دوره 16، شماره 3 - ( خرداد 1401 )                   جلد 16 شماره 3 صفحات 211-200 | برگشت به فهرست نسخه ها

Research code: 1772
Ethics code: IR.SKUMS.REC.1397.329


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Ghanbari-Afra L, Zaheri A, Mehraban A, Delaram M, Deris F. Harmful Stressors in the Post-anesthesia Care Ward in 2017: Comparison of the Views of Patients and Nurses. Qom Univ Med Sci J 2022; 16 (3) :200-211
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3436-fa.html
قنبری افرا لیلا، ظاهری آزیتا، مهربان اسما، دلارام معصومه، دریس فاطمه. عوامل تنش‌زای آسیب‌زننده در بخش مراقبت‌های پس از بیهوشی در سال 1397: مقایسه دیدگاه بیماران و پرستاران. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1401; 16 (3) :200-211

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3436-fa.html


1- مرکز تحقیقات پرستاری تروما، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان، ایران.
2- گروه هوشبری، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم‌پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران. ، zaheriazita69@gmail.com
3- گروه هوشبری، دانشکده پیراپزشکی، دانشگاه علوم‌پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران.
4- گروه مامایی، دانشکده پرستاری و مامایی، دانشگاه علوم‌پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران.
5- گروه آمار اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم‌پزشکی شهرکرد، شهرکرد، ایران.
متن کامل [PDF 5016 kb]   (269 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (682 مشاهده)
متن کامل:   (416 مشاهده)
مقدمه
واحد مراقبت پس از بیهوشی (ریکاوری) به‌منظور پایش و مراقبت از بیمارانی است که درحال بهبود از آثار فوری فیزیولوژیک بیهوشی و جراحی هستند [1]. ریکاوری معمولاً زیر نظر بخش بیهوشی و به‌وسیله پرستاران مسئول و کارکنان ورزیده اداره می‌شود [2] در این مکان٬ بیماران ازلحاظ حفظ راه‌های هوایی و ثبات همودینامیک یا دینامیک‌خون خود در ناپایدارترین شرایط به سر می‌برند [3]. بنابراین بیماران در واحد مراقبت‌های پس از بیهوشی٬ به مانیتورینگ دقیق راه هوائـی، فعالیت‌های تنفسی، علائم حیاتی، مایعـات داخل وریـدی، کاتترهای ادراری و مراقبت از درن‌های جراحی نیاز دارند [4]. سرویس‌دهی مطلوب و مراقبت هوشیارانه در بخش‌های ریکاوری، سبب امنیت بیماران در این واحدها می‌شود و از رویدادهای ناخواسته و مرگ‌ومیرهای پس از جراحی و بیهوشی به‌طور قابل‌ملاحظه‌ای می‌کاهد [5]. در بخش ریکاوری پرستاران مراقبت از بیمار را تا بیداری کامل به عهده می‌گیرند [6].
واحد ریکاوری٬ به‌طور بالقوه یک بخش پراسترس است [7]. زیرا بیماران این بخش٬ پس از گذراندن یک اقدام تهاجمی و تجربه استرس بیهوشی و جراحی، در این مکان با یک بی‌تعادلی روبه‌رو می‌شوند [8]. علاوه‌بر موارد ذکرشده٬ بیماران با سایر استرسورهای موجود در ریکاوری مانند فضای ناآشنا، افراد ناشناس، بوهای ناخوشایند، صداهای موجود (پرستاران، بیماران، مانیتورینگ‌ها و دستگاه‌ها)، محدودیت ارتباط با خانواده، ناتوانی در تغییر پوزیشن، درد تسکین‌نیافته، لوله‌های دهان و بینی، تشنگی و غیره مواجه می‌شوند [9].
این استرسورها٬ اصولاً عوامل تحریک‌کننده‌ای هستند که منجربه پاسخ استرسی می‌شوند [7]. پاسخ استرسی درواقع واکنشی فیزیولوژیک است که به علت ادراک موقعیت‌های ناسازگاری و وحشت‌آور در فرد رخ می‌دهد [10].
نتایج مطالعات نشان می‌دهد که بیماران در نتیجه تجربه این استرسورها، یک سری واکنش‌های روانی و احساسی را به‌صورت فوری یا طولانی‌مدت از خود بروز می‌دهند که ممکن است روی سلامتی، بهبودی و بازتوانی آن‌ها تأثیر منفی بگذارد و باعث افزایش درد، افزایش فشار خون و تأخیر در ریکاوری ‌آن‌ها شود و گاه تا چندین ماه بعد از ترخیصشان همچنان ادامه داشته باشد و درنهایت به کاهش سطح کیفیت زندگی بیانجامد [11]. شناسایی مناسب عوامل استرس‌زا، حمایت روانی و اجرای مداخلات روانی بالینی فوری ازطرف پرستاران در بیماران بستری، می‌تواند بهبود قابل‌ملاحظه‌ای در نتایج بیماران ازقبیل بهبود در علائم حیاتی، کاهش درد، اضطراب، عوارض و طول بستری و رضایت کلی بیمار ایجاد کند [12، 13]. به‌طوری‌که اگر پرستاران نتوانند عوامل تنش‌زای وارد بر بیماران را به‌طور دقیقی درک کنند، در ارائه مراقبت مؤثر به آنان نیز ناتوان خواهند بود  [11، 14] درحالی‌که درک این استرسورها از وظایف اصلی پرستاران محسوب می‌شود، شناخت صحیح استرسورهای درک‌شده بیمار به پرستار کمک خواهدکرد تا با تعدیل یا تغییر آن‌ها با اجرای مداخلات مناسب، نقش مؤثری در روند بهبودی بیمار ایفا کند  [11].
مطالعات فراوانی درزمینه تفاوت درک استرسورها از دیدگاه بیماران و پرستاران در سایر واحدهای بستری نظیر بخش‌های مراقبت ویژه انجام شده است که با هم نتایج متفاوتی دارد. به‌طوری‌که نتایج مطالعه موی سو نشان داد که بالاترین عامل استرس‌زای درک‌شده بیمار و پرستار، محصور شدن در لوله‌ها است٬ اما درک سایر استرسورها از دیدگاه 2 گروه تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای داشته است  [11]. در مطالعه لندستروم٬ تشنگی رایج‌ترین استرسور از دیدگاه بیماران بوده است، درحالی‌که ادراک پرستاران از احساس تشنگی بیماران محدود بوده است [15].
درکل باتوجه‌به نتایج مطالعات و نیز با درنظر گرفتن شرایط محیطی، فرهنگی و توانایی‌های مهارتی کارکنان و غیره که می‌توانند وضعیت منحصربه‌فردی برای بیماران و پرستاران ایجاد کنند، تفاوت‌های قابل‌توجهی بین سطح ادراک بیماران و پرستاران از استرسورهای محیط بیمارستانی وجود دارد که نیازمند تحقیق و بررسی بیشتری است [11]. این در حالی است که محقق مطالعه‌ای در این زمینه پیدا نکرد. بنابراین تصمیم گرفت تا در این مطالعه درخصوص عوامل استرس‌زا موجود٬ ادراک بیماران و پرستاران واحدهای ریکاوری بیمارستان‌های آموزشی‌درمانی شهرکرد در سال1397 را مورد مقایسه قرار دهد.
روش بررسی
این مطالعه به‌صورت توصیفی‌مقطعی در سال 1397 انجام شد. ابتدا محقق با کسب مجوز از دانشگاه علوم‌پزشکی شهرکرد برای انجام تحقیق و همچنین کسب تأیید از کمیته اخلاق دانشگاه و کسب مجوز از مسئولان بیمارستان‌ها به واحدهای ریکاوری مراجعه کرد و پس از معرفی خود و توضیح درمورد اهداف مطالعه و کسب رضایت کتبی برای شرکت در مطالعه، پرسش‌نامه‌ها را در اختیار پرستارانی که دارای معیارهای ورود به مطالعه بودند قرار داد تا در حضور محقق اقدام به تکمیل آن کنند. محقق پرسش‌نامه مربوط به بیماران را پس از انتقال آن‌ها به بخش به‌صورت مصاحبه تکمیل کرد، فرد مصاحبه‌‌کننده شخص ثابتی درنظر گرفته شد تا از تفهیم یکسان سؤالات به بیماران اطمینان بیشتری حاصل شود. معیارهای ورود افراد شرکت‌کننده در پژوهش شامل بستری شدن بیش از یک ساعت بیمار در واحد ریکاوری، بیمارانی که بیهوشی عمومی را گذرانده بودند، توانایی برقراری ارتباط، هوشیار و بیدار بودن و آگاهی داشتن به زمان و مکان و شخص، داشتن سن بالای 15 سال (به دلیل دارا بودن توانایی برقراری ارتباط با محقق)، نداشتن تاریخچه شناخته‌شده بیماری شناختی و روانی٬ نداشتن سابقه بستری بیمار در ریکاوری بود و برای پرستاران نیز مواردی چون اشتغال در واحد ریکاوری برای حداقل 6 ماه و نیز داشتن حداقل مدرک کاردانی درنظر گرفته شده بود. تنها معیار خروج از مطالعه تمایل نداشتن به ادامه شرکت در پژوهش بود.
هنگام جمع‌آوری اطلاعات و تکمیل پرسش‌نامه٬ به واحدهای موردپژوهش اطمینان داده شد که نیازی به ذکر نام در پرسش‌نامه‌ها نیست و تمامی اطلاعات آن‌ها محرمانه خواهند ماند.
ابزار مورداستفاده در این مطالعه٬ پرسش‌نامه محقق‌ساخته بود که از دو بخش اطلاعات جمعیت‌شناختی برای پرستاران (سن، جنس، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، سمت پرستار و نوع شیفت) و برای بیماران (سن، جنس، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات) تشکیل شده بود. بخش دوم پرسش‌نامه نیز عوامل استرس‌زای موجود در بخش مراقبت‌های پس از بیهوشی را دربرداشت که با تغییراتی در پرسش‌نامه مقیاس استرس‌زای محیطی اصلاح‌شده واحد مراقبت‌های ویژه گانونگ تشکیل شده بود. این پرسش‌نامه شامل 33 گویه بودکه هر گویه با مقیاس لیکرت 5 گزینه‌ای امتیازبندی شد. امتیازات از 4=فوق‌العاده استرس‌زا تا 1=نداشتن استرس‌زایی و نیز برای مواردی که سؤال موردنظر برای پاسخ‌دهندگان غیرقابل درک باشد 0=ناشناخته طبقه‌بندی شدند. بنابراین نمره کلی پرسش‌نامه از 0 تا 132 امتیازبندی می‌شود. ضمناً در پایان هر پرسش‌نامه از پاسخ‌دهندگان درخواست می‌شود که 3 مورد از استرس‌آورترین عوامل را ذکر کنند. این پرسش‌نامه٬ در مطالعه عزیزی فینی و همکاران روا و پایا شده است و آلفای کرونباخ آن 91/0 گزارش شده است [16].
تحلیل داده‌ها
به‌منظور کسب اطمینان از روایی محتوا٬ پرسش‌نامه در اختیار  6 تن از اعضای هیئت علمی گروه بیهوشی و پرسنل پرستاری  ریکاوری قرار داده شد و از آن‌ها خواسته شد درصورتی‌که گویه‌های پرسش‌نامه دچار اشکال در فهم و یا ابهام است یا اشکال ویرایشی دارد و یا جملات دشواری دارد مشخص کنند و بعد از اظهارنظر آن‌ها روایی محتوا تأیید شد. پایایی پرسش‌نامه به کمک روش آزمون-بازآزمون محاسبه شد به‌طوری‌که ابتدا پرسش‌نامه‌ها بین 10نفر از پرستاران بخش‌های مراقبت پس از بیهوشی و 10 نفر از بیماران بستری در این واحدها توزیع شد. مجدداً بعد از دو هفته ابزار در اختیار آن‌ها قرار گرفت، اطلاعات به‌دست‌آمده از پرسش‌نامه‌ها وارد نرم‌افزار SPSS نسخه 19 شد. نهایتاً ضریب آلفای کرونباخ 85/0 به دست آمد.

باتوجه‌به اینکه نمونه‌گیری پرستاران به‌صورت سرشماری انجام شد؛ تمامی پرستاران شاغل در واحدهای ریکاوری بیمارستان‌های کاشانی و هاجر (س) انتخاب شدند. تعداد بیماران شرکت‌کننده در این مطالعه با استفاده از فرمول شماره 1، 384 بیمار است [16].
1. (D=0/05٬P=q=0/5 ٬Z=1/96)

اطلاعات پس از جمع‌آوری وارد نرم‌افزار SPSS نسخه 19 شدند و با استفاده از آمار توصیفی شامل تعداد درصد، میانگین و انحراف ‌معیار و آمار تحلیلی شامل کای‌دو، تی مستقل و آنالیز واریانس تحلیل شدند. سطح معناداری 05/0 درنظر گرفته شده است.
یافته‌ها
شرح متغیرهای جمعیت‌شناختی شرکت‌کنندگان در این پژوهش در جدول شماره 1 آورده شده است.

میانگین نمره کل عوامل تنش‌‍‌زا هم از دیدگاه بیماران و هم از دیدگاه پرستاران بررسی شده است. آزمون تی‌ نشان داد بین نمره کل عوامل تنش‌زا از دیدگاه بیماران و پرستاران اختلاف معناداری وجود ندارد. (جدول شماره 2).

نتایج آزمون تی نشان داد بین میانگین نمره کل عوامل تنش‌زا از دیدگاه بیماران با جنسیت٬ رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین آزمون کروسکال والیس و تحلیل واریانس یک‌طرفه به‌ترتیب نشان دادند که بین نمره کل عوامل تنش‌زا با سطح تحصیلات و وضعیت تأهل رابطه معناداری وجود ندارد.
ضریب همبستگی پیرسون نیز نشان می‌دهد همبستگی خطی بین سن بیماران و نمره کل عوامل تنش‌زا از دیدگاه آنان، وجود ندارد (جدول شماره 3).

براساس نتایج آزمون پیرسون، بین میانگین نمره کل عوامل تنش‌زا در پرستاران با سن آن‌ها همبستگی معناداری وجود ندارد. همچنین آزمون تی نشان داد هیچ‌گونه رابطه معناداری بین نمره میانگین کل عوامل تنش‌زا از دیدگاه پرستاران٬ با جنسیت، شیفت کاری، سمت کاری و وضعیت تأهل آن‌ها وجود ندارد (جدول شماره 4).

اولویت‌بندی استرسورهای بررسی‌شده به‌صورت مقایسه‌ای از دیدگاه بیماران و پرستاران در جدول شماره 5 آورده شده است.


بحث
این مطالعه برای اولین‌بار در ایران به‌منظور بررسی دیدگاه بیماران و پرستاران درزمینه عوامل تنش‌زای بیماران بستری در واحد ریکاوری (مراقبت‌های پس از بیهوشی) انجام شد، در حالی‌که سایر مطالعات صورت‌گرفته در ایران و خارج از کشور به تحلیل استرسورهای سایر واحدها نظیر بخش مراقبت ویژه قلبی، غیرقلبی و بخش‌های داخلی و پس از جراحی پرداخته‌اند٬ بنابراین مقایسه‌های با سایر مطالعات که در این قسمت آورده شده است مربوط به پژوهش‌هایی با محیط اجرای غیر از واحد ریکاوری است.
نتایج مطالعه حاضر نشان داد تفاوت معناداری بین میانگین نمره پرستاران و بیماران وجود نداشته است و پرستاران و بیماران نسبت به اکثر گویه‌های استرسور درک یکسانی داشتند و در 10 اولویت اول از 33 استرسور حداقل در 6 مورد درک نسبتاً مشابهی داشتند. آنچه که به‌وضوح مشخص است بیماران و پرستاران درد و تشنگی را از مهم‌ترین عوامل استرس‌زا می‌دانند درحالی‌که گویه «رعایت نداشتن حریم خصوصی بیماران در بخش ریکاوری» ازنظر پرستاران اهمیت بالایی داشته است٬ اما بیماران آن را به‌عنوان کم‌اهمیت‌ترین استرسور گزارش کرده‌اند.
یافته‌های مطالعه نشان داد که بین میانگین نمره کل عوامل تنش‌زا از دیدگاه بیماران و پرستاران اختلاف آماری معناداری وجود ندارد٬ اما ازنظر بالینی میانگین نمره عوامل تنش‌زا از دیدگاه بیماران بالاتر بوده است. درحالی‌که در مطالعه یاوا و همکاران [17]، همچنین در مطالعه کوچران و همکار [18] که در واحد مراقبت‌های ویژه غیرقلبی انجام شد، میانگین شدت عوامل تنش‌زا از دیدگاه پرستاران بالاتر از بیماران بوده است که این نتایج با یافته‌های مطالعه حاضر همخوانی ندارند. باتوجه‌به اینکه واحدهای ریکاوری نیز به علت شرایط بیماران موجود در آن به‌عنوان بخش‌های مراقبتی ویژه و خاص درنظر گرفته می‌شوند٬ اما در تبیین این اختلاف نتایج باید توجه داشت مواردی مانند کمبود نیروی کار و بالا بودن تعداد بیماران مراجعه‌کننده به اتاق‌های عمل، فاصله کوتاه بین عمل‌های جراحی باعث ازدحام ناگهانی در واحدهای ریکاوری می‌شود که به‌دنبال آن٬ پرستاران مجبور می‌‌شوند به‌جای پرداختن به نیازهای اساسی بیماران بیشتر وقتشان را صرف امور منشی‌گری کنند؛ ازاین‌رو توجه کمتری به بیماران و رفع استرسور آن‌ها دارند. از طرفی شاید بتوان با تأکید بر گویه ناآشنایی بیماران با محیط، پرستاران و زمان (که ازنظر بیماران جز موارد استرس‌زای در اولویت بودند) و نیز ساختار فیزیکی (که اغلب در بیشتر بخش‌ها به‌صورت استاندارد نیستند) را به‌عنوان دیگر عوامل افزایش میزان درک بیماران از عوامل تنش‌زای موجود در بخش ریکاوری دانست. زیرا نتایج مطالعات در این خصوص نشان می‌دهد آشنایی با محیط درمانی، ساختار فیزیکی مناسب، امکان برقراری ارتباط و افزایش آگاهی نسبت به مکان و زمان می‌تواند از شدت استرس بیماران در هر قسمت از محیط بالینی بکاهد [19].
نتایج مطالعه نشان داد که پرستاران و بیماران در 10 اولویت  اول از 33 اولویت حداقل در 6 مورد درک نسبتاً مشابهی دارند. از بین عوامل اشاره‌شده٬ بیماران درد و پرستاران شنیده شدن صدای ناله و گریه سایرین را برای بیماران پُراسترس‌زاترین گویه‌ها گزارش کردند. بدیهی است که بیماران پس از پشت سر گذاشتن پروسه جراحی و آسیب و جراحت بافتی که متحمل شده‌اند درد شدیدی را تجربه می‌کنند و در مقابل٬ پرستاران بر این باورند که به علت تزریق داروهای ضددرد٬ این استرسور برای کمرنگ‌تر  می‌شود هرچند پرستاران نیز به این گویه در اولویت ششم نگاه می‌کنند.
به‌طورکلی از بین 10 اولویت اصلی عوامل تنش‌زا از دیدگاه بیماران و پرستاران٬ 6 مورد مشابهی که در 2 گروه درک نزدیک‌تری نسبت به آن وجود داشت شامل تشنگی، درد، آگاهی نداشتن درخصوص زمان ترخیص، اولویت توجه پرستاران به دستگاه‌های اطراف در مقایسه با‌توجه‌به بیمار، ناتوانی در تغییر دادن پوزیشن، آگاهی نداشتن درخصوص طول مدت بستری که نشان می‌دهند اداراک پرستاران تاحدزیادی با ادارک بیماران مشابه است. 3 عامل تنش‌زا از بین 10 عامل اصلی از دیدگاه بیماران که پرستاران امتیاز کمتری برای آن‌ها قائل شده‌اند نیز شامل برقرار نکردن ارتباط با خانواده، دیدن اقدامات درمانی  دیگران و داشتن سوند ادراری هستند که پرستاران به‌ترتیب نمره‌های هفدهم، بیست‌وهشتم و بیست‌وپنجم به آن‌ها داده‌اند. نتایج مطالعات سو و همکاران در هنگ‌کنگ نیز نشان داد که پرستاران و بیماران گاه نسبت به بعضی از استرسورها درک یکسانی دارند و محدود شدن توسط لوله‌ها و مسیرهای شریانی را استرس‌زاترین عامل بیان کرده بودند [11]. همچنین نتیجه مطالعه یاوا و همکاران در ترکیه نشان داد بیماران و پرستاران درک مشابهی از استرسورها داشتند و ترس از مرگ را به‌عنوان بزرگترین استرسور بیان کردند [18]. در تبیین این یافته‌ها شاید بتوان گفت که احتمالاً همدلی و شناخت مناسب که درطول زمان برای پرستاران نسبت به وضعیت بیماران بستری در این واحدها به‌وجود آمده است می‌تواند به ایجاد درک مشابه کمک کند. زیرا بنا به اظهارات روان‌شناسان٬ ارتباط یکی از مهم‌ترین مهارت‌های پرستاری است که به پرستار اجازه می‌دهد نیازهای مددجو را بهتر درک کند و اصولاٌ پرستاران در برقراری ارتباط با بیمارانشان موفق هستد و درنتیجه منجر به ادراک مشابه پرستار و بیمار از استروسورهای بیمار می‌شود و در مقابل هرگاه در این مهارت ضعیف باشند یا عواملی مانع از به‌کارگیری آن شوند نارضایتی بیماران از کیفیت مراقبت را در پی خواهد داشت [20].
درک مشابه شاید به این معناست که پرستاران به نیازهای بیماران توجه کافی را دارند و مراقبت‌های لازم برای برآوردن آن نیاز را ارائه داده‌اند. درحالی‌که مطالعات نشان می‌دهد، درک مؤثر و مشابه می‌تواند به ارائه مراقبت مؤثر بینجامد [21]. نتایج مطالعه کور و همکاران در هند نشان داد به‌دنبال تفاوت ادراک پرستاران و بیماران از عوامل تنش‌زا، بیماران اظهار داشتند که مراقبت مؤثر و مناسبی به آن‌ها ارائه نمی‌شود [20].

شاید یکی از دلایل مشابه بودن نتایج در این باشد که میانگین سنی پرستاران 33 سال بوده است که سن جوانی محسوب می‌شود. بنابراین جدید بودن اطلاعات پرستاران و داشتن شناخت مناسب از عوامل تنش‌زا مؤثر بوده است و مجموعاً درک مشابهی را ایجاد کرده است٬ اما آن‌ها احتمالاً به دلایلی هم نتوانسته‌اند در رفع این عوامل تنش‌زا موفق باشند، به عبارت دیگر آن‌ها آگاهی و دانش کافی درباره عوامل تنش‌زا داشته‌اند٬ اما عملکرد مناسبی را از خود نشان نداده‌اند.
از‌نظر هر 2 گروه٬ درد یکی از عوامل تنش‌زای اصلی است که درواقع ازنظر بیماران اولین عامل و ازنظر پرستاران ششمین عامل به شمار می‌رود. نتایج مطالعات ون د لور٬ نواها٬ و کائور نشان دادند که درد٬ جزء اولین عوامل تنش‌زا از دیدگاه بیماران محسوب می‌شود [٬20 22]. این مسئله نشان می‌دهد که باید به درد توجه بیشتری داشت. به‌خصوص برای بیمارانی که در بخش‌های مراقبت‌های بعد از جراحی٬ شرایطی بحرانی و ویژه‌ دارند و به دلیل عمل جراحی و یا قرار گرفتن تحت پروسیجرهای تهاجمی و غیرتهاجمی احساس درد بیشتری دارند. بنابراین می‌توان پذیرفت که وجود درد برای آن‌ها یک عامل تنش‌زا باشد. پرستاران این واحدها نیز خود شاهد اجرای پروسیجرهای تهاجمی هستند که منجر به ایجاد درد در بیماران می‌شود و احتمالاً به همین دلیل درد را جزء عوامل تنش‌زای اصلی قرار داده‌اند. درد یکی از عوامل تنش‌زا است که می‌تواند پاسخ‌های فیزیولوژیک را در بیماران به راه اندازد، در نتیجه اندازه‌گیری و کنترل مناسب آن از سوی پرستاران از اهمیت زیادی برخوردار است [23].
بیماران به بعضی گویه‌ها کمترین امتیاز را دادند که شامل حضور داشتن زن و مرد در یک اتاق، بوهای ناخوشایند و حفظ حریم خصوصی بود. این مسئله می‌تواند گویای آن باشد که پرستاران پرسنل مربوط تاحدودی عوامل ذکرشده را تعدیل کرده‌اند. زیرا از دیدگاه پرستاران٬ نداشتن حریم خصوصی٬ جزو تنش‌زاترین عوامل گزارش شده بود البته ممکن است که وجود عوامل استرس‌زای قوی‌تر باعث شده باشد که بیماران اصلاً به بودن زن و مرد در یک مکان پی نبرده باشند. این در حالی است که تعداد زیادی از نمونه‌ها این تحقیق٬ بانوانی بوده‌اند که در اتاق عمل مربوط به زنان حضور داشته‌اند و وجود هیچ مردی در محیط مراقبتی ریکاوری را درک نکرده بودند. بنابراین این گویه از‌نظر آن‌ها بدون استرس گزارش شد و درنهایت میانگین نمره کلی درک آن کاهش یافت.
در راستای دیگر اهداف پژوهش که «سنجش ارتباط نمره کل عوامل تنش‌زا از دیدگاه پرستاران با متغیرهای جمعیت‌شناختی»  و «تعیین ارتباط بین نمره کل عوامل تنش‌زا از دیدگاه بیماران با متغیرهای جمعیت‌شناختی» بود همان‌طور که در جدول‌های شماره 3 و 4 آورده شده است نتایج مطالعه نشان داد که بین میانگین نمره کل عوامل تنش‌زا از دیدگاه بیماران با هیچ‌کدام از مشخصات جمعیت‌شناختی بیماران و پرستاران ارتباط معناداری وجود ندارد.
از‌آنجا‌که وضعیت روحــی و خستگی پرستاران شاغل در بخش‌های مختلف امکان داشت که بر نحوه پاسخ‌گویی ‌آن‌ها به پرسش‌ها تاثیرگذار باشد، سعی شد که پرسش‌نامه‌ها در زمانی مناسب به پرستاران ارائه شود و البته امکان کنترل کامل این شرایط از عهده پژوهشگران خارج بود. بنابراین می‌توان این مورد را یکی از محدودیت‌های مطالعه در نظر گرفت.
نتیجه‌گیری
 در این مطالعه٬ دیدگاه پرستاران و بیماران نسبت به ده عامل استرس‌زا بخش ریکاوری٬ میانگین تقریباً مشابهی داشت. بااین‌حال، به‌نظر می‌رسد که پرستاران در ارزیابی عوامل استرس‌زای بیماران و همچنین کاهش یا از بین بردن آن عوامل به آموزش بیشتری نیاز داشته باشند. چنین رویکردی به دلیل کاهش فشارهای روانی و تأمین نیازهای مربوط به مراقبت از بیماران در بخش ریکاوری، می‌تواند در ارائه مراقبت‌های با‌کیفیت‌تر از اهمیت بیشتری برخوردار باشد. ازاین‌رو، مداخلات روان‌شناختی اولیه در این واحدها٬ این امکان را دارد تا به بیمارانی که به‌تازگی عمل جراحی سنگینی انجام داده‌اند و یا درگیر بیهوشی هستند و شرایط ناپایدار زیادی دارند کمک کند تا در رهایی از تجربه‌های استرس‌زای آسیب‌زننده موفق‌تر عمل کنند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله برگرفته از طرح پژوهشی مصوب دانشگاه علوم‌پزشکی شهرکرد است.
حامی مالی
این مقاله تحت حمایت مالی معاونت پژوهشی دانشکده پرستاری و مامایی دانشگاه علوم‌پزشکی شهرکرد کد اخلاق با شماره IR.SKUMS.REC.1395.320 را دریافت کرده است.
مشارکت نویسندگان
 این مطالعه با همکاری آزیتا ظاهری و لیلا قنبری افرا طراحی٬ تدوین و بازبینی نهایی شده است. جمع‌آوری نمونه‌ها بر عهده اسما مهربان و معصومه دلارام انجام شده است و فاطمه دریس مسئولیت تحلیل داده‌‌ها را داشته است. درنهایت متن حاضر به تأیید تمامی نویسندگان رسیده است.
تعارض منافع
بنا به اظهار نویسندگان هیچ‌گونه تعارض منافعی در این مقاله وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
نویسندگان مقاله بدین‌وسیله از زحمات معاونت پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی شهرکرد، مدیران پرستاری و پرستاران بیمارستان‌های آیت‌الله کاشانی و هاجر (س) که ما را در انجام این پژوهش یاری کردند تشکر و قدردانی می‌کنند.
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: پرستاری-جراحی-ویژه-کودکان
دریافت: 1401/1/16 | پذیرش: 1401/3/31 | انتشار: 1401/4/10

فهرست منابع
1. Dang D, Johantgen ME, Pronovost PJ, Jenckes MW, Bass EB. Postoperative complications: does intensive care unit staff nursing make a difference? Heart & Lung. 2002; 31(3):219-28. DOI: 10.1067/mhl.2002.122838 [DOI:10.1067/mhl.2002.122838] [PMID] [DOI:10.1067/mhl.2002.122838]
2. Stoelting RK, Miller RD. Basics of anesthesia. London: Churchill Livingstone; 2007. [Link]
3. Kluger M, Bullock M. Recovery room incidents: a review of 419 reports from the Anaesthetic Incident Monitoring Study (AIMS). Anaesthesia. 2002; 57(11):1060-6. [DOI:10.1046/j.1365-2044.2002.02865.x] [PMID] [DOI:10.1046/j.1365-2044.2002.02865.x]
4. LaPierre E, Ritchey K, Newhouse R. Barriers to research use in the PACU. J Perianesth Nurs . 2004; 19(2):78-83.1 [DOI:10.1016/j.jopan.2004.01.001] [PMID] [DOI:10.1016/j.jopan.2004.01.001]
5. Pardo MC. Miller's Basics of anesthesia. Amsterdam: Elsevier; 2022. [Link]
6. Hines R, Barash PG, Watrous G, O'Connor T. Complications occurring in the postanesthesia care unit: a survey. Anesth Analg. 1992; 74(4):503-9. [DOI:10.1213/00000539-199204000-00006] [PMID] [DOI:10.1213/00000539-199204000-00006]
7. Tarrac SE. A description of intraoperative and postanesthesia complication rates. J Perianesth Nurs. 2006; 21(2):88-96. [DOI:10.1016/j.jopan.2006.01.006] [PMID] [DOI:10.1016/j.jopan.2006.01.006]
8. Rosa BÂ, Rodrigues RCM, Gallani MCBJ, Spana TM, Pereira CGdS. Estressores em unidade de terapia intensiva: versão brasileira do The Environmental Stressor Questionnaire. Rev Esc Enferm USP. 2010; 44(3):627-35. [DOI:10.1590/S0080-62342010000300011] [PMID] [DOI:10.1590/S0080-62342010000300011]
9. Wenham T, Pittard A. Intensive care unit environment. Continuing Education in Anaesthesia. Crit Care & Pain. 2009; 9(6):178-83. [DOI:10.1093/bjaceaccp/mkp036] [DOI:10.1093/bjaceaccp/mkp036]
10. Langer EJ, Janis IL, Wolfer JA. Reduction of psychological stress in surgical patients. J Exp Soc Psychol. 1975; 11(2):155-65. [DOI:10.1016/S0022-1031(75)80018-7] [DOI:10.1016/S0022-1031(75)80018-7]
11. So HM, Chan DSK. Perception of stressors by patients and nurses of critical care units in Hong Kong. Int J of Nur Stud. 2004; 41(1):77-84. [DOI:10.1016/S0020-7489(03)00082-8] [DOI:10.1016/S0020-7489(03)00082-8]
12. Papathanassoglou ED. Psychological support and outcomes for ICU patients. Nurs Crit Care. 2010; 15(3):118-28. [DOI:10.1111/j.1478-5153.2009.00383.x] [PMID] [DOI:10.1111/j.1478-5153.2009.00383.x]
13. Peris A, Bonizzoli M, Iozzelli D, Migliaccio ML, Zagli G, Bacchereti A, et al. Early intra-intensive care unit psychological intervention promotes recovery from post traumatic stress disorders, anxiety and depression symptoms in critically ill patients. Crit Care. 2011; 15(1):R41. [DOI:10.1186/cc10003] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1186/cc10003]
14. Cornock MA. Stress and the intensive care patient: perceptions of patients and nurses. J Adv Nurs. 1998; 27(3):518-27. [DOI:10.1046/j.1365-2648.1998.00555.x] [PMID] [DOI:10.1046/j.1365-2648.1998.00555.x]
15. Landstrom M, Rehn I-M, Frisman GH. Perceptions of registered and enrolled nurses on thirst in mechanically ventilated adult patients in intensive care units-A phenomenographic study. Intensive & Crit Care Nurs. 2009; 25(3):133-9. [DOI:10.1016/j.iccn.2009.03.001] [PMID] [DOI:10.1016/j.iccn.2009.03.001]
16. Azizi-Fini I, Adib-Hajbaghery M, Ahmadi R, Fallahi F. Traumatic stressors in the intensive care unit: Viewpoints of patients and nurses. Trauma Mon. 2017; 22(5). [Link] [DOI:10.5812/traumamon.37631]
17. Yava A, Tosun N, Ünver V, Çiçek H. Patient and nurse perceptions of stressors in the intensive care unit. Stress Health. 2011; 27(2):e36-47. [DOI:10.1002/smi.1333] [PMID] [DOI:10.1002/smi.1333]
18. Cochran J, Ganong LH. A comparison of nurses' and patients' perceptions of intensive care unit stressors. J Adv Nurs . 1989; 14(12):1038-43. [DOI:10.1111/j.1365-2648.1989.tb01515.x] [PMID] [DOI:10.1111/j.1365-2648.1989.tb01515.x]
19. Moghaddasian S, Dizaji SL, Mahmoudi M. Nurses empathy and family needs in the intensive care units. J Caring Sci. 2013; 2(3):197. [DOI: 10.5681/jcs.2013.024]
20. Kaur M, Patidar AB, Kaur J, Sharma SK. A comparative study of the patients' and staff nurses' perception of environmental stressors in ICU at a tertiary care hospital in Punjab, India. Int J Nurs Educ. 2013; 5(2):114. [DOI:10.5958/j.0974-9357.5.2.075] [DOI:10.5958/j.0974-9357.5.2.075]
21. van de Leur JP, van der Schans CP, Loef BG, Deelman BG, Geertzen JH, Zwaveling JH. Discomfort and factual recollection in intensive care unit patients. Crit Care. 2004; 8(6):1-7. [DOI:10.1186/cc2976] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1186/cc2976]
22. Novaes MFP, Knobel E, Bork A, Pavao O, Nogueira-Martins L, Bosi Ferraz M. Stressors in ICU: perception of the patient, relatives and health care team. Intensive Care Med. 1999; 25(12):1421-6. [DOI:10.1007/s001340051091] [PMID] [DOI:10.1007/s001340051091]
23. Payen J-F, Gélinas C. Measuring pain in non-verbal critically ill patients: which pain instrument? Crit Care. 2014; 18(5):1-2. [DOI:10.1186/s13054-014-0554-5] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1186/s13054-014-0554-5]

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb