مقدمه
سلامت روان، بخش جداییناپذیری از سلامت عمومی است [1]. بیش از ۴۵۰ میلیون نفر در جهان از اختلالات روانپزشکی رنج میبرند که در میان آنها، اسکیزوفرنی شایعترین است [2]. اسکیزوفرنی، یک بیماری مزمن ذهنی با دورههای اُفت و شدت است که موجب ناتوانیهای فکری و اجتماعی بیماران میشود [3]. در یک مطالعه در ایران، شیوع اختلالات روانپزشکی بین 8/10 تا 21 درصد تخمین زده شد [4].
تحقیقات نشان دادند بین این اختلالات و دریافت مراقبتهای بهداشتی ضعیف، رابطه تنگاتنگی وجود دارد [5] و این بیماران، بهویژه زمانی که در بیمارستان بستری هستند بهعنوان گروه با ریسک بالا درنظر گرفته شدند و به مراقبتهای ویژهای نیاز دارند [2]. بیماری روانی جزء ریسک فاکتورهای سلامت دهان درنظر گرفته میشود [4].
سلامت دهان اهمیت ویژهای دارد، چون برای سلامت عمومی بدن حیاتی است. درواقع، بهداشت ضعیف دهان میتواند ریسک فاکتوری برای بیماریهای قلبی، پنومونی و غیره باشد [6]. رفتارهای ناسالمی، چون سیگار کشیدن، مصرف الکل و داروهای مخدر، همچنین عوارض جانبی داروهای سایکوتروپیک، بهویژه کاهش بزاق میتواند موجب التهاب در دهان، زبان و لثه، ادم و رنگپریدگی زبان شود. مشکلات دهان و دندان در بیماران بستری در بخشهای روانپزشکی شیوع بالایی دارند که مطرحکننده مشکلات اساسی مراقبتی در این بیماران است [5]. مشکلات دهانی، درد و بلع سخت در این بیماران میتواند موجب سوءتغذیه شود و بیماران در سطح پایینی از تغذیه قرار بگیرند و متعاقباً بر کیفیت زندگی روزانه آنها اثر بگذارد [6].
علاوه بر موارد یادشده، گاهی در بیماران اسکیزوفرنی خودآزاری دهانی در بافت نرم دیده میشود و همچنین مشکلاتی مانند سایش دندانی، مشکلات مفصل تمپورومندیبولار، براکسیسم (دندان قروچه)، دردهای مزمن صورت و دهان و عفونتهای دهانی دیده میشود که همه این مشکلات، ضرورت توجه به بهداشت دهان را در جامعه یا بیمارستان نشان میدهد [2].
بیماران دچار اختلالات روانی، یک گروه پرخطر برای دندانپزشکان هستند که بیماریهای پریودنتال و ضایعات مخاط دهان را بیشتر تجربه میکنند، استفاده از بنزودیازپین در این بیماران بهعلت تداخل با ماکرولیدها (اریترومایسین) چالشی برای دندانپزشکان است [7]. در مطالعهای، مواردی مانند آفت راجعه، سندروم سوزش دهان، لیکن پلان با عوامل ایجاد بیماریهای روانشناختی، مانند استرس، اضطراب یا افسردگی رابطه مستقیم داشت که میزان شیوع سندروم سوزش دهان در این بیماران بیشتر از سایر ضایعات بود [8].
دنیس و همکاران در سال 2018 به این نتیجه رسیدند که بیماران اسکیزویید در سطح پایینتری از شاخصهای سلامت دهان قرار دارند [9]. همچنین آنها در یک مطالعه مروری در سال 2017 عنوان کردند که ضعف در سلامت دهان و دندان در بیماران اسکیزویید حتی میتواند میزان مرگومیر را در آنان افزایش دهد. درنتیجه، پیشنهاد شد سادهترین اقدامات برای بهبود وضعیت سلامت دهان در این بیماران میتواند سبب بهبود کیفیت زندگی روزانه آنان شود [10].
پوسیدگیهای دندانی و بیماریهای لثه بهعنوان مشکلات رایج عمدهای در علم دندانپزشکی درنظر گرفته میشوند [4، 11] که سلامت دهان را تحتتأثیر قرار میدهند. ازآنجاکه این بیماران در انجام امور شخصی، رعایت و حفظ بهداشت فردی در دهان و دندان ناتوان هستند و بهدلیل ماهیت بیماری و بستریهای طولانیمدت نمیتوانند شغل مناسبی داشته باشند، گاهی دچار مشکلات اقتصادی میشوند و توان پرداخت هزینههای دندانپزشکی را ندارند که لزوم توجه به مراقبت و درمان در این بیماران را مطرح میکنند [5].
ماریانا و همکاران بیان کردند که بیماران حداقل یک دندان پوسیده داشتند و به ژنژیویت، درد در TMJ و دردهای عضلانی دچار بودند. عادتهای پارافانکشنال، سیگار کشیدن، براکسیسم و گاز گرفتن، گونه شایع بود و یک برنامه سازماندهی برای بررسی، پیشگیری و پیگیری بهداشت دهان و دندان آنها نیاز است [12].
در این مطالعه، باتوجهبه مشکلات بیماران روانی بستریشده در بیمارستان مانند سطح پایین اقتصادی بهدلیل بستری شدن و تحمیل هزینههای اضافه و ناتوانی در اشتغال و مشکلات روحی و نیز عوارض داروها، خودآزاری، کلینچینگ و براکسیسم باعث شد ریسک ابتلا به بیماریهای دهان و دندان بالا برود. به این منظور، این مطالعه به بررسی سلامت دندانها و ضایعات پاتولوژیک دهان در بیماران مبتلا به اختلالات روانی در بیمارستانهای خورشید و مدرس اصفهان در سال 1398 پرداخته است.
روش بررسی
مطالعه توصیفیمقطعی حاضر بر روی 43 بیمار زن بستری مبتلا به اختلالات روانپزشکی مزمن بستری در مراکز روانپزشکی خورشید و شهید مدرس وابسته به دانشگاه علومپزشکی اصفهان در سال 1398 انجام شد. بیماران براساس میزان همکار بودن که در فرمهای پذیرش بیمارستان موجود بود و همچنین تمایل آنها برای ورود به مطالعه گزینش شدند. پس از دریافت رضایت کلامی و کتبی و بهصورت داوطلبانه بیماران وارد مطالعه شدند.
رضایت آگاهانه از سرپرست قانونی و همراه بیمار بستریشده نیز دریافت شد. نمونهگیری بهروش سرشماری بود. به این صورت که در بیمارستان خورشید، ۲۲ بیمار بستری حضور داشتند که تنها ۱۵ نفر قادر به همکاری بودند. از این ۷ بیماری که معاینه نشدند، ۱ بیمار بهدلیل بستری در اتاق ایزوله، ۴ بیمار بهدلیل عدم همکاری و ۲ بیمار بهدلیل نداشتن رضایت خانواده از مطالعه خارج شدند. در بیمارستان مدرس، ۴۰ بیمار بستری حضور داشتند که ۲۸ بیمار معاینه شدند. ۱۲ بیمار نیز معاینه نشدند (۱ بیمار در اتاق ایزوله، ۳ بیمار بهدلیل نداشتن رضایت خانواده، ۸ بیمار بهدلیل نداشتن همکاری). حجم نمونه با استفاده از فرمول شماره 1 و با درنظر گرفتن سطح اطمینان 95 درصد و نیز حداقل و حداکثر خطای 12 تا 15 درصد محاسبه شد.
Z برابر با 96/1، P برابر با 5/0 و d برابر با 12/0 محاسبه شد.
1.
ابتدا در یک چکیست از پیش تهیهشده، اطلاعات جمعیتشناختی داوطلبان شامل سن، تحصیلات، مدت بستری و نوع بیماری ثبت شد. در مرحله بعدی بررسیهای حفره دهان و دندان توسط 2 دانشجوی سال آخر دندانپزشکی با استفاده از چراغ قوه، آیینه، آبسلانگ، گاز استریل، دستکش لاتکس، دستکش پلاستیکی و ماسک انجام شد.
در مرحله بعدی، بررسیهای حفره دهان و دندان توسط 2 دانشجوی سال آخر دندانپزشکی با استفاده از چراغ قوه، آیینه، آبسلانگ، گاز استریل، دستکش لاتکس، دستکش پلاستیکی و ماسک انجام شد.
بیماران با رنج سنی 12 تا 60 سال بستری در مراکز درمانی بهعلت ابتلای مزمن به اسکیزوفرنی بدون بیماری سیستمیک وارد مطالعه و افراد مبتلا به بیماری سیستمیک همزمان و نداشتن همکاری از مطالعه خارج شدند. بررسیهای مخاط دهان ازطریق مشاهده عینی با تمرکز بر مناطق با ریسک بالای ابنرمالیته و یافتههای پاتولوژیک مانند کف دهان و کنارههای زبان انجام شد.
در این ارزیابیها، ضایعات براساس رنگ (سفید یا قرمز)، پیگمانتاسیون، وجود یا نبود وجود تورم، وجود یا نبود وجود زخم (حاد یا مزمن بودن زخم) طبقهبندی و وارد چکلیست شدند [13، 14].
وجود خودآزاری بافت نرم علاوهبر مشاهدات عینی و پرسش از بیمار ازطریق پرونده یا پرسیدن از پرستار بخش نیز بررسی و وارد چکلیست تهیهشده برای مطالعه شد. از نکات دیگری که در معاینه توجه شد، باید به وجود شواهد زروستومیا یا خشکی دهان اشاره کرد که با آبسلانگ و چراغ قوه و بررسی میزان چسبیدن آبسلانگ به مخاط اطراف ارزیابی شد [7]. معاینات دندانی طبق معیار DMFT که شاخص کمیت اثر پوسیدگی بر روی دندانها است، انجام شد.
شاخص دندانهای پوسیده، کشیدهشده و پرشده
این شاخص شامل 3 جزء، D: دندان پوسیده،M: فقدان دندان و F: دندان پر شده است [12]. همچنین درصورت مشاهده ضایعه مشکوک، از ضایعه با دوربین تلفن همراه تصویربرداری شد و به استادان مربوطه نشان داده شد. درصورت نیاز به بررسیهای بیشتر به مرکز درمانی اطلاع داده شد تا بیمار را پس از پایداری شرایط روحی به دانشکده دندانپزشکی اصفهان ارجاع دهند. درنهایت، جهت ضایعات قرمز رنگ یا سفید/قرمز که نیاز به بیوپسی داشتند و درصورت مشاهده پوسیدگی در دندان نیز که نیاز به رادیوگرافی بود، به دندانپزشک مربوطه ارجاع شد.
سپس دادههای بهدستآمده وارد نرمافزار SPSS نسخه 21 شدند. دادههای توصیفی بهصورت میانگین و انحرافمعیار، درصد و تعداد مطلق گزارش شدند. جهت تحلیل دادهها از تستهای مجذور کایدو تست دقیق فیشر، منویتنی و کروسکال والیس و رگرسیون لجستیک استفاده شد. P کمتر از 05/0 بهعنوان سطح معناداری درنظر گرفته شد.
یافتهها
در این مطالعه، 43 بیمار زن در محدوده سنی 18 تا 60 سال مبتلا به اختلالات روانی (با میانگین سنی 8/13±7/36 سال) که بهطور متوسط1/8±6/17 روز در بیمارستان بستری و تحت درمان بودند، بررسی شدند. بررسی و مقایسه ضایعات دهانی در این بیماران نشان داد، 72 درصد از بیماران ضایعات دارند که ضایعات سفید/قرمز (1/23 درصد) و ضایعات پیگمانته (2/21 درصد) بیشترین تعداد و ضایعه زبان مودار سیاه با 0/2 درصد، کمترین تعداد را داشت (جدول شماره 1).
همچنین 2/37 درصد (16 مورد) از بیماران از خشکی دهان رنج میبردند. 62 درصد (27 مورد) عارضه خشکی دهان نداشتند. با استفاده از تست دقیق فیشر، خشکی دهان با نوع ضایعات از نوع سفید/قرمز (001/0>P)، پیگمانته (01/0=P) و زبان جغرافیایی (007/0=P) ارتباط معناداری داشت.
نمره DMFT در بیماران دچار خشکی دهان بهطور معناداری بالاتر ارزیابی شد (01/0=P). خشکی دهان با نوع بیماری ارتباط معناداری داشت (03/0=P) افرادی که مبتلا به اسکیزوفرنی و دوقطبی بودند، دهان خشک احتمالاً ناشی از داروهای مصرفی یا علل دیگری بود. با استفاده از آزمون منویتنی، خشکی دهان با مدت بستری، ارتباط معناداری نداشت (69/0=P).
بیشترین تعداد مشاهدهشده در سلامت دندانها با شاخص DMFT برابر با عدد 10 و 13، هرکدام با 2/16 درصد مشاهده شد (تصویر شماره1). میانگین آن در میان بیماران برابر با 23/12بوده است.
نتایج نشان داد 3/16 درصد (7 مورد) خودآزاری دهانی داشتند و مابقی خودآزاری دهانی نداشتند. همچنین با استفاده از تست منویتنی، DMFT و خودآزاری دهانی بیماران با یکدیگر ارتباط معناداری نداشت (39/0=P). در تست دقیق فیشر، خودآزاری دهانی تنها با ضایعه زخم ارتباط معناداری نشان داد (001/0=P)(جدول شماره 2) و نیز خودآزاری دهانی با نوع بیماری ارتباط معناداری نداشت (40/0=P) (جدول شماره 3).
بررسی سایر اطلاعات مندرج در پرونده بیماران نشان داد، 4/67 درصد (29 مورد) از بیماران دچار سایش دندانی، 14 درصد (6 مورد) دچار آسیمتری بودند و 7/90 درصد (39 مورد) نیاز به گرافی از دندانها داشتند. با استفاده از آزمون منویتنی، تعداد خودآزاری دهانی در میان بیماران با مدت زمان بستری ارتباط معناداری نداشت (16/0=P). بهعلاوه آزمون دقیق فیشر نشان داد نوع بیماری بر ضایعات سفید/قرمز (005/0=P) و زبان جغرافیایی (01/0=P) اثر دارد، بهطوریکه این ضایعات در بیماری اسکیزوفرنی و افسردگی شدید بیشتر مشاهده شد (جدول شماره 4).
آزمون کروسکال والیس ارتباط معناداری میان حضور ضایعات و میزان تحصیلات (12/0=P) و DMFT و نیز میزان تحصیلات افراد (59/0=P) و DMFT با نوع بیماری نشان نداد (17/0=P). میان زمان بستری افراد با DMFT (84/0=P) و حضور ضایعات (92/0=P) نیز با استفاده از آزمون منویتنی، ارتباط معناداری وجود نداشت. طبق آزمون رگرسیون لجستیک بهطور همزمان بین حضور ضایعات با میزان تحصیلات افراد و زمان بستری ارتباط معناداری مشاهده نشد (05/0
بحث
در مطالعه حاضر، 43 بیمار زن بستری مبتلا به اختلالات روانپزشکی با میانگین سنی 83/13±74/36 سال و زمان بستری 18/8±67/17 روز بررسی شدند. سطح تحصیلات در جمعیت بررسیشده بهترتیب تعداد دیپلم، فوق دیپلم، ابتدایی، بیسواد، لیسانس، سیکل و در آخر نیز فوق لیسانس بود. در جمعیت بررسیشده، بیشتر بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی بودند و پس از آن اسکیزوفرنی، افسردگی شدید و اختلالات رفتاری داشتند. در مطالعهای دیگر مشاهده شد که بیماریهای دهان و دندان در بیماران روانپزشکی و خصوصاً اسکیزوفرنی شایع است [15]. این اختلاف احتمالاً بهدلیل تفاوت در جمعیت مطالعهشده بود. در مطالعه حاضر، بیشترین تعداد ضایعات در بیماران دوقطبی دیده شد که علت احتمالی این تفاوت، بالا بودن جامعه آماری بیماران دوقطبی در میان بیماران بستری و نیز احتمالاً بررسی بیماران در فصل تابستان (زمان شیوع بیشتر اختلالات دوقطبی) بوده است.
در معاینات دهانی، 72 درصد از بیماران دچار ضایعات بودند که ضایعات سفید/قرمز و ضایعات پیگمانته بیشترین تعداد را داشتند. در بررسی دندانها براساس شاخص DMFT نیز دیده شد که 2/16 درصد از افراد، امتیاز 13 و نیز 2/16 درصد دیگر امتیاز 10 را به خود اختصاص دادند. بهعلاوه شواهد و شکایت از خشکی دهان نیز در 2/37 درصد از بیماران دیده شد. در مطالعهای دیگر، میانگین شاخص DMFT در بیماران 75/13 [4]، در مطالعه حاضر، میانگین شاخص DMFT 8/12 بیان شد که با بسیاری از مطالعات دیگر در یک راستا بود [4، 16، 17]، درحالیکه در 2 مطالعه دیگر میانگین DMFT بیش از 19 ثبت شده بود [5، 18] و البته مطالعاتی نیز هستند که میانگین DMFT پایینتری برای بیماران مبتلا به اختلالات روانپزشکی بیان کردهاند [19، 20].
این تفاوت چشمگیر در وضعیت سلامت دهان و دندان شاید بهعلت انتخاب جمعیت بررسیشده، زمان ابتلا به بیماری یا زمان بستری، تفاوت در نوع داروها یا فاکتورهای جمعیتشناختی و تفاوت در فرهنگها باشد که به پارهای از آنها در ادامه اشاره شده است.
بررسیهای ارتباطسنجی نشان داد شرایط نامساعد سلامت دهان براساس نوع ضایعات (سفید/قرمز و پیگمانته و زبان جغرافیایی) بهصورت معناداری با ابتلا به خشکی دهان مرتبط است، درحالیکه ارتباطی با مدت بستری یافت نشد. خشکی دهان در بسیاری از مطالعات بررسی شده است. مطالعهای خشکی دهان را بهعنوان عارضه ناشی از مصرف داروهای آنتیسایکوتیک میداند و درنهایت، تشدید خشکی دهان با آسیب به دندانها، اختلالات مفصل تمپرومندیبولار و آسیب به فضای دهانی ارتباط مستقیمی دارد [21].
مطالعات دیگری نیز بر یافتههای مشابهی درباره نقش بزاق بر سلامت دهان و دندان تأکید کردند [18، 22]. بزاق دائماً در دهان جریان دارد و محیط دهان را مرطوب میسازد و بهعلاوه با نرم کردن غذا و نیز سهولت حرکات جویدن از آسیب مکانیکی به بافت دهان و دندانها پیشگیری میکند. بهعلاوه با شستوشوی حفره دهانی به پاکسازی مکرر این فضا کمک میکند و همچنین محتویات بزاق بهخودیخود خاصیت آنتیمیکروبیال دارد. در مطالعهای ارتباط مستقیمی بین خشکی دهان با ضایعات دهانی و آسیب دندانی مشاهده شد [22]. عدم ارتباط خشکی دهان با زمان بستری در مطالعه حاضر احتمالاً ناشی از مدت کوتاه بستری بیماران بوده است. باتوجهبه اینکه آسیبهای ناشی از مصرف داروها، پدیدهای مزمن است و تأثیر آن ارتباط مستقیم با طول مدت بستری دارد، موجب شد در فاز بستری، یافتهای برای خشکی دهان بهدست نیاید.
خودآزاری دهانی نیز از یافتههای معمول در بیماران روانپزشکی است، این یافته در 3/16 درصد از بیماران مطالعه حاضر نیز گزارش شد، اما ارتباطی با طول مدت بستری و نیز نوع بیماری روانی نداشت. این درحالیاست که خودآزاری دهانی بهصورت معناداری با نوع آسیب به حفره دهان مرتبط بود و زخمهای دهانی بهطورمعناداری در بیماران با خودآزاری دهانی بیشتر یافت شد.
طبق مطالعات مختلف خودآزاری دهانی نیز مانند سایر علائم خودآزاری از یافتههای نسبتاً شایع در بیماریهای روانپزشکی است که البته عمدتاً در بیماران اسکیزوفرنی و بهدنبال فازهای توهمی اتفاق میافتد [23-25] که این نتایج با نتیجه مطالعه حاضر که ارتباط معناداری میان این دو به دست نیاورد، متفاوت است. شاید بتوان گفت دلیل این تفاوت، تعداد نمونههای بالا در مطالعات پیشین است. اگر مطالعهای تنها با تمرکز بر بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی انجام شود، احتمالاً ارتباط معنادار به دست خواهد آورد. در اثر بروز خودآزاری، ترمیم زخم بهخوبی اتفاق نمیافتد و موجب تغییر رنگ، ساختار و ایجاد بافت فیبروز در محیط دهان میشود که بهتدریج میتواند به سمت بدخیمی پیش برود [25].
پس از بیماران دوقطبی، بروز ضایعات دهانی در بیماریهای اسکیزوفرنی بیشتر بود، یافتهای که در مطالعات دیگر نیز تأیید شدهاست [6، 26]. برتاد-گونات و همکاران در مطالعه خود شدت ضایعات دهانی را در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی بیش از سایر بیماریها بیان کردند [6]. تانگ و همکاران که در مطالعه خود به ارزیابی بهداشت دهان و دندان در 3 گروه از بیماران پرداختند، بیشترین اختلالات دهان و دندان را در اسکیزوفرنی نشان دادند، درحالیکه مقایسه افسردگی و اختلال دوقطبی تفاوتی را نشان نداد [27]. این مسئله میتواند بهعلت اهمیت کمتری باشد که این بیماران به سلامت دهان و دندان خود میدهند.
تعداد بیشتر ضایعات پاتولوژیک دهان در بیماران اسکیزوفرنی، یافتهای است که در مطالعه توماس و همکاران [28] نیز تأیید شد. در مطالعه حاضر، ضایعات در بیماران دوقطبی و اسکیزوفرنی بیشتر بود که احتمالاً ناشی از بروز فازهای توهمی در این افراد باشد. بهعلاوه، اینکه بیماران مبتلا به اختلالات دوقطبی و اسکیزوفرنی باتوجهبه ماهیت بیماری خود بیشتر از سلامت خود و از آن جمله سلامت دهان و دندان غافل میشوند که با پیشرفت بیماری آنها، غفلت از سلامت و آسیبها نیز تشدید میشود.
بهطور همزمان بین حضور ضایعات با میزان تحصیلات افراد و زمان بستری، ارتباط معناداری مشاهده نشد. بیشتر مطالعات بر سن افراد و نیز زمان ابتلا به بیماری (نه زمان بستری) تأکید داشتند. در این مطالعات ارتباط معنادار و مستقیمی میان زمان بیماری و آسیبهای دهان و دندان یافت شد که میتواند مرتبط با زمان مصرف داروهای آنتیسایکوتیک یا شدت بیماری در آنها باشد [20، 21، 26، 29].
نتیجهگیری
براساس یافتههای مطالعه حاضر، خشکی دهان و خودآزاری در بیماران روانپزشکی بیشتر دیده شد. درنتیجه، انجام پیگیریهای منظم در بیماران میتواند از تعداد ضایعات دهانی و پوسیدگیهای دندانی آنها بکاهد یا به تشخیص زودرس و درمان بهتر آنها کمک کند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله بخشی از پایاننامه دکتری عمومی دندانپزشکی به شماره 398641 و کد اخلاق IR.MUI.RESEARCH.REC.1398.558 است.
حامی مالی
این مقاله بخشی از پایاننامه دکتری عمومی دندانپزشکی دانشجویان مرضیه شیخ رباطی و فاطمه بهرام زاده زیر نظر اساتید فروز کشانی، ندا کارگهی، زهراقضاوی در دانشکده دندانپزشکی بخش آسیبشناسی دانشگاه علومپزشکی اصفهان است. حامی مالی آن دانشکده دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان بوده است.
مشارکت نویسندگان
مفهومسازی و سرپرستی: فروز کشانی، ندا کارگاهی و زهرا قضاوی؛ روششناسی، تحقیق و نگارشـپیشنویس اصلی: فروز کشانی، ندا کارگاهی، زهرا قضاوی، مرضیه شیخ رباطی وفاطمه بهرام زاده؛ نگارشـنقد و ویرایش: فروز کشانی، ندا کارگاهی و زهرا قضاوی؛ تأمین مالی: دانشگاه علومپزشکی اصفهان؛ منابع: بیمارستانهای منتخب در اصفهان، ایران.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله هیچگونه تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی و دانشکده دندانپزشکی اصفهان و کارکنان بیمارستانهای خورشید و مدرس تشکر و قدردانی میشود.