دوره 16، شماره 12 - ( اسفند 1401 )                   جلد 16 شماره 12 صفحات 979-968 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Gharlipour Z, Rahbar S, Omidi Oskouei A, Ghasemi N, Rahbar A. Prioritization of Partner Selection Criteria According the Perceptions of Female Students of Qom University of Medical Sciences. Qom Univ Med Sci J 2023; 16 (12) :968-979
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3341-fa.html
قارلی‌پور ذبیح‌الله، راهبر شاهرخ، امیدی اسکوئی علیرضا، قاسمی نسرین، راهبر احمد. اولویت‌بخشی ملاک‌های همسرگزینی از دیدگاه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی قم. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1401; 16 (12) :968-979

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3341-fa.html


1- گروه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.
2- گروه فیزیولوژی و فارماکولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.
3- گروه بهداشت عمومی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران.
4- گروه بهداشت محیط، مرکز بهداشت ملارد، دانشگاه علوم پزشکی ایران،تهران، ایران.
5- گروه آموزش بهداشت و ارتقای سلامت، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم، قم، ایران. ، ahm418rahbar@yahoo.com
واژه‌های کلیدی: همسران، ازدواج، دانشجویان
متن کامل [PDF 5249 kb]   (433 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (644 مشاهده)
متن کامل:   (256 مشاهده)
مقدمه
ازدواج به‌عنوان مهم‌ترین رفتار اجتماعی برای دستیابی به نیازهای عاطفی و کسب امنیت همواره مورد تأکید بوده است و نقش مهمی در ورود انسان به دوره بزرگسالی دارد [1]. ازدواج و تشکیل خانواده یکی از عوامل مؤثر در بهداشت روان و شیوه زندگی افراد محسوب می‌شود که نقش آن در کاهش نابسامانی‌های فردی و اجتماعی مشخص شده است، نیاز به برقراری رابطه‌ای پایدار و صمیمی و توأم با عشق و محبت سرانجام هر زن و مرد را به سمت انتخاب همسر و ازدواج سوق می‌دهد [2]. بنابراین انتخاب همسر موضوعی بسیار مهم و جدی و تصمیمی تأثیرگذار بر زندگی آینده فرد است و لازم است طرفین، معیارهای مناسبی برای انتخاب همسر تعیین کنند و به بررسی ویژگی‌های فردی و تطابق و همسانی آن با معیارهای خود بپردازند [3].
همسرگزینی به‌عنوان سنگ بنای اولیه تشکیل خانواده از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در گذشته ازدواج نه‌تنها بیشتر به‌صورت دگر انتخابی و مرد محور بود بلکه معیارهای انتخاب نیز از معیارهای دیگران بوده است [3، 4]. فرایند همسرگزینی شامل بررسی و سنجش ویژگی‌ها و جایگاه همسر آینده از جنبه‌های گوناگون مانند ویژگی‌های ظاهری، درآمد، جایگاه اقتصادی- اجتماعی سطح تحصیلات، جایگاه شغلی، جایگاه خانوادگی و غیره می‌باشد و مجموعه این ویژگی‌هاست که رفتار انتخاب همسر را شکل می‌دهند [4]. امروزه برای اکثر افراد در جوامع مختلف فرایند انتخاب همسر مسئله‌ای مهم و مشکل است و معمولاً باور افراد در مورد یافتن فرد موردنظر قبل از ازدواج و بعد از آن متفاوت است. یکی از علت‌های بی‌شمار شیوع بالای طلاق و نارضایتی در زندگی زناشویی در جامعه امروز، وجود باورهای غیر منطقی در مورد ازدواج است [5]. دلایل متعددی ازجمله مسائل فردی و بین فردی، دگرگونی‌های سریع اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نهاد خانواده را دستخوش تغییرات بسیار کرده و باعث شده است دستیابی به انتخاب مناسب به آسانی اتفاق نیفتد. آمار روزافزون طلاق، رشد آمار مربوط به دعاوی خانوادگی در دادگاه‌ها و مراجعه زیاد زوجین دارای مشکلات زناشویی به مراکز خدمات مشاوره‌ای، گواه بر این ادعاست [6].
نتایج مطالعات نشان می‌دهد برخورداری از صداقت، وفاداری، تفاهم فکری، خوش‌خلقی، نداشتن اعتیاد، جدیت در زندگی و داشتن کار و متانت و آرامش دارای اهمیت بالایی می‌باشد [7]. مطالعه دیگر در این خصوص نشان داد که ویژ‌گی‌هایی همچون قابل‌اعتماد و خونگرم، فهمیده، بردبار، صادق، خوش خلق، مهربان، جذابیت ظاهری، باهوش، هیجان‌انگیز، مذهبی بودن و تحصیلات عالی از اولویت‌های دیگر انتخاب همسر از دید شرکت‌کنندگان بوده است [8]. نتایج سایر مطالعات نشان داد که نیاز به برقراری رابطه پایدار، صمیمی و همراه با عشق و محبت از مهم‌ترین دلایلی است که سرانجام هر زن و مرد را به سمت انتخاب و شریک مناسب سوق می‌دهد. به همین دلیل زنان و مردان در جست‌وجوی همدم برای زندگی ممکن است به‌دنبال ویژگی‌های متفاوتی باشند که ساختارهای انتخابی مختلفی را داشته باشد که درنهایت به ازدواج منجر ‌شود [3]. دیگر پژوهش‌های انجام‌شده در خصوص نگرش دختران و پسران نسبت به ازدواج نشان داد نگرش دختران نسبت به ازدواج خود و نگرش کلی آنان به ازدواج منفی‌تر از پسران است؛ به‌نحوی‌که دختران نگرش بدبینانه‌تری نسبت به ازدواج دارند [9]. سایر مطالعات انجام‌شده در این خصوص نشان داد که میان ملاک‌های دست‌پخت خوب و خانه‌دار بودن، تمیز و مرتب بودن، تشابه مذهبی، اهل فرزند و خانواده‌داری و نداشتن رابطه جنسی قبلی در مردان و زنان، رابطه مثبت وجود دارد [10]. در مطالعه‌ای دیگر نتایج نشان داد در دیدگاه نظری اسلام، تنها 2 معیار «پاکدامنی» و «عقل و هوش» در اولویت هست؛ درحالی‌که جوانان میزان «تحصیلات وضعیت اقتصادی و شغل» را در اولویت خود قرار داده‌اند [11].
ازآنجایی‌که در استان قم تاکنون پژوهشی در این خصوص انجام نشده است و از طرف دیگر، در بند 16 سیاست‌های کلی «خانواده» ابلاغی مقام معظم رهبری به موضوع «افزایش فرزندآوری» در جهت برخورداری از جامعه جوان، سالم، پویا و بالنده اشاره شده است و با گذشت زمان و تغییر نسل ملاک‌های انتخاب همسر توسط جوان‌ها می‌تواند دستخوش تغییر قرار بگیرد.
 بنابراین پژوهش با هدف «اولویت بخشی ملاک‌های همسرگزینی از دیدگاه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی قم» در سال 1396 انجام شد.
مواد و روش‌ها
این مطالعه از نوع توصیفی‌تحلیلی و به‌صورت مقطعی در سال 1396 در دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شده است. جامعه آماری تمامی دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی قم بودند و نمونه‌ها به‌صورت روش نمونه‌گیری چندمرحله‌ای انتخاب شدند. با درنظرگرفتن رشته‌های مختلف تحصیلی به‌عنوان طبقات نمونه‌گیری، کلیه دانشجویان دختر مجرد ورودی سال‌های مختلف هر رشته تحصیلی به‌عنوان یک خوشه درنظرگرفته شده است. از هرکدام از این رشته‌های تحصیلی با درنظر گرفتن تناسب آن‌ها و تعداد نمونه موردنیاز یک یا چند خوشه به‌صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و مورد سؤال قرارگرفتند. درخصوص تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و دقت نمونه‌گیری 5 درصد و سطح اطمینان 95 درصد، حداقل تعداد نمونه موردنیاز 277 نفر تعیین شد، اما در این پژوهش به‌دلیل فراهم بودن دسترسی به شرکت‌کنندگان و همچنین برای افزایش دقت تعداد 400 پرسش‌نامه توزیع و 27 پرسش‌نامه که ناقص بودند، حذف و درنهایت تعداد 373 پرسش‌نامه وارد تحلیل شد. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسش‌نامه استاندارد اولویت‌بخشی ملاک‌های همسرگزینی بود. این پرسش‌نامه شامل 22 عبارت است که براساس مقیاس لیکرت به‌صورت نمرات از 1 تا 5 برای «بسیار بی‌اهمیت» تا «بسیار مهم» نمره‌گذاری شده بود. در مطالعه غلامعلیئی و همکاران روایی سازه‌ای ابزار بررسی شد و نتایج نشان داد که این ابزار 75 درصد واریانس کل را تبیین می‌کند و حاکی از روایی قابل‌قبول پرسش‌نامه است. همچنین در همین مطالعه پایایی این ابزار توسط آلفای کرونباخ برابر با 89 درصد به ‌دست آمد [2]. دانشجویان دختر مجرد که فرم رضایت آگاهانه را به‌صورت کتبی تکمیل کرده بودند. به‌عنوان شرایط ورود به مطالعه و دانشجویان خانم متأهل و کسانی که پرسش‌نامه‌ها را به هر دلیل ناقص پرکرده بودند، به‌عنوان معیارهای خروج از مطالعه درنظر گرفته شد. داده‌ها پس از جمع‌آوری با نسخه 20 نرم‌افزار آماری SPSS تجزیه‌وتحلیل شدند. تجزیه‌و تحلیل‌های لازم با استفاده از آمار توصیفی (شاخص‌های مرکزی و توزیع فراوانی) و از آزمون همبستگی برای بررسی رابطه بین 2 متغیر کمی و از آزمون فریدمن برای رتبه‌بندی ملاک‌های انتخاب همسر و همچنین از آزمون تحلیل واریانس یک‌طرفه برای مقایسه در زیر‌گروه‌های متغیرهای کیفی 3 حالت و بیشتر استفاده شد. همچنین در این پژوهش، پژوهشگران برای انجام مقایسات چندگانه در بین 4 سطح مقطع تحصیلی اقدام به اجرای آزمون مقایسات تعقیبی (آزمون شفه) کردند که در این مطالعه از سطح معناداری 05/0 برای تحلیل نتایج استفاده شده است.
یافته‌ها
نتایج آمار توصیفی جدول شماره 1 نشان می‌دهد که بیشترین تعداد شرکت‌کنندگان در این مطالعه به‌ترتیب مربوط به دانشجویان دختر رشته‌های پزشکی و دندانپزشکی می‌باشد. همچنین کمترین تعداد شرکت‌کننده مربوط به دانشجویان دختر کارشناسی ارشد آموزش بهداشت می‌باشد. همچنین محدوده سنی شرکت‌کنندگان بین 18-38 سال و ترم تحصیلی آن‌ها بین 1-15 بوده است.
جدول شماره 2 نتایج نهایی آزمون فریدمن را د‌رخصوص رتبه‌بندی معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه دانشجویان دختر نشان می‌دهد. نتایج جدول شماره 2 نشان می‌دهد که تفاوت‌های بین میانگین رتبه‌های متغیرهای مستقل، ازنظر آماری معنادار می‌باشد. در سطر پائین جدول مقدار آماره آزمون کای‌دو (x2)، درجه آزادی و معناداری آماری یا همان را نشان می‌دهد. به‌عبارت دیگر، چون برابر با 001/0 می‌باشد و کوچک‌تر از سطح معنا‌داری 05/0 است. نتیجه می‌گیریم که بین سؤالات پرسش‌نامه ازنظر اهمیت، تفاوت معنا‌دار وجود دارد و از دیدگاه پاسخ‌گویان، این سوالات از ارزش و اهمیت یکسان برخوردار نیستند. نتایج مندرج در این جدول درخصوص اولویت‌بندی معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی قم، برخوردار بودن از سلامت روانی در اولویت اول و برخورداری همسر از قومیت یکسان در اولویت آخر قرار می‌گیرد. همچنین سایر موارد برحسب اهمیت از دیدگاه دختران دانشجو در سایر اولویت‌ها قرار گرفته‌اند.
نتایج به‌دست‌آمده از آزمون همبستگی در جدول شماره 3 نشان می‌دهد که بین متغیر سن و میزان اهمیت اولویت‌های انتخاب همسر همبستگی غیرمستقیم و معناداری وجود دارد.به‌عبارت دیگر، یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که با افزایش سن دانشجویان دختر، میزان اهمیت آن‌ها نسبت به میزان اولویت‌های انتخاب همسر کاهش پیدا می‌کند. به‌عبارت دیگر، زمانی‌که دانشجویان دختر جوان‌تر هستند، میزان سخت‌گیری آن‌ها نسبت به ملاک‌های انتخاب همسر بیشتر بود و با افزایش سن میزان سخت‌گیری آن‌ها کمتر می‌شود. همچنین درخصوص ترم تحصیلی هم بین متغیر ترم تحصیلی و میزان اهمیت اولویت‌های انتخاب همسر همبستگی غیرمستقیم و معناداری وجود دارد. به بیان دیگر با بیشتر شدن ترم تحصیلی دانشجویان از میزان اهمیت اولویت‌های انتخاب همسر دانشجویان دختر کاسته می‌شود؛ دانشجویان ترم پایین نسبت به رعایت اولویت‌های انتخاب همسر دقیق‌تر عمل می‌کنند، اما با افزایش سنوات تحصیل انتظارات آن‌ها کمتر و اولویت‌های انتخاب همسر کم‌اهمیت‌تر می‌شود.
در جدول شماره 4 نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان می‌دهد که بین مقطع تحصیلی کاردانی، کارشناسی، و کارشناسی ارشد و دکتری عمومی دانشجویان دختر با میزان اهمیت ملاک‌های انتخاب همسر تفاوت معناداری وجود دارد. این اختلاف درخصوص متغیر تحصیلات پدر و تحصیلات مادر معنادار نیست. در این پژوهش، پژوهشگران برای انجام مقایسات چندگانه در بین 4 سطح مقطع تحصیلی به اجرای آزمون مقایسات تعقیبی (آزمون شفه) اقدام کردند. نتایج این آزمون در جدول شماره 4 نشان می‌دهد که دیدگاه دانشجویان دختر مقطع تحصیلی کاردانی به‌طور معناداری متفاوت از دیدگاه دانشجویان دختر در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری حرفه‌ای درخصوص میزان اهمیت نسبت به اولویت‌های انتخاب همسر می‌باشد. درواقع، بین مقطع تحصیلی دختران دانشجو و میزان اهمیت به ملاک‌های انتخاب همسر ارتباط معناداری وجود دارد؛ به‌نحوی‌که دانشجویان دختری که در مقطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری حرفه‌ای تحصیل می‌کردند، درخصوص میزان اهمیت به ملاک‌های انتخاب همسر به‌ترتیب از میانگین بالاتری نسبت به دانشجویان دختری که در مقطع کاردانی تحصیل می‌کردند، برخوردار بودند. همچنین در مقایسه میزان اهمیت به ملاک‌های انتخاب همسر در میان مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری حرفه‌ای صرفاً ارتباط معنادار بین مقطع کارشناسی با مقطع دکتری وجود دارد؛ این درحالیست که بین مقطع ارشد و مقطع دکتری تفاوت معناداری مشاهده نشد.
بحث
این مطالعه با استفاده از روش‌های آمار توصیفی و آمار استنباطی و با هدف اولویت‌بخشی ملاک‌های همسرگزینی از دیدگاه دانشجویان دختر دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شده است و نتایج بسیار خوبی به ‌دست آمد. از دیگاه دانشجویان دختر سلامت روانی همسر در اولویت اول و برخورداری همسر از قومیت یکسان در اولویت آخر قرار گرفته است. همچنین با افزایش سن دانشجویان دختر، میزان اهمیت آن‌ها نسبت به میزان اولویت‌های انتخاب همسر کاهش پیدا می‌کند.

نتایج به‌دست‌آمده از اولویت‌بندی معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه دانشجویان دختر نشان داد که برخورداری از سلامت روانی و برخورداری از حس مسئولیت‌پذیری، عفت و پاکدامنی، عشق و علاقه (صمیمیت)، و برخورداری از قدرت تصمیم‌گیری، نداشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج، استقلال رأی (عدم وابستگی به خانواده)، توانایی بیان احساسات، نظرات و خواسته‌ها، توافق اخلاقی و مذهبی، نداشتن ازدواج قبلی، به‌ترتیب دارای میانگینی بیشتر از حد میانه در جدول شماره 2 می‌باشند و بقیه موارد در اولویت‌های پایین‌تری قرار دارند. در همین خصوص، غلامعلیئی و همکاران مطالعه مشابهی را انجام دادند که علی‌رغم استفاده از ابزار یکسان نتایج آن مغایر با نتایج پژوهش فعلی می‌باشد. اولین دلیل مغایرت، ارزش‌گذاری معیارهای ازدواج بر مبنای فراوانی بود. دلیل بعدی انتخاب زوجین در شرف ازدواج به‌عنوان جامعه آماری می‌باشد که متفاوت از جامعه آماری پژوهش حاضر است؛ بنابراین به‌نظر می‌رسد عدم‌ هم‌خوانی اولویت‌های ملاک‌های انتخاب همسر به همین دلیل باشد [2].
در این مطالعه، سلامت روان به‌‌عنوان اولویت اول و جذابیت ظاهری به‌عنوان اولویت ماقبل آخر در معیارهای انتخاب همسر به ‌دست آمد که با نتایج مطالعه ایادی و همکاران که درخصوص اهمیت سلامت روانی همسر آینده شرکت‌کنندگان در مطالعه گزینه «خیلی زیاد» را انتخاب کرده‌اند و همچنین وضعیت ظاهری در اولویت ماقبل آخر قرار گرفته است، مطابقت دارد [12]. موسوی و همکاران و حیدری و همکاران در مطالعه خود دریافتند که برخورداری از حس مسئولیت‌پذیری و ابراز عشق و علاقه و توافق اخلاقی و مذهبی از اولویت بالا و همچنین جذابیت و زیبایی ظاهری از دید دختران از اهمیت پایینی برخوردار می‌باشد. نتایج آن‌ها با مطالعه حاضر هم‌خوانی دارد [11، 13]. هراتیان و همکاران و غلامعلئی و همکاران در مطالعه خود دریافتند که اکثریت دختران به‌طور واضح به ایمان مذهبی، خوش اخلاق بودن، عفت و پاکدامنی همسر آینده خود «خیلی زیاد» اهمیت می‌دهند. همچنین در همین مطالعه، از دیدگاه دختران برخورداری از وضع مالی و ظاهر خوب برخلاف انتظار از اهمیت کمتری برخوردار است که با نتایج به‌دست‌آمده از پژوهش حاضر مطابقت دارد [2، 7].
 ایادی و همکاران در پژوهش خود دریافتند که توافق اخلاقی و مذهبی از دیدگاه افراد در شرف ازدواج از میانگین خوبی برخوردار می‌باشد (78/0±39/5) که با یافته‌های پژوهش حاضر هم‌خوانی دارد [12]. هراتیان و همکاران در پژوهش خود دریافتند که قدرت مدیریت و توان تصمیم‌گیری و تقید به مستحبات و مکروهات دینی و تقید به واجبات و محرمات دینی همبستگی بالای با معیارهای همسرگزینی دارد که این یافته‌ها با نتایج پژوهش حاضر هم‌خوانی دارد [7]. در راستای تأیید نتایج پژوهش حاضر نیازی و همکاران و منصوری و همکاران در مطالعه خود درخصوص همسرگزینی به همگونی میان 2 همسر ازنظر ایمان و اعتقاد دینی و هم‌سطح بودن خانواده‌ها و سطح تحصیلات و سن شوهر دست یافتند [3، 14]. دربان و همکاران در مطالعه خود دریافتند که معیارهای ویژگی ظاهری نسبت به ویژگی‌های روانی، اقتصادی-اجتماعی و فرهنگی- مذهبی از اهمیت بیشتری برخوردار است [1]. این نتایج تا حدودی مقایر با نتایج پژوهش حاضر می‌باشد و به ‌نظر می‌رسد که شرایط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر جامعه مورد پژوهش علت این اختلاف باشد.
نتایج پژوهش حاضر نشان داد بین سن دانشجویان دختر و میزان اهمیت به معیارهای انتخاب همسر همبستگی غیر مستقیم و معناداری وجود دارد. یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که با افزایش سن دانشجویان دختر، میزان اهمیت آن‌ها نسبت به اولویت‌های انتخاب همسر کاهش پیدا کرده و به نوعی سطح انتظارات آن‌ها کاهش پیدا می‌کند. دهکردی و همکاران در مطالعه خود دریافتند که بین میزان اهمیت به ملاک‌های مختلف همسرگزینی با سن رابطه منفی و معناداری وجود دارد؛ با افزایش سن، میزان اهمیت دختران به ملاک‌های همسرگزینی کاهش پیدا می‌کند [15]. ولد‌خانی و همکاران در مطاله خود دریافتند که بین میزان کیفیت زناشویی زنانی که در نوجوانی ازدواج کرده‌اند با کیفیت زناشویی زنانی که در جوانی ازدواج کرده‌اند، تفاوتی معنادار وجود دارد؛ زنانی که در نوجوانی (12-20 سال) ازدواج کرده‌اند، میانگین کیفیت زندگی زناشویی‌شان در مقایسه با زنانی که در جوانی(20-40 سال) ازدواج کرده‌اند، پایین‌تر می‌باشد. به ‌نظر می‌رسد دخترانی که در جوانی ازدواج می‌کنند از رشد شناختی-عاطفی و ارتباطی بیشتری برخوردارند و براساس معیارهای صحیح‌تری همسر انتخاب می‌کنند [16].
کنعانی و همکاران در مطالعه خود دریافتند که 95 درصد دختران دوست دارند که همسر آینده آن‌ها از خودشان بزرگتر باشد [17]. همچنین هراتیان و همکاران در مطالعه خود دریافتند که تفاوت سنی به‌عنوان یک فاکتور مناسب برای ازدواج دختر و پسر لازم است در نظر گرفته شود [7].
همچنین در پژوهش حاضر رابطه معناداری بین رتبه تولد دانشجویان دختر و میزان اهمیت به ملاک‌های مختلف همسرگزینی وجود نداشت. نتایج حاصل از تحقیقات دهکردی و همکاران نیز تأییدکننده این یافته است؛ به‌طوری‌که بین میزان اهمیت به معیارهای مختلف همسرگزینی دختران جوان وترتیب تولد آن‌ها رابطه معناداری وجود ندارد؛ بدین معنا که دخترانی که فرزندان اول یا دوم و یا سوم خانواده می‌باشند با یکدیگر تفاوت معناداری در معیارهای انتخاب همسر ندارند [15].
نتایج این پژوهش نشان داد که بین ترم تحصیلی دانشجویان دختر و میزان اهمیت به معیارهای انتخاب همسر همبستگی غیر مستقیم و معناداری وجود دارد. با افزایش ترم تحصیلی دانشجویان دختر، میزان اهمیت آن‌ها نسبت به میزان اولویت‌های انتخاب همسر کاهش پیدا کرده و به‌نوعی سطح انتظارات آن‌ها کاهش پیدا می‌کند؛ به‌عبارت دیگر، دختران در ترم‌های پایین تحصیلات خود اهمیت بیشتری به ملاک‌های انتخاب همسر و نهایتاً ازدواج می‌دهند. همچنین سطح تحصیلات در این مطالعه رتبه 16 را از بین 22 گویه دارد که بیانگر این موضوع می‌باشد که دختران در انتخاب همسر خود سطح تحصیلات همسر را در اولویت پایین‌تر از میانه قرارداده‌اند. هچنین در تأیید یافته‌های پژوهش حاضر عیسی‌نژاد و همکاران دریافتند که از دیدگاه دختران سطح تحصیلات دارای اولویتی پایین‌تر از خطر میانه است؛ به‌نحوی‌که از بین 22 گویه معیارهای انتخاب همسر، سطح تحصیلات اولویت 17 را دارا می‌باشد [18].
یکی دیگر از یافته‌های پژوهش درخصوص میزان اهمیت دختران به ملاک‌های انتخاب همسر، متغیر قومیت یکسان زوجین می‌باشد که در این پژوهش یکسان بودن قومیت در اولویت آخر قرار گرفته است. در تأیید این یافته عیسی‌نژاد و همکاران و دهکردی و همکاران در پژوهش خود درخصوص معیار‌های انتخاب همسر دریافتند که اکثر دختران جوان به سلامت روانی همسر، عشق و علاقه و عفت و پاکدامنی«خیلی زیاد» اهمیت می‌دهند، اما برخلاف انتظار به قومیت یکسان و شغل و درآمد و همسر آینده اهمیت «کمی» می‌دهند [15، 18].
نتایج تحقیقات حاضر نشان می‌دهد که مقطع تحصیلی دانشجویان دختر با میزان اهمیت دختران به ملاک‌های همسرگزینی دارای رابطه مثبت و معناداری می‌باشد. همچنین نتایج آزمون شفه نشان داد که دیدگاه دانشجویان دختر مقطع تحصیلی کاردانی (با میانگین کمتر) به‌طور معناداری متفاوت از دیدگاه دانشجویان دختر در مقاطع تحصیلی کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکتری حرفه‌ای (با میانگین بالاتر) درخصوص میزان اهمیت نسبت به اولویت‌های انتخاب همسر می‌باشد. دیدگاه دانشجویان دختر در مقاطع تحصیلی کارشناسی و کارشناسی‌ارشد و دکتری حرفه‌ای درخصوص میزان اهمیت نسبت به اولویت‌های انتخاب همسر تفاوت معناداری با هم ندارند. در تأیید یافته‌های گفته‌شده، دربان و همکاران در مطالعه خود دریافتند که بین مقطع تحصیلی و معیارهای انتخاب همسر رابطه معنادار وجود دارد؛ بدین‌صورت‌که دانشجویان مقطع دکتری اصالت خانوادگی، تناسب مالی با خانواده همسر و داشتن شغل با شأن اجتماعی بالا و برای دانشجویان با مقطع کاردانی و کارشناسی شغل مستقل و مقید بودن به پوشش طبق عرف جامعه مهم‌تر بود [1].
در این پژوهش رابطه بین سطح تحصیلات پدر و مادر با میزان اهمیت به ملاک‌های مختلف همسرگزینی مورد بررسی قرار گرفت که رابطه معنا دارد وجود نداشت. در تأیید این یافته پژوهش منصوری و همکاران و دهکردی و همکاران نشان داد بین میزان اهمیت به ملاک‌های مختلف همسرگزینی دختران جوان و سواد و شغل والدین همسر آن‌ها رابطه معناداری وجود ندارد؛ بدین‌معنا که هر چقدر سواد والدین بیشتر یا کم‌تر باشد میزان اهمیت به ملاک‌های مختلف همسرگزینی در دختران تفاوت معناداری ندارد [14، 15]. یافته‌های مطالعه غلامعلیئی و همکاران نشان داد که بین تحصیلات زوجین و میزان تحصیلات والدین رابطه معناداری وجود دارد. به ‌نظر می‌رسد علت این مغایرت بالا رفتن حساسیت زوجین در شرف ازدواج برروی ملاک‌های انتخاب همسر و توجه بیشتر به ویژگی‌های خانواده طرفین ازجمله سطح سواد والدین آن‌ها به‌عنوان یک فاکتور تأثیرگذار می‌باشد؛ درحالی‌که جامعه پژوهش مطالعه حاضر دختران دانشجو بوده که هنوز در شرایط ازدواج قرار نگرفته‌اند [2].
مهم‌ترین یافته این پژوهش نشان داد که معیارهای ازدواج دانشجویان دختران، مبتنی بر ارزش‌ها و معیارهای اصیل دینی و فرهنگی و اخلاقی و هنجارهای اجتماعی می‌باشد. بنابراین از منظر تأمین بهداشت و سلامت ازدواج، سیاست‌گذاران در حیطه جامعه‌شناسی سلامت و مقوله فرزندآوری هم‌زمان با فراهم ساختن امکانات مالی ازدواج لازم است برای تسهیل و بقای ازدواج‌ها، شرایط و بستری را با رعایت معیارهای فرهنگی، دینی و اجتماعی فراهم کنند. دسترسی آسان به جامعه آماری و نمونه‌گیری و همچنین جذاب بودن موضوع برای دانشجویان دختر از نقاط قوت مطالعه بود و بی‌انگیزه بودن دختران نسبت به کاربردی بودن نتایج به سبب مشکلات مالی در شرایط اقتصادی حاکم برجامعه از نقاط ضعف این مطالعه بود. همچنین پیشنهاد می‌شود در مطالعات بعدی تأثیر مشکلات اقتصادی جامعه بر تمایل دختران به ازدواج مورد بررسی قرار گیرد.
نتیجه‌گیری
نتایج مطالعه حاضر نشان داد در معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه دختران دانشجو برخوردار بودن از سلامت روانی و حس مسئولیت‌پذیری و عفت و پاکدامنی از اولویت بسیار بالا و همچنین میزان درآمد، جذابیت ظاهری و قومیت یکسان در اولویت پایین قرار دارند. بنابراین به‌کارگیری نتایج این مطالعه در برنامه‌ریزی‌های میان‌مدت و بلندمدت می‌تواند به فرایند انتخاب همسر کمک کند. همچنین نتایج این مطالعه قابل‌تعمیم به جامعه آماری می‌باشد. پیشنهاد می‌شود در مطالعات بعدی دیدگاه دانشجویان پسر و دختران به‌طور هم‌زمان درخصوص معیارهای انتخاب همسر سنجیده و نتایج آن با هم مقایسه شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
کلیه مراحل و روند اجرایی این مطالعه، پس از تصویب در معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی قم و تأیید کمیته اخلاق با کد (IR.MUQ.REC.1395.130) اجرا شد.
حامی مالی
این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی احمد راهبر، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم پزشکی قم است که با حمایت معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی قم انجام شد.
مشارکت نویسندگان
طرح مطالعه و نظارت بر مطالعه: احمد راهبر و نسرین قاسمی؛ جمع‌آوری داده‌ها: نسرین قاسمی؛ تجزیه‌وتحلیل داده‌ها: ذبیح‌الله قارلی‌پور و احمد راهبر؛ نگارش: شاهرخ راهبر، علیرضا امیدی اسکوئی و احمد راهبر.
تعارض منافع
 بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
پژوهشگران از معاونت تحقیقات و فناوری دانشگاه علوم پزشکی قم، مسئولین و پرسنل دانشکده‌های تابعه و همچنین تمامی دانشجویانی که در این مطالعه شرکت داشتند، تشکر و قدردانی می‌کنند.

 
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: آموزش بهداشت
دریافت: 1400/9/24 | پذیرش: 1401/11/3 | انتشار: 1401/12/10

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb