، ایران. ، hanasirian@yahoo.com
متن کامل [PDF 5533 kb]   (564 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (1574 مشاهده)
متن کامل:   (946 مشاهده)
مقدمه
بدون تردید، بهداشت و سلامت عمومی جامعه از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، به ‌طوری ‌که پیشرفت آن جامعه در گرو سلامت عمومی تک‌تک افراد است. با وجود پیشرفت‌های ارزنده بهداشتی جوامع در میان تهدیدکننده‌های سلامت انسان مانند سوسری‌ها، کنه‌ها، گال، شپش، میاز و لیشمانیوز [3-1]، آلودگی به شپش ‌سر همچنان یک مسئله مهم بهداشتی محسوب می‌شود.
شپش از انگل‌های خارجی بدن است [4] و از نظر طبقه‌بندی جزو راسته آنوپلورا و خانواده پدیکولیده است که اکتوپارازیت اجباری بوده و به‌طور عمده از طریق تماس مستقیم انتقال می‌یابد [5] و برای بقا و ادامه چرخه زندگی تنها در بدن میزبان انسانی قادر به ادامه سیکل حیاتی خود است. این انگل می‌تواند در سر، تن، دستگاه تناسلی و سایر نقاط بدن انسان ایجاد آلودگی کند [6].
اثرات مستقیم گزش شپش در افراد مبتلا به شپش به‌ صورت تحریک میزبان، حساسیت، خستگی، بدبینی و احساس تنبلی تظاهر می‌یابد. بزاق شپش ممکن است سبب آلرژی حاد مثل خارش شدید شود. در صورتی که گرد مدفوع شپش استنشاق شود، ممکن است علائمی مشابه تب یونجه ظاهر شد.


شپش‌ها بیماری‌های مختلفی نظیر تب راجعه اپیدمیک، تیفوس اپیدمیک و تب سنگر را به انسان منتقل می‌کنند. آلودگی ثانویه نیز ممکن است با خاراندن محل گزش به وجود آید که به التهاب پوستی، زردزخم و حالات مشابه دیگری منجر می‌شود که می‌تواند در کودکان باعث افسردگی، تحریکات روانی، اُفت تحصیلی و بی‌خوابی شود. این نوع از آلودگی انگلی سالانه در جمعیت‌های انسانی بین شش تا دوازده میلیون نفر را به خود اختصاص می‌دهد [4].
اگرچه در طی سال‌های اخیر به دلیل بهبود استانداردهای زندگی، به‌خصوص در جوامع پیشرفته آلودگی به شپش تن کمتر دیده‌ شده، اما آلودگی به شپش ‌سر تقریباً از تمام دنیا گزارش می‌شود. حتی شیوع آلودگی به شپش ‌سر در کودکان مدارس ابتدایی کشورهای توسعه ‌یافته 10-2 درصد تخمین زده می‌شود [7].
بیشترین میزان شیوع آلودگی به شپش‌ سر میان دانش‌آموزان مشاهده ‌شده که شیوع آلودگی کمتر از 10 درصد تا بیش از 40 درصد در کودکان دبستانی متغیر بوده است. در کشور ما نیز متأسفانه به دلایل افزایش جمعیت در مناطق مستعد آلودگی، افزایش مهاجرت روستاییان به شهر و افزایش روزافزون حاشیه‌نشینی، ایجاد شهر‌های اقماری بدون هماهنگی با سازمان‌های مربوطه با حداقل امکانات بهداشتی و رفاهی، شپش به ‌‌عنوان یک معضل بهداشتی در کنار سایر بیماری‌های واگیر در پاره‌ای از مناطق در حال بروز و خودنمایی است که بر اساس یک مقاله مروری در ایران شیوع پدیکلوزیس در دانش‌آموزان مدارس ابتدایی 4/7 درصد بوده که در مدارس پسرانه 6/1 درصد و در مدارس دخترانه 8/8 درصد بوده است [8].
آلودگی به شپش ‌سر با نسبت بالایی جنس مؤنث را درگیر کرده و در دانش‌آموزان ابتدایی بیشتر از سایر مقاطع تحصیلی شایع است. همچنین در مناطق روستایی کمی بیشتر از مناطق شهری است. ازجمله فاکتورهایی که ارتباط آن‌ها با شیوع این بیماری نشان داده‌ شده است می‌توان به نژاد، سطح تحصیلات و شغل والدین، جمعیت خانوار، نوع و بلندی مو، استفاده از شانه و وسایل شخصی مشترک، تختخواب مشترک، دفعات حمام رفتن، وضعیت اجتماعی ـ اقتصادی اشاره کرد [9].
با توجه به کم‌توجهی دانش‌آموزان به رعایت بهداشت فردی و حضور آن‌ها در اماکن پرجمعیتی مانند مدارس، دانش‌آموزان بیشتر از سایر گروه‌های اجتماعی در معرض آلودگی به شپش ‌سر هستند و این موضوع در کودکان روستاها در مقایسه با جمعیت کودکان شهرنشین از آلودگی‌های نسبی شایع‌تری برخوردار هستند [8]. به همین سبب و با توجه به وجود گزارش‌های متعدد آلودگی به شپش ‌سر از مدارس روستایی شهرستان قهاوند استان همدان و روستاهای تابع توسط مرکز بهداشتی-درمانی و خانه‌های بهداشت، این موضوع به عنوان اولویت بهداشتی قلمداد شده است. استان همدان، یکی از استان‌های سردسیر ایران است. مرکز این استان شهر باستانی همدان است.
استان همدان با 19493 کیلومتر مربع وسعت، از سمت شمال به استان‌های زنجان، از سمت جنوب به ملایر، از سمت شرق به استان مرکزی و ساوه و از سمت غرب به استان‌های کردستان و کرمانشاه محدود شده ‌است. این استان بین مدارهای ۳۳ درجه و ۵۹ دقیقه تا ۳۵ درجه و ۴۸ دقیقه عرض شمالی از خط استوا و ۴۷ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۴۹ درجه و ۳۶ دقیقه طول شرقی از نصف‌النهار گرینویچ قرار گرفته و شامل ۹ شهرستان، ۲۵ بخش، ۲۷ شهر، ۷۳ دهستان و ۱۱۲۰ روستا است.
جمعیت این استان بر اساس آخرین سرشماری که در سال 1395 انجام شد، حدود 1758268 نفر است. شهرستان قهاوند از سمت شرق به استان مرکزی از غرب به شهرستان همدان از شمال به شهرستان فامنین و از جنوب به شهرستان ملایر محدود است. قهاوند به عنوان مرکز بخش قهاوند و از توابع شهرستان همدان است که در پنجاه کیلومتری ضلع شرقی همدان واقع شده است و جمعیت شهر قهاوند در حدود چهار هزار نفر و مساحت شهر ۱۶۴ هکتار است و بین ۴۹ درجه طول جغرافیایی و ۳۴ درجه عرض جغرافیایی و ارتفاع آن از سطح دریا ۱۶۲۴ متر است. جمعیت آن طبق آخرین سرشماری سال 1395 برابر ۷۴۸۳ نفر گزارش شده است.
با توجه به مطالب بیان‌شده و نبود پژوهشی در خصوص شیوع آلودگی به شپش‌سر و عوامل همراه آن در دانش‌آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان قهاوند؛ مطالعه حاضر با هدف بررسی شیوع آلودگی به شپش ‌سر و عوامل همراه آن بین دانش‌آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان قهاوند انجام شد تا با استفاده از نتایج حاصل بتوان اقداماتی را در کنترل‌ آلودگی به شپش ‌سر، به‌ویژه مدارس انجام داد.
روش بررسی
روش اجرای مطالعه
پژوهش حاضر به ‌صورت توصیفی-مقطعی بوده که روی دانش‌آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان قهاوند اجرا شد. جهت انجام این پژوهش، پژوهشگر پس از کسب مجوز از مسئولین مربوطه دانشگاه علوم پزشکی همدان به اداره آموزش ‌و پرورش شهرستان قهاوند مراجعه کرده و پس از هماهنگی و توضیحات لازم و کسب اجازه، اقدام به اجرای مطالعه شد. با توجه به اینکه تعداد دانش‌آموزان دختر مقطع ابتدایی 499 نفر بودند، تمام دانش‌آموزان دختر منطقه مورد نظر توسط تیم پژوهشی به همراه یک نفر خانم با مدرک کارشناس پیشگیری و مبارزه با بیماری‌ها بررسی شدند (سرشماری).
تشخیص آلودگی به شپش ‌سر بر اساس استانداردهای موجود و منتشره از سوی معاونت سلامت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی بود که موهای تک‌تک دانش‌آموزان (به‌ویژه در نواحی پشت گوش و بالای گردن) در حضور نور کافی و به مدت چهار دقیقه با رعایت اصل رازداری معاینه شدند.
پس از شناسایی دانش‌آموزان آلوده، اطلاعات مورد نیاز در مطالعه شامل وضعیت آلودگی به شپش ‌سر، پایه تحصیلی دانش‌آموز، میزان تحصیلات و وضعیت اشتغال والدین، تعداد افراد خانوار، تعداد دفعات حمام رفتن در هفته، داشتن شانه شخصی، سابقه ابتلای قبلی به بیماری، کمک والدین در امر بهداشت فردی دانش‌آموزان و حالت و نوع موی سر بر اساس پرونده دانش‌آموزان یا پرسش از آنان و در صورت لزوم اولیای دانش‌آموزان گردآوری و در چک‌‌لیست مربوطه ثبت شد.
تجزیه و تحلیل داده‌ها
داده‌های این پژوهش بر حسب میزان شیوع در کل دانش‌آموزان مقطع ابتدایی به تفکیک متغیرهای جمعیت‌شناختی استخراج و با استفاده از آزمون کای‌دو نرم‌افزار SPSS نسخه 24 تجزیه‌ و تحلیل شد. سطح معنا‌داری کمتر از 05/0 در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی
معرفی نامه از معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی همدان و مجوز از کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی همدان کسب شد. پژوهشگران طرح به مسئولین اداره آموزش ‌و پرورش شهرستان قهاوند و معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی استان همدان همراه با ارائه چگونگی انجام پژوهش معرفی شدند. رضایت‌نامه کتبی از والدین دانش‌آموزان مورد مطالعه درخصوص معاینه، بیماریابی، تکمیل پرسش‌نامه و درمان بر اساس دستورالعمل‌های موجود گرفته شد.
اطلاعات هر فرد با پرسش‌نامه جداگانه ثبت شد. به منظور تفهیم صحیح پرسش‌نامه مسائل روانی، حفظ آبروی فرد، توجه به ارزش‌ها و معیارهای اجتماعی مراعات شد. اطلاعات افراد شرکت‌کننده در مطالعه بدون نام و با کد در اختیار افراد قرار گرفت و به آن‌ها اطمینان داده شد که اطلاعات آن‌ها به‌طور کامل محرمانه باقی می‌ماند.
یافته‌ها
در این مطالعه، 89 دانش‌آموز مبتلا به شپش بودند. تعداد آلودگی به شپش ‌سر بین دانش‌آموزان بر حسب نقش عوامل  اپیدمیولوژیک در جدول شماره 1 و تصویر شماره 1 نشان داده شده است. دانش‌آموزان پایه اول دارای بیشترین آلودگی (8/20 درصد) و دانش‌آموزان پایه ششم دارای کمترین آلودگی (7/16 درصد) بودند، اما نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و پایه تحصیلی دانش‌آموزان نشان نداد (98/0=P).

دانش‌آموزان با پدران دارای تحصیلات ابتدایی دارای بیشترین آلودگی (1/26 درصد) و دانش‌آموزان با پدران دارای تحصیلات بالاتر از دیپلم دارای کمترین آلودگی (8/11 درصد) بودند. نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و تحصیلات پدر نشان داد (01/0‌=P).
دانش‌آموزان با مادران دارای تحصیلات ابتدایی، بیشترین آلودگی (7/28 درصد) و دانش‌آموزان با مادران دارای تحصیلات بالاتر از دیپلم، کمترین آلودگی (6/5 درصد) را داشتند. نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و تحصیلات مادر نشان داد (001/0‌=P) (جدول شماره 1، تصویر شماره 1).
دانش‌آموزان با پدران بیکار، دارای بیشترین آلودگی (3/31 درصد) و دانش‌آموزان با پدران دارای شغل دولتی، دارای کمترین آلودگی (9/13 درصد) بودند. نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و وضعیت شغلی پدر نشان نداد (19/0‌=P).
دانش‌آموزان با مادران خانه‌دار دارای بیشترین آلودگی (3/18 درصد) و دانش‌آموزان با مادران شاغل دارای کمترین آلودگی (2/16 درصد) بودند. نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و وضعیت شغلی مادر نشان داد (014/0‌=P).
دانش‌آموزان با تعداد پنج نفر و بیشتر در خانواده دارای بیشترین آلودگی (3/20 درصد) و دانش‌آموزان با تعداد سه نفر دارای کمترین آلودگی (3/13 درصد) بودند. نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و تعداد افراد خانوار نشان داد (08/0‌=P) (جدول شماره 1، تصویر شماره 1).
دانش‌آموزان بدون کمک والدین در انجام امور بهداشتی دارای بیشترین آلودگی (3/32 درصد) و دانش‌آموزان با کمک والدین در انجام امورات بهداشتی دارای کمترین آلودگی (5/10 درصد) بودند. نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و کمک والدین در انجام امور بهداشتی نشان داد (001/0‌=P).
دانش‌آموزان با موی مجعد دارای بیشترین آلودگی (9/29 درصد) و دانش‌آموزان با موی صاف دارای کمترین آلودگی (9/9 درصد) بودند. نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و حالت موی سر نشان داد (001/0‌=P).
دانش‌آموزان با موی چرب دارای بیشترین آلودگی (9/26 درصد) و دانش‌آموزان با موی خشک دارای کمترین آلودگی (3/10 درصد) بودند. نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و نوع موی سر نشان داد (002/0‌=P).

دانش‌آموزان با موی بلند دارای بیشترین آلودگی (5/25 درصد) و دانش‌آموزان با موی کوتاه دارای کمترین آلودگی (7/12 درصد) بودند. نتایج آزمون کای‌دو تفاوت معناداری بین میزان آلودگی به شپش و طول موی سر نشان داد (035/0‌=P) (جدول شماره 1، تصویر شماره 1).
بحث
اگرچه شیوع آلودگی به شپش ‌سر در میان تهدیدکننده‌های سلامت انسان مانند شپش، سوسری‌ها، کنه‌ها، گال، لیشمانیوز و میاز [22-10] نسبت به دهه‌های گذشته کاهش بسیار چشمگیری یافته، اما با افزایش سطح معیارهای بهداشتی و شاخص‌های مربوطه حتی درصدهای پایین آلودگی که در گذشته موفقیت در کنترل این آلودگی محسوب می‌شد، امروزه معضل بهداشتی قلمداد می‌شود. طبق دستورالعمل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی کشور، شپش‌ سر یکی از بیماری‌های غیر‌اورژانسی محسوب می‌شود که در صورت مشاهده نیازمند گزارش است [23]. طبق مطالعات انجام‌شده آلودگی به شپش ‌سر در نقاط مختلف کشور وجود داشته (جدول شماره 2) و بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، ایران از مناطق آلوده جهان محسوب می‌شود [24].
در این مطالعه نقش عوامل اپیدمیولوژیک در آلودگی به شپش ‌سر بین دانش‌آموزان دختر مقطع ابتدایی شهرستان قهاوند بررسی شد. شیوع آلودگی به شپش ‌سر در مطالعه حاضر 8/17 درصد بوده که نسبت به مطالعه‌ای که در سال 1385 توسط ظهیرنیا و همکاران در همدان انجام شد و میزان شیوع 5/13 درصد بود، بیشتر است [25]. مطالعات مشابه انجام‌‌شده در نقاط مختلف کشور روی شیوع آلودگی به شپش‌ سر در دانش‌آموزان مدارس ابتدایی این میزان را در مدارس خرم‌آباد 2/6 درصد، کاشان 2/5 درصد [26]، یاسوج 8/21 درصد [27]، املش 2/9 درصد‌، تنکابن 9/19 درصد [28]، جهرم 8/6 درصد [29]، چابهار 7/26 درصد [30]، ساری 65/1 درصد [4] و سنندج 7/19 درصد نشان ‌‌داده ‌است (جدول شماره 2). موسی‌زاده و همکاران [8] طی یک مطالعه مروری نظام‌مند و متاآنالیز بر مطالعات موجود در ایران در سال‌های 1379 الی 1394، شیوع آلودگی به شپش‌ سر در جمعیت دانش‌آموزان دختر 8/8 درصد برآورد شد که نسبت به مطالعه حاضر کمتر است.
مطالعات اپیدمیولوژیک شیوع آلودگی به شپش ‌سر را در قاره آسیا 7/0 الی 59 درصد برآورد کرده ‌است [31] و طبق تعاریف و معیارهای انجمن ملی شپش ایالات متحده، به شرایطی که حداقل 5 درصد از کودکان یک جمعیت مبتلا به شپش ‌سر ‌باشند، اپیدمیک اطلاق می‌شود. با در نظر گرفتن مطالعه حاضر، شهرستان قهاوند به شکل جدی با این معضل روبه‌رو است. شیوع آلودگی به شپش‌سر در این مطالعه (8/17 درصد) در مقایسه با مطالعات مشابه دیگر میان دانش‌آموزان دختر، همچون مطالعات انجام‌شده در شهرهای مشهد (6/13 درصد) و قم (3/13 درصد) بیشتر است [33 ،32]. شیوع شپش ‌سر در مطالعه حاضر نسبت به استان‌های غربی و شمال غربی (سنندج 7/4 درصد، آذربایجان شرقی 7/6 درصد و ارومیه 5/5 درصد) به مراتب بیشتر است [34].
در سال‌های اخیر، جمعیت مورد مطالعه در تعداد کثیری از مطالعات انجام‌شده، دانش‌آموزان دختر و پسر هستند و تعداد در مجموع هر دو جنسیت گاهی از 10 درصد نیز فراتر می‌رود. بر اساس این یافته‌ها، مقابله با این بیماری نیازمند تدابیر مدیریتی نوین است. تعداد آلودگی در دانش‌آموزان پسر کمتر از دختر بوده و تفاوت تعداد دانش‌آموزان دختر و پسر در مقطع ابتدایی، قابل توجه نیست. از طرفی می‌توان روند صعودی در تعداد این آلودگی را طی سال‌های متمادی مشاهده کرد (جدول شماره 2).
از این رو، تنها می‌توان مقایسه‌ای نسبی با دیگر مطالعات انجام داد. یکی از علل شیوع بالا در این مطالعه می‌تواند پدید آمدن محلات حاشیه‌ای جدید و عدم برآورد شدن نیاز جامعه به آموزش‌های بهداشتی باشد. در مناطق حاشیه‌نشین، ضعف در مراقبت‌های بهداشتی و درمان و همچنین آموزش بهداشت و آموزش‌پذیری کمتر جامعه، منجر به اُفت سطح بهداشت و مشاهده آلودگی‌های بیشتر می‌شود. یکی دیگر از دلایل بالای شیوع آلودگی به شپش در میان دانش‌آموزان می‌تواند به دلیل غفلت مربیان بهداشتی مدارس نسبت به آموزش‌های روتین و روش‌های پیشگیری از بیماری در دانش‌آموزان آلوده باشد.
در مطالعه حاضر، شیوع آلودگی به شپش در سنین مختلف تفاوت چندانی نداشته است، هرچند تا حدی میزان آلودگی در میان دانش‌آموزان پایه تحصیلی بالاتر کمتر بود، اما با توجه به آزمون آماری کای‌دو تفاوت معناداری بین شیوع پدیکلوزیس و پایه تحصیلی دانش‌آموزان مشاهده نشد که تحقیقات دهقانی، متولی حقی و همکاران، نظری و سولتانا به نتایج مشابه اشاره کرده‌اند [37-35 ،4].
اما در مطالعه حیدرپور و همکاران و مرادی این تفاوت به لحاظ آماری معنا‌دار بود که از این جهت با نتایج این پژوهش مغایرت دارد [39 ،‌38]. از دلایل شیوع کمتر آلودگی در مقاطع بالاتر می‌توان به تفاوت آگاهی دانش‌آموزان در مقاطع مختلف و افزایش آن به تناسب افزایش سن و مشاهده موارد آلودگی میان دوستان و اطرافیان دانش‌آموز باشد [33 ،32].
به عنوان مثال در این سنین، شاهد آغاز رفتارهای استقلال‌گرایانه در زمینه نظافت شخصی و استحمام در کودکان هستیم و ممکن است هنوز مهارت و توانایی کافی در این موارد را کسب نکرده باشند [40]. البته پایه تحصیلی تنها ملاک مؤثر در آلودگی نبوده و نمی‌توان نتیجه گرفت که همواره با افزایش سن دانش‌آموزان در مقطع ابتدایی، درصد شیوع کاهش می‌یابد [41 ،‌32 ،4].
بین آلودگی در دانش‌آموزان و تحصیلات والدین نیز ارتباط معناداری به دست آمد. افزایش سطح تحصیلات والدین به افزایش سطح سواد سلامت خانواده و در نتیجه ارائه راه‌حل مناسب در راستای حل مشکلات بهداشتی منجر می‌شود. این یافته با نتایج مطالعات بسیاری، ازجمله متولی، شیروانی، رفیعی و کوکترک هم‌خوانی دارد [43 ،42 ،30 ،4].
در مطالعاتی که مقاطع بالاتر را نیز بررسی کرده‌اند، با وجود کاهش موارد آلودگی در سنین بالاتر، تحصیلات پدر همواره یک متغیر مهم و معنادار محسوب شده و این یافته به اهمیت این قضیه می‌افزاید [34]. بر‌خلاف برخی مطالعات [34 ،33] تحصیلات مادر دانش‌آموزان اثری معناداری از دیدگاه آماری نشان نداده و یکی از علل مشاهده این نتیجه می‌تواند تعداد کمتر مادران با تحصیلات دانشگاهی یا سطح کمتر تحصیلات نسبت به پدر دانش‌آموزان در همین مطالعه باشد که مشابه این شرایط در دیگر مطالعات نیز گزارش شده است [32].
تحصیلات و آگاهی مادران می‌تواند به اندازه تحصیلات پدران و حتی بیشتر اهمیت داشته باشد. در مطالعه حاضر تمام دانش‌آموزان از کمک والدین در رعایت بهداشت فردی بهره‌مند بوده‌ و احتمالاً این حمایت اغلب از سوی پدران آن‌ها بوده‌ است. در مطالعه ترخاصی و همکاران نیز تحصیلات مادر بر‌خلاف تحصیلات پدر، ارتباط معناداری از دیدگاه آماری نشان نداد [40].
البته این ادله بر تمام موارد قابل تعمیم نیست. چنانکه دورودگر و همکاران در یک مطالعه تحصیلات پدر را بدون اثر و تحصیلات مادر را تأثیرگذار در آلودگی به شپش‌ سر گزارش کرده‌اند [41]. خاطر‌نشان می‌شود افراد کم‌سواد و بی‌سواد توزیع اندکی در جامعه داشته و این، مهم‌ترین علت آلودگی اندک در میان کودکان با والدین بی‌سواد است. مرکز آمار ایران در سال 1395 در میان مردان 9 درصد و در میان زنان 8/15 درصد گزارش کرده است. این ارقام در استان لرستان به ترتیب 7/12 درصد و 4/21 درصد هستند.
در پژوهش حاضر، اختلاف معناداری بین دو متغیر آلودگی به شپش ‌سر و تعداد افراد خانوار مشاهده نشد، اما با افزایش اعضای خانوار، شیوع آلودگی افزایش نشان داد. بدیهی است که با افزایش تعداد افراد خانواده، میزان تماس با یکدیگر و نیز امکان استفاده از وسایل مشترک بیشتر شده و گاهی به دلیل کمبودهای مالی، توجه کمتری به وضع بهداشتی خانوار می‌شود، در‌نتیجه انتقال آلودگی به سهولت صورت می پذیرد. در مطالعات مختلف بالاترین میزان شیوع در کودکانی که در خانواده‌های با جمعیت زیاد زندگی می‌کنند، گزارش‌ شده است [44 ،4].
در تحقیقی دیگر که در زمینه نقش جمعیت خانواده در آلودگی به شپش ‌سر به عمل آمده، تعداد اعضای خانواده به ‌عنوان فاکتوری است که در توزیع شپش در میان کودکان مدرسه‌ای مؤثر است. در این تحقیق، بالاترین میزان شیوع از کودکانی گزارش ‌شده که در خانواده‌های با جمعیت زیاد زندگی می‌کنند [45] که احتمالاً به دلیل آن است که کودکان در خانواده‌های بزرگ ریسک بالاتری دارند که در معرض آلودگی توسط خواهر و برادر خود قرار گیرند و همچنین خانواده‌های بزرگ ممکن است کمتر به بهداشت مو توجه کنند.
بر مبنای نتایج پژوهش حاضر، ارتباط معناداری میان تعداد آلودگی به شپش و استفاده از وسایل مشترک، رعایت بهداشت فردی نشد، ولی میزان آلودگی در میان دانش‌آموزان با استفاده از وسایل مشترک بیشتر بود. از آنجا که تماس نزدیک، راه اصلی انتقال شپش سر است، به نظر می‌رسد که نحوه بازی کردن دختران، جابه‌جا شدن مقنعه در ساعت ورزش، روی هم قرار دادن شال، کلاه و لباس در رخت‌آویز مدرسه و استفاده از شانه، گیره سر و سایر لوازم مشترک می‌تواند باعث انتشار شپش ‌سر شود. در‌حقیقت، استفاده از وسایل شخصی و رعایت بهداشت فردی (شستن مرتب دست‌ها، کوتاه کردن ناخن‌ها و تمیز بودن لباس مدرسه) به‌طور چشمگیری باعث کاهش آلودگی به شپش ‌سر می‌شود. این نتایج با یافته‌های مطالعات متولی حقی، رفیع‌نژاد و ملکی هم‌خوانی دارد [46 ،4].
در پژوهش حاضر، بین سابقه ابتلا با آلودگی کنونی ارتباط معناداری وجود داشت. این نتایج با یافته‌های مطالعات انجام‌شده توسط سایر پژوهشگران هم‌خوانی دارد [44]. یکی از علل مرتبط با آلودگی مجدد به شپش ‌سر در جامعه، احتمالاً مقاومت به داروهای ضد‌ شپش ‌سر است [47].
لازم است مطالعات اپیدمیولوژیک بیشتری جهت تأیید این فرضیه در مناطق مختلف کشور انجام شوند. از علل دیگر ابتلای مجدد می‌توان به درمان ناقص اشاره داشت. همچنین طبق بروشور داروها و شامپوها، اگر پس از یک دوره مصرف آلودگی به شپش ‌سر رفع نشود، احتمال ارتباط و سکونت فرد آلوده در مجاورت دیگر افراد و ایجاد مستمر آلودگی وجود دارد [24]. این فرضیه نیز نیازمند مطالعات تأییدی بیشتری در سطح جوامع مختلف دارد. غربالگری و درمان شپش ‌سر میان کودکان و دانش‌آموزان به صورت مستمر لازم است تا نرخ آلودگی در سطح جامعه به خوبی کنترل شود [48].
ارتباط معنا‌داری بین دفعات هفتگی استحمام و میزان آلودگی به شپش مشاهده نشد، اما این میزان در دانش‌آموزانی که در هفته دفعات بیشتری استحمام داشتند، کمتر بود که با نتایج مطالعات متولی حقی، رفیع‌نژاد و رفیعی هم‌خوانی دارد [42 ،‌38 ،4]. در مطالعه حاضر، بین دو متغیر آلودگی به شپش و حالت موی سر رابطه معنا‌داری دیده شد، به طوری که میزان شیوع میان دانش‌آموزان با موی مجعد بیشتر بود. در مطالعاتی که توسط سولتانا و رفیع نژاد انجام شد، ارتباط معناداری بین حالت موی سر و نوع آلودگی مشاهده نشد که با نتایج این مطالعه مغایرت دارد [38 ،37]، اما در مطالعات دیگر به این مسئله اشاره دارند که تعداد آلودگی در موهای مجعد بیشتر بوده و دشواری در شانه کردن مهم‌ترین علت این پدیده است [33].
 همچنین در مطالعه‌ای که در اسد‌آباد توسط نظری انجام شد، اختلاف معناداری را در آلودگی به شپش بین دانش‌آموزان با موهای مجعد (5/5 درصد) و دانش‌آموزان با موهای صاف (9/1 درصد) نشان داد [36] که با نتایج این مطالعه هم‌خوانی دارد. همچنین در این مطالعه میزان آلودگی در دانش‌آموزان با موی چرب بیشتر از سایر دانش‌آموزان بود که با مطالعه‌ای که توسط تشکری و همکاران در مشهد انجام گرفت، هم‌خوان است [49].
بین آلودگی در دانش‌آموزان با شغل والدین ارتباط معنا‌داری مشاهده شد. پدران و مادران کارمند دارای فرزندان با آلودگی کمتری نسبت به سایر مشاغل بودند. دلیل این امر را می‌توان در بالا بودن سطح تحصیلات، فرهنگ و تأمین نسبی سطح اقتصادی و اجتماعی خانواده دانست که می‌تواند در پیگیری و درمان سریع آلودگی مؤثر باشد. به نظر می‌رسد فقر و تحصیلات هر دو به گونه‌ای در آلودگی دخیل باشند [50]. نتایج این پژوهش با نتایج متولی حقی و رفیع نژاد هم‌خوانی دارد [38 ،4].
داشتن موهای بلند و پوشیدن مقنعه می‌تواند دمای مورد نیاز  را برای بقا و رشد شپش ‌سر تأمین کند که در این مطالعه ارتباط معنا‌داری بین طول مو و میزان آلودگی مشاهده شد، به طوری که میزان آلودگی میان دانش‌آموزان با موی بلند بیشتر بود. مطالعه‌‌ای در مالزی نشان داد که ارتباط مستقیمی میان طول مو و بروز آلودگی به شپش ‌سر وجود دارد [46] و در مطالعه‌ای دیگر در موی بلند شانس بروز آلودگی را 4/2 برابر در دختران افزایش داده بود [51].
نتیجه‌گیری
نتایج حاصل از این مطالعه نشان می‌دهد که آلودگی به شپش ‌سر در دانش‌آموزان دختر به‌طور نسبی بالا است که به عواملی مانند سطح تحصیلات و اشتغال پدر و مادر، سابقه ابتلای قبلی، کمک والدین در انجام امور بهداشتی، پایه تحصیلی، تعداد افراد خانوار، دفعات هفتگی استحمام، استفاده از شانه شخصی و حالت، نوع و طول موی سر دانش‌آموز بستگی دارد و درمان آلودگی با رعایت دستورالعمل‌ها و آموزش والدین و مسئولین بهداشتی مدارس توصیه می‌شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کلیه مراحل و روند اجرایی این مطالعه، پس از تصویب در معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی همدان و تأیید کمیته اخلاق با کد IR.UMSHA.REC.1399.555 اجرا شد.
حامی مالی
معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی همدان حامی مالی این پژوهش بوده است. این پژوهش حاصل بخشی از پایان نامه کارشناسی ارشد آقای تقی حاجیلوئی (نویسنده اول) می باشد که در گروه حشره شناسی پزشکی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی همدان انحام شده است.
مشارکت نویسندگان
نویسندگان در این مطالعه به شکل مساوی مشارکت داشته‌اند.
تعارض منافع
نویسندگان هیچ تعارض منافعی در این مطالعه نداشته‌اند.
تشکر و قدردانی
نویسندگان مقاله مراتب قدردانی خود را از معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی همدان به واسطه حمایت از انجام این طرح پژوهشی (کد طرح: 9909116267) اعلام می‌دارند.
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: انگل شناسی
دریافت: 1400/6/16 | پذیرش: 1400/9/28 | انتشار: 1400/10/10

فهرست منابع
1. Burgess IF. Human lice and their control. Annu Rev Entomol. 2004; 49:457-81. [DOI:10.1146/annurev.ento.49.061802.123253] [PMID] [DOI:10.1146/annurev.ento.49.061802.123253]
2. Nasirian H. Contamination of cockroaches (Insecta: Blattaria) by medically important bacteriae: A systematic review and meta-analysis. J Med Entomol. 2019; 56:1534-54. [DOI:10.1093/jme/tjz095] [PMID] [DOI:10.1093/jme/tjz095]
3. Kassiri H, Nasirian H. New insights about human tick infestation features: A systematic review and meta-analysis. Environ Sci Pollut Res. 2021; 28:17000-28. [DOI:10.1007/s11356-021-13102-6] [PMID] [DOI:10.1007/s11356-021-13102-6]
4. Motevalli Haghi S, Rafinejad J, Hosseni M. [Epidemiology of pediculosis and its associated risk factors in primary-school children of Sari City, Mazandaran Province, in 2012-2013 (Persian)]. J Health Hygiene. 2014; 4(4):339-48. https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=221556
5. Serrano L, Decesar LS, Pham L. Evaluation of the efficacy and safety of 1% sodium chloride (LiceFreee Spray) against 1% permethrin crème rinse on head lice infested individuals. Pharmacol Pharm. 2013; 4:266-73. [DOI:10.4236/pp.2013.42038] [DOI:10.4236/pp.2013.42038]
6. Lesshafft H, Baier A, Guerra H, Terashima A, Feldmeier H. Prevalence and risk factors associated with pediculosis capitis in an impoverished urban community in Lima, Peru. J Glob Infect Dis. 2013; 5(4):138-43. [DOI:10.4103/0974-777X.121994] [PMID] [PMCID] [DOI:10.4103/0974-777X.121994]
7. Borges R, Mendes J. Epidemiological aspects of head lice in children attending day care centres, urban and rural schools in Uberlandia, central Brazil. Mem Inst Oswaldo Cruz. 2002; 97(2):189-92. [DOI:10.1590/S0074-02762002000200007] [PMID] [DOI:10.1590/S0074-02762002000200007]
8. Moosazadeh M, Afshari M, Keianian H, Nezammahalleh A, Enayati AA. Prevalence of head lice infestation and its associated factors among primary school students in Iran: A systematic review and meta-analysis. Osong Public Health Res Perspect. 2015; 6:346-56. [DOI:10.1016/j.phrp.2015.10.011] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1016/j.phrp.2015.10.011]
9. Nazari S, Nazari S, Goudarztalejerdi R, Nazari M. Prevalence of head lice infestation among schoolchildren in urban and rural areas in a region of western Iran-school year, 2015-2016. Int J Med Res Health Sci (IJMRHS). 2016; 5:372-7. https://www.ijmrhs.com/abstract/prevalence-of-head-lice-infestation--and-rural-areas-in-a-region-of-western-year-6718.html
10. Davari B, Hassanvand A, Nasirian H, Ghiasian S, Salehzadeh A, Nazari M. Comparison of cockroach fungal contamination in the clinical and non-clinical environments from Iran. J Entomol Acarol Res. 2017; 49:109-15. [DOI:10.4081/jear.2017.6758] [DOI:10.4081/jear.2017.6758]
11. Davari B, Alam FN, Nasirian H, Nazari M, Abdigoudarzi M, Salehzadeh A. Seasonal distribution and faunistic of ticks in the Alashtar county (Lorestan Province), Iran. Pan Afr Med J. 2017; 27:1-16. [DOI:10.11604/pamj.2017.27.284.10341] [PMID] [PMCID] [DOI:10.11604/pamj.2017.27.284.10341]
12. Nasirian H. Contamination of cockroaches (Insecta: Blattaria) to medically fungi: A systematic review and meta-analysis. J Med Mycol. 2017; 27:427-48. [DOI:10.1016/j.mycmed.2017.04.012] [PMID] [DOI:10.1016/j.mycmed.2017.04.012]
13. Nasirian H. Infestation of cockroaches (Insecta: Blattaria) in the human dwelling environments: A systematic review and meta-analysis. Acta Trop. 2017; 167:86-98. [DOI:10.1016/j.actatropica.2016.12.019] [PMID] [DOI:10.1016/j.actatropica.2016.12.019]
14. Nasirian H. Crimean-Congo hemorrhagic fever (CCHF) seroprevalence: A systematic review and meta-analysis. Acta Trop. 2019; 196:102-20. [DOI:10.1016/j.actatropica.2019.05.019] [PMID] [DOI:10.1016/j.actatropica.2019.05.019]
15. Nasirian H. Recent cockroach bacterial contamination trend in the human dwelling environments: A systematic review and meta-analysis. Bangladesh J Med Sci. 2019; 18:540-5. [DOI:10.3329/bjms.v18i3.41623] [DOI:10.3329/bjms.v18i3.41623]
16. Nasirian H, Salehzadeh A. Control of cockroaches (Blattaria) in sewers: A practical approach systematic review. J Med Entomol. 2019; 56:181-91. [DOI:10.1093/jme/tjy205] [PMID] [DOI:10.1093/jme/tjy205]
17. Nasirian H. New aspects about Crimean-Congo Hemorrhagic Fever (CCHF) cases and associated fatality trends: A global systematic review and meta-analysis. Comp Immunol Microbiol Infect Dis. 2020; 69:101429. [DOI:10.1016/j.cimid.2020.101429] [PMID] [DOI:10.1016/j.cimid.2020.101429]
18. Nasirian H, Zahirnia A. Detailed infestation spectrums about biological stages of hard ticks (Acari: Ixodida: Ixodidae) in humans: A systematic review and meta-analysis. Acta Parasitologica. 2021; 66:770-96. [DOI:10.1007/s11686-021-00362-y] [PMID] [DOI:10.1007/s11686-021-00362-y]
19. Salehzadeh A, Darvish Z, Davari B, Nasirian H. The efficacy of baits containing abamectin, dinotefuran, imidacloprid and pyriproxyfen + abamectin against Blattella germanica (L.) (Blattaria: Blattellidae), the German cockroach. Afr Entomol. 2020; 28:225-37. [DOI:10.4001/003.028.0225] [DOI:10.4001/003.028.0225]
20. Nasirian H, Saghafipour A. Efficacy of several insecticide formulations against Periplaneta americana (L.) (Blattaria: Blattidae) in sewers. Bangladesh J Med Sci. 2021; 20:569-85. [DOI:10.3329/bjms.v20i3.52800] [DOI:10.3329/bjms.v20i3.52800]
21. Poudat A, Nasirian H. Prevalence of pediculosis and scabies in the prisoners of Bandar Abbas, Hormozgan Province, Iran. Pak J Biol Sci. 2007; 10:3967-9. [DOI:10.3923/pjbs.2007.3967.3969] [PMID] [DOI:10.3923/pjbs.2007.3967.3969]
22. Tavakoli MM, Davari B, Nasirian H, Salehzadeh A, Moradkhani S, Zahirnia AH. [Investigation of insecticidal properties of Rosmarinus officinalis and Lavandula angustifolia essential oils against German cockroach in laboratory (Persian)]. J Kashan Univ Med Sci. 2021; 25:994-1002. https://feyz.kaums.ac.ir/browse.php?a_id=4254&sid=1&slc_lang=fa&ftxt=0
23. Amirkhani M, Aminaei T, Ardalan G, Dashti M, Islami M, Jamali M. [Guideline to prevention and treatment of lice infestation (Persian)]. Seda Publishing Center; 2009. https://www.gisoom.com/book/1648887/%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D88-D9%86/
24. Gholchai J, Ghajar A. [Survey Pediculous capitis in 3-7 children in kindrgarden in Rasht (Persian)]. J Gilan Univ Med Sci. 2000; 11:21-5. https://www.sid.ir/en/journal/ViewPaper.aspx?ID=34718
25. Zahirnia A, Taherkhani H, Bathaii S. [A comparative study on the effectiviness of three different shampooes in treatment of head lice (Pediculus capitis) in primery school-children in Hamadan Province, Iran 2000-2001 (Persian)]. J Mazandaran Univ Med Sci. 2005; 13(1):35-43. https://www.sid.ir/en/journal/ViewPaper.aspx?ID=56210
26. Motevalli Haghi F, Sarif M, Sedaghat M, Gholami S. [Epidemiology of pediculosis and its associated risk factors in primary-school children of Sari, Mazandaran Province, in 2012-2013 (Persian)]. J Mazandaran Univ Med Sci. 2014; 4(4):339-48. https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=221556
27. Shahraki G, Azizi K, Yusefi A, Fararooei M. [Prevalence of head lice in primary school students in Yasuj (Persian)]. Armaghan Danesh. 2001; 22-21:22-33. https://www.sid.ir/fa/JOURNAL/ViewPaper.aspx?id=11977
28. Heidarpour P, Motevali Haghi F, Montazeri R. [Prevalence of pediculosis and associated risk factors in primary school female students of Tonekabon, Iran, in 2017-2018 (Persian)]. J Health Res in Commun. 2019; 5(2):61-72. http://jhc.mazumsac.ir/article-1-390-fa.html
29. Majidi S, Farahmandfard MA, Solhjoo K, Mosallanezhad H, Arjomand M. [The prevalence of pediculosis capitis and its associated risk factors in primary school students in Jahrom, 2016 (Persian)]. J Jahrom Univ Med Sci. 2017; 15:50-6. [DOI:10.29252/jmj.15.1.50] [DOI:10.29252/jmj.15.1.50]
30. Gholamnia Shirvani Z, Shokravi A, Ardestani M. Effect of designed health education program on knowledge, attitude, practice and the rate Pediculosis capitis in female primary school students in Chabahar City. J Shahrekord Univ Med Sci. 2011; 13(3):25-35. https://www.sid.ir/en/journal/ViewPaper.aspx?ID=228795
31. Falagas ME, Matthaiou DK, Rafailidis PI, Panos G, Pappas G. Worldwide prevalence of head lice. Emerg Infect Dis. 2008; 14:1493-4. [DOI:10.3201/eid1409.080368] [PMID] [PMCID] [DOI:10.3201/eid1409.080368]
32. Saghafipour A, Zahraei-Ramazani A, Vatandoost H, Mozaffari E, Rezaei F, KaramiJooshin M. Prevalence and risk factors associated with head louse (Pediculus humanus capitis) among primary school girls in Qom Province, Central Iran. Int J Pediatr. 2018; 6(3):46-51. https://ijp.mums.ac.ir/article_10473.html
33. Mohammadi ME, Motevalli-Haghi SF, Rafinejad J, Yazdani-Charati J, Hosseini-Vasoukolaei N, Dehghan O. Prevalence of Pediculosis and Associated Risk Factors among Elementary School Females in Mashhad, Iran, during 2017-2018. Arch Hyg Sci. 2019; 8:245-52. [DOI:10.29252/ArchHygSci.8.4.245] [DOI:10.29252/ArchHygSci.8.4.245]
34. Vahabi A, Shemshad K, Sayyadi M, Biglarian A, Vahabi B, Sayyad S, et al. Prevalence and risk factors of Pediculus (humanus) capitis (Anoplura: Pediculidae), in primary schools in Sanandaj City, Kurdistan Province, Iran. Trop Biomed. 2012; 29(2):207-11. [PMID]
35. Dehghani R, Dorodgar A, Almasi H, Asadi M, Sayyah M. Prevalence of Pediculus capitis among male primary school students in Kashan, 1997. J Kashan Univ Med Sci. 1999; 3(1):86-91. https://www.sid.ir/Fa/Journal/ViewPaper.aspx?ID=31155
36. Nazari M, Goudarztalejerdi R, Payman MA. Pediculosis capitis among primary and middle school children in Asadabad, Iran: An epidemiological study. Asian Pac J Trop Biomed. 2016; 6:367-70. [DOI:10.1016/j.apjtb.2016.03.002] [DOI:10.1016/j.apjtb.2016.03.002]
37. Soultana V, Euthumia P, Antonios M, Angeliki RS. Prevalence of Pediculosis capitis among schoolchildren in Greece and risk factors: A questionnaire survey. Pediatr Dermatol. 2009; 26:701-5. [DOI:10.1111/j.1525-1470.2009.01016.x] [PMID] [DOI:10.1111/j.1525-1470.2009.01016.x]
38. Rafinejad J, Nourollahi A, Biglarian A, Javadian E, Kazemnejad A, Doosti S. The comparison of the effect of permethrin shampoo and lindane lotion on the treatment of head lice (Pediculus humanus capitis) in the primary school pupils. J Mazandaran Univ Med Sci. 2011; 21:35-41. http://jmums.mazums.ac.ir/browse.php?a_id=687&slc_lang=en&sid=1&printcase=1&hbnr=1&hmb=1
39. Moradi A, Bathaii SJ, Shojaeian M, Neshani A, Rahimi M, Mostafavi E. Outbreak of Pediculosis capitis in students of Bahar in Hamedan Province. J Dermatol Cosmet. 2012; 3:26-32. https://jdc.tums.ac.ir/browse.php?a_id=7&sid=1&slc_lang=en
40. Tarkhasi M, Tazari S, Eghbali S, Hossein-Zadeh A, Rastaghi S, Naemi H. Head lice prevalence (descriptive-sectional study) in primary schools in Sabzevar (descriptive-cross sectional study). J Sabzevar Univ Med Sci. 2018; 25(3):287-96. https://www.sid.ir/en/Journal/ViewPaper.aspx?ID=604430
41. Doroodgar A, Sadr F, Doroodgar M, Doroodgar M, Sayyah M. Examining the prevalence rate of Pediculus capitis infestation according to sex and social factors in primary school children. Asian Pac J Trop Disease. 2014; 4:25-9. [DOI:10.1016/S2222-1808(14)60308-X] [DOI:10.1016/S2222-1808(14)60308-X]
42. Rafie A, Kasiri H, Mohammadi Z, Haghighizade M. [Pediculosis capitis and its associated factors in girl primary school children in Ahvaz City in 2005-2006 (Persian)]. Iran J Infect Dis Trop Med. 2009; 14:41-5. https://www.sid.ir/fa/journal/ViewPaper.aspx?ID=103215
43. Kokturk A, Baz K, Bugdayci R, Sasmaz T, Tursen U, Kaya TI, et al. The prevalence of Pediculosis capitis in school children in Mersin, Turkey. Int J Dermatol. 2003; 42:694-8. [DOI:10.1046/j.1365-4362.2003.01836.x] [PMID] [DOI:10.1046/j.1365-4362.2003.01836.x]
44. Noroozi M, Saghafipour A, Akbari A, Khajat P, Khadem Maboodi AA. The prevalence of Pediculosis capitis and its associated risk factors in primary schools of girls in rural district. J Shahrekord U Univ Med Sci. 2013; 15:43-52. http://journal.skums.ac.ir/browse.php?a_id=993&sid=1&slc_lang=en
45. Sinniah B, Sinniah D, Rajeswari B. Epidemiology and control of human head louse in Malaysia. Trop Geogr Med. 1983; 35(4):337-42. https://europepmc.org/article/med/6670116
46. Maleky A, Yazdani-Charati J, Abdollahi F. The prevalence of Pediculosis capitis and Its associated risk factors in primary school students in Kalaleh, Iran in 2015. J Health Res Community. 2016; 2:23-31. https://europepmc.org/article/med/6670116
47. Bartosik K, Buczek A, Zajac Z, Kulisz J. Head pediculosis in school children in the eastern region of the European :union:. Ann Agric Environ Med. 2015; 22(4):599-603. [DOI:10.5604/12321966.1185760] [PMID] [DOI:10.5604/12321966.1185760]
48. Muhammad Zayyid M, Saidatul Saadah R, Adil AR, Rohela M, Jamaiah I. Prevalence of scabies and head lice among children in a welfare home in Pulau Pinang, Malaysia. Trop Biomed 2010; 27(3):442-6. https://europepmc.org/article/MED/21399584
49. Tashakori G, Dayer MS, Mashayekhi-Ghoyonlo V. Comparative efficacy of three control protocols of head lice (Pediculus humanus capitis) infesting schoolchildren in Mashhad City, Iran. Int J Pediatr. 2018; 6(6):7803-14. https://ijp.mums.ac.ir/article_10368.html
50. Zahirnia A, Aminpoor MA, Nasirian H. Impact and trend of factors affecting the prevalence of head lice (Pediculus capitis) infestation in primary school students. Chulalongkorn Med J. 2021; 65(4):359-68. http://clmjournal.org/_fileupload/journal/469-2-2.pdf
51. Bashiri B, Islami G, Fallah F, Valai N. Prevalence of lice infestation in Shahriar elementary school students and the effect of lice infestations on the infestation. Res Bull Med Sci 2002; 6:355-9.
52. Tappeh KH, Chavshin A, Hajipirloo HM, Khashaveh S, Hanifian H, Bozorgomid A, et al. Pediculosis capitis among primary school children and related risk factors in Urmia, the Main City of West Azarbaijan, Iran. J Arthropod Borne Dis. 2012; 6(1):79-85. [PMID]
53. Salehi S, Ban M, Motaghi M. A Study of Head Lice Infestation (Pediculosis Capitis) among Primary School Students in the Villages of Abadan in 2012. Int J Community Based Nurs Midwifery. 2014; 2(3):196-200. [PMID]
54. Haghi F M, Golchin M, Yousefi M, Hosseini M, Parsi B. Prevalence of pediculosis and associated risk factors in the girls primary school in Azadshahr City, Golestan Province, 2012-2013. Iran J Health Sci. 2014; 2(2):63-8. http://jhs.mazums.ac.ir/article-1-178-en.html [DOI:10.18869/acadpub.jhs.2.2.63]
55. Alborzi M, Shekarriz-Foumani R, Moin Vaziri V. The prevalence of Pediculus capitis among primary schools of Shahriar county, Tehran Province, Iran, 2014. Novelty Biomed 2016; 4(1):24-7. https://journals.sbmu.ac.ir/nbm/article/view/9416
56. Ghandali F, Kheradpir N, Yousefi Siahkalroodi S. [Distribution of head lice Pediculus humanus capitis infection in high school girls of Eastern South of Tehran Province (Persian)]. J Anim Environ 2017; 9(2):285-90. https://www.aejournal.ir/article_52051_148cde0e8c47f3d40e700dfe22adf2be.pdf?lang=en
57. Nazari M, Goudarztalejerdi R, Anvari Payman M. Pediculosis capitis among primary and middle school children in Asadabad, Iran: An epidemiological study. Asian Pac J Trop Biomed. 2016; 6(4):367-70. [DOI:10.1016/j.apjtb.2016.03.002] [DOI:10.1016/j.apjtb.2016.03.002]
58. Kassiri H, Mehraghaei M, Lotfi M, Kasiri R. Head lice prevalence and associated factors in primary schools in, Karun County KP, Iran. Med Sci. 2020, 24(104):2280-90. http://www.discoveryjournals.org/medicalscience/current_issue/v24/n104/A65.htm#:~:text=At%20the%20time%20of%20the,lice%20and%20nits%20were%20found.
59. Moradiasl E, Habibzadeh S, Rafinejad J, Abazari M, Ahari SS, Saghafipour A, et al. Risk factors associated with head lice (pediculosis) infestation among elementary school students in Meshkinshahr county, North West of Iran. Int J Pediatr. 2018; 6(3):7383-92. https://ijp.mums.ac.ir/article_10322_55975b956c320217b95d6d31745aaea2.pdf

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb