دوره 16، شماره 8 - ( آبان 1401 )                   جلد 16 شماره 8 صفحات 663-654 | برگشت به فهرست نسخه ها

Ethics code: IR.SSU.MEDICINE.REC.1399.170
Clinical trials code: IRCT20191106045356N3


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Shomali Ahmadabad M, Zabihi M, Dastjerdi G, Movahedian Z, Heidari Khormizi S M, Ahmadi Mehrabad S R et al . Comparing the Effects of Methadone Administration with Sertraline or Venlafaxine on Depression, Anxiety, and Stress of Patients With Substance Abuse: A Clinical Trial. Qom Univ Med Sci J 2022; 16 (8) :654-663
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3459-fa.html
شمالی احمدآبادی مهدی، ذبیحی محسن، دستجردی قاسم، موحدیان زهرا، حیدری خورمیزی سید معزالدین، احمدی مهرآبادی سیدرضا و همکاران.. مقایسه تجویز هم‌زمان متادون با سرترالین یا ونلافاکسین بر شاخص‌های سلامت روان بیماران سوءمصرف مواد: یک کارآزمایی بالینی. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1401; 16 (8) :654-663

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3459-fa.html


1- مرکز روانشناسی بالینی، سازمان آموزش و پرورش، اردکان، یزد، ایران.
2- گروه سم‌شناسی و داروشناسی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد، یزد، ایران. ، mzabihi100@gmail.com
3- گروه روانپزشکی، دانشکده پزشکی، بیمارستان روانپزشکی تفت، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایران.
4- مرکز روانشناسی بالینی، سازمان آموزش و پرورش، یزد، ایران.
5- گروه فارماکولوژی، دانشکده داروسازی، دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی، یزد، ایران.
6- گروه روانشناسی بالینی، واحد اصفهان (خوراسگان)، دانشگاه آزاد اسلامی، اصفهان، ایران.
متن کامل [PDF 3411 kb]   (202 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (517 مشاهده)
متن کامل:   (2117 مشاهده)
مقدمه
در سال‌های اخیر سوء‌مصرف مواد با افزایش زیادی همراه بوده است [1]. سوءمصرف موادمخدر به‌عنوان یک بیماری مزمن به‌دلیل اثرات مخرب جسمانی و روانی برای فرد و سایر اعضای خانواده و جامعه، هزینه‌های اجتماعی و اقتصادی گزافی را دربر دارد [2]. متادون به‌عنوان یک درمان نگهدارنده و طولانی‌مدت یکی از درمان‌های رایج در درمان سوء‌مصرف مواد است [3]. ازآنجاکه سوء‌مصرف مواد با نشانه‌هایی از کاهش سلامت روانی همراه است [4، 5] و مصرف‌کنندگان موادمخدر در کنار مشکلات ناشی از مصرف، نشانه‌هایی از افسردگی و اضطراب [6، 7] و استرس [8] را نیز نشان می‌دهند.
 عدم‌مداخله در مشکلات روانی همراه با سوءمصرف مواد می‌تواند اثرات درمانی متادون را کاهش و خطر گرایش به مصرف مجدد را در بیماران افزایش دهد [9]. بنابراین بهبود وضعیت سلامت روانی بیماران دارای اهمیت زیادی است. درمورد درمان مشکلات مرتبط با سلامت روانی، متخصصان از درمان‌های دارویی، روان‌درمانی و درمان‌های ترکیب استفاده می‌کنند [10].
سرترالین به‌عنوان یک مهارکننده انتخابی بازجذب مرکزی سروتونین یکی از داروهایی است که در این مورد استفاده می‌شود [11]. سرترالین تقریباً نیمه عمر حذف 26 دارد و این ویژگی باعث می‌شود که این دارو برای مصرف روزانه مناسب باشد [12]. نتایج مطالعات مختلف حاکی از تأثیر سرترالین بر مؤلفه‌های سلامت روانی است [13-16].
در مقایسه با سرترالین، ونلافاکسین یک داروی مهار بازجذب مجدد سروتونین، نوراپی نفرین و به میزان کمی دوپامین است [17]. ونلافاکسین دارای جذب گوارشی با نیمه عمر ۵/۳ ساعت برای خود و 9 ساعت نیمه عمر برای متابولیت‌های آن است [18]. ونلافاکسین به‌دلیل عدم‌تأثیر بر گیرنده‌های موسکارینی، نیکوتینی، هیستامینرژیک یا آدرنرژیک و همچنین آنزیم مونوآمین اکسیداز در مقایسه با سایر داروهای ضدافسردگی می‌تواند هدفمندتر عمل کند [17]. نتایج مطالعات مختلف نیز حاکی از تأثیر ونلافاکسین بر مؤلفه‌های سلامت روانی [19-22]، است. با‌این‌حال، مطالعات کمی بر روی بیماران دارای سوءمصرف مواد، متمرکز شده است، به‌طوری‌که مطالعه‌ای که مقایسه تأثیر این 2 روش درمانی را بر پریشانی روانی بیماران تحت‌درمان متادون موردمطالعه قرار داده باشد، دردسترس قرار نگرفته است. بنابراین برای بهبود تصمیمات درمانی باید تفاوت‌های اندازه اثر این روش‌ها شناسایی شوند. ازاین‌رو پژوهش حاضر با هدف مقایسه تجویز هم‌زمان متادون با سرترالین یا ونلافاکسین بر شاخص‌های سلامت روان بیماران سوءمصرف مواد انجام شد.
روش بررسی
پژوهش حاضـر یـک مطالعه نیمه‌آزمایشی و از نوع کارآزمایی بالینی با طرح پیش­‌آزمون و پس‌­آزمون بود. جامعه ‌آماری متشکل از تمامی معتادان تحت‌درمان نگهدارنده با متادون مراجعه‌کننده به کلینیک‌های ترک اعتیاد شهر یزد در سال 1399 بود. به‌منظور انتخاب نمونه از روش نمونه‌گیری داوطلبانه استفاده شد. ملاک‌های ورود به پژوهش شامل کسب نمره بالاتر از میانگین در آزمون افسردگی، اضطراب، استرس-21، تمایل برای شرکت در پژوهش، عدم‌مصرف دیگر داروهای مشابه و تأثیرگذار در پارامترهای موردمطالعه، عدم‌شرکت در پژوهش هم‌زمان و همچنین ملاک خروج نمونه از پژوهش هم عدم‌تمایل به ادامه شرکت در پژوهش، عدم‌پایبندی به قوانین گروه و بروز واکنش ناخواسته به دارو و تشدید اختلال بیمار تعیین شد.
براساس معیارهای ورود انتخاب و به‌صورت تصادفی ۴۰ نفر در دو گروه ۲۰ نفره جایگزین شدند. در طول مدت مداخله ۲ نفر از گروه اول و ۴ نفر نیز از گروه دوم انصراف دادند. در این مطالعه، کورسوسازی برای اعضای تیم پژوهشی و متخصص آماری انجام شد. گروه اول، ترکیب متادون و سرترالین و گروه دوم نیز ترکیب متادون و ونلافاکسین را دریافت کردند. دارودرمانی توسط روان‌پزشک 28 روز قبل از شروع روان‌درمانی آغاز و تا انتهای آن ادامه یافت و دُز تجویزی متادون ۵ تا ۱۰ میلی‌گرم در روز، ونلافاکسین 75 میلی‌گرم در روز و سرترالین نیز ۵۰ میلی‌گرم در روز درنظر گرفته شد.
 ملاحظات اخلاقی نیز شامل بی‌نام بودن پرسش‌نامه‌ها، رضایت آگاهانه و کتبی، محرمانه‌ماندن اطلاعات، عدم‌دریافت هزینه دارو و دوره آموزشی و حق انصراف در هر مرحله از پژوهش، در هر 2 گروه آزمایش و کنترل بود. پس از اتمام دوره دو ماهه مجدداً از هر دو گروه خواسته شد تا به ابزار پژوهش پاسخ دهند. داده‌ها با استفاده از آزمون تی زوجی و تحلیل کوواریانس و نسخه 26  نرم‌افزار SPSS تحلیل آماری شدند.
پرسش‌نامه سلامت روانی
به‌منظور سنجش سلامت روانی از پرسش‌نامه افسردگی، اضطراب، استرس-21 (1995) استفاده شد. فرم کوتاه این مقیاس توسط لاویبوند در سال 1995 تهیه شد و دارای 21 سؤال است. گویه‌ها روی مقیاس لیکرت 4 درجه‌ای از صفر (اصلاً) تا 3 (خیلی زیاد) پاسخ داده می‌شوند و نمره بالاتر نشان‌دهنده‌ نشانه‌های شدیدتر است. 3 سازه افسردگی، اضطراب و استرس، هریک به‌وسیله 7 گویه در این مقیاس ارزیابی می‌شود. پایایی و روایی این مقیاس برای نمونه ایرانی مناسب گزارش شده است؛ همبستگی خرده‌مقیاس افسردگی با آزمون افسردگی بک، 7 درصد همبستگی خرده‌مقیاس اضطراب با مقیاس خودارزیابی اضطراب زانک، 67 درصد و همبستگی خرده‌مقیاس استرس با مقیاس استرس ادراک‌شده، 49 درصد به ‌دست آمده است [23].
یافته‌ها
براساس یافته‌های جمعیت‌شناختی در گروه متادون و ونلافاکسین میانگین سنی ۹/۳۴ سال (انحراف‌معیار ۴/6) و در گروه متادون و سرترالین ۸/۳۲ سال (انحراف‌معیار ۶/۵)، بود. همچنین در گروه متادون و ونلافاکسین ۸ نفر (۴/۴ درصد) مجرد و ۱۰ نفر (۶/۵۵ درصد) متأهل و در گروه متادون و سرترالین نیز در ۵ نفر (۳/۳۱ درصد) مجرد و ۱۱ نفر (۸/۶۸ درصد) متأهل حضور داشتند. ازنظر تحصیلات نیز گروه متادون و ونلافاکسین ۱۴ نفر (۸/۷۷) تحصیلات غیردانشگاهی و ۴ نفر (۲/۲۲) نیز تحصیلات دانشگاهی و در گروه متادون و سرترالین نیز ۸ نفر (50 درصد) تحصیلات غیردانشگاهی و ۸ نفر (۰/۵۰ درصد) نیز تحصیلات دانشگاهی داشتند. نتایج آزمون تی گروه‌های مستقل و کای‌اسکور نشان داد در گروه‌های مورد مطالعه بین متغیرهای جمعیت‌شناختی تفاوت معنا‌داری وجود ندارد (0۵/0<P). به‌منظور بررسی فرضیه اصلی پژوهش از آزمون تحلیل کووریانس استفاده شد. پیش‌فرض‌های آزمون تحلیل کوواریانس در جدول شماره ۱ ارائه شده است.
نتایج جدول شماره ۱ نشان می‌دهد تمامی مقادیر آزمون شاپیروویلک، باکس، لون و همگنی شیب‌های رگرسیون برای متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس در هر 2 گروه‌ غیرمعنا‌دار است (05/0<P). بنابراین پیش‌فرض‌های آزمون تحلیل کوواریانس به‌درستی رعایت شده است. نتایج آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری در جداول شماره ۲ و ۳ ارائه شده است.

جداول شماره ۲ و ۳ نتایج آزمون تحلیل کوواریانس برای بررسی معناداری تفاوت میانگین‌ها در متغیرهای افسردگی، اضطراب و استرس را نشان می‌دهد. پس از حذف اثر پیش‌آزمون و باتوجه‌به F محاسبه‌شده، بین میانگین‌های تعدیل‌شده نمرات متغیرهای پژوهش برحسب عضویت گروهی« متادون و ونلافاکسین با و متادون و سرترالین» در مرحله پس‌آزمون تفاوت معناداری وجود ندارد (01/0>P). با درنظر گرفتن میانگین‌های به‌دست‌آمده در جدول شماره ۴، می‌توان نتیجه گرفت که اگرچه مداخله ترکیبی متادون و سرترالین در مقایسه با متادون و ونلافاکسین بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده با متادون تأثیر بیشتری داشته، اما این تفاوت معنا‌دار نبوده است. میانگین و انحراف‌معیار متغیرهای پژوهش در جدول شماره ۴ ارائه شده است.
براساس یافته‌‌های جدول شماره ۴ و آزمون تی زوجی، تأثیر هر 2 مداخله متادون و ونلافاکسین و متادون و سرترالین بر ابعاد سلامت روانی یعنی افسردگی، اضطراب و استرس ازنظر آماری معنادار بوده و باعث کاهش نمرات آن در مرحله پس‌آزمون شده است (۰01/0>P).
بحث
مطالعه حاضر با هدف بررسی مقایسه‌ای اثر ترکیبی متادون با سرترالین و ونلافاکسین در بهبود شاخص‌های سلامت روانی بیماران سوءمصرف مواد مخدر انجام شد. نتایج پژوهش نشان داد اثر ترکیبی متادون با سرترالین و ونلافاکسین باعث کاهش معنا‌دار نمرات افسردگی، اضطراب و استرس شده است. اگرچه مطالعه‌ای که اثر ترکیبی متادون با سرترالین و ونلافاکسین بر شاخص‌های سلامت روانی را موردمطالعه قرار داده باشد دردسترس قرار نگرفته است، اما نتایج مطالعات لوگارفن [13]، کیسیز [14]، گیلیام [15]، راچ [16] نیز حاکی از تأثیر سرترالین بر مؤلفه‌های سلامت روانی بود. همچنین نتایج مطالعات دو و همکاران، ویستون [20]، جونلی [21] و شربافچی [22] نیز نشان داد ونلافاکسین بر مؤلفه‌های سلامت روانی تأثیر دارد. ازآنجاکه هر 2 داروی ونلافاکسین و سرترالین مهارکننده‌های بازجذب سروتونین بوده است و میزان سرتونین را در مغز افزایش می‌دهند، می‌توانند علائم اختلالات افسردگی، وسواس جبری، فوبیای خاص، اختلال ملال پیش از قاعدگی و استرس را کاهش دهند؛ براین‌اساس، ونلافاکسین و سرترالین می‌توانند باعث بهبود سلامت روانی بیماران تحت‌درمان متادون شوند. برای مثال، دو [19] و ویستون [20] نشان دادند ونلافاکسین باعث کاهش علائم افسردگی در بیماران می‌شود. نتیجه مطالعه جونلی [21] نیز نشان داد ونلافاکسین اضطراب را بهبود می‌بخشد. در مطالعه شربافچی [22] و همکاران نشان دادند که مداخله ونلافاکسین بر بهبود استرس مؤثر است. همچنین کیسیز [14]، گیلیام [15]، نشان دادند سرترالین بر افسردگی و اضطراب مؤثر است و نتیجه مطالعه راچ [16] نیز حاکی از اثربخشی سرترالین بر استرس بود.
از سویی دیگر، نتایج نشان داد درمان ترکیبی متادون و سرترالین در مقایسه با درمان ترکیبی متادون و ونلافاکسین تأثیر بیشتری بر افسردگی، اضطراب و استرس در بیماران سوءمصرف مواد تحت‌درمان نگهدارنده با متادون داشته است، اگرچه این تفاوت معنا‌دار نبود. نتایج این بخش را می‌توان این‌گونه توجیه کرد که به‌طورکلی در گروه سرترالین میانگین، نمرات در مرحله پیش‌آزمون ۵۳/۵±۵۶/۴۶ و در گروه ونلافاکسین 8۵/2±۱6/۳0 بود و شرکت‌کنندگان در گروه سرترالین در ابتدا میانگین بالاتری در مؤلفه‌های سلامت روان داشته‌ا‌ند. ازآنجاکه در مشکلاتی چون افسردگی و اضطراب بهبود کامل امری دشوار و گاهاً غیرممکن است، بنابراین کاهش نمرات در انتهای طیف می‌تواند با مقاومت زیادی همراه باشد.
درواقع به‌نظر می‌رسد در ابتدای درمان دارو می‌تواند علائم منفی اختلالات را با سرعت کاهش دهد و این کاهش در نمرات بالاتر، سرعت بیشتری دارد، اما هرچه نمرات به محدوده میانگین نزدیک‌تر شود، سرعت کاهش نمرات نیز کم‌تر می‌شود، زیرا بخش زیادی از مشکلات سلامت روان ناشی از افکار و رفتارهای ناکارآمد بیماران بوده که مداخله دارویی نمی‌تواند بر مؤلفه‌‌های شناختی و رفتاری مؤثر واقع شود. درواقع به‌نظر می‌رسد روان‌درمانی می‌تواند با بهبود مؤلفه‌های شناختی و رفتاری این محدودیت را کاهش دهد. همچنین نتیجه به‌دست‌آمده را می‌توان به عوارض دارویی نیز نسبت داد. شرکت‌کنندگان در گروه ونلافاکسین به‌خصوص در ابتدای مداخله، عوارض دارویی بیشتری را گزارش کردند؛ اگرچه این عوارض در هفته دوم کم‌تر گزارش شد.

نتیجه‌گیری
به‌طورکلی، اگرچه نتایج حاکی از برتری ترکیب متادون و سرترالین در بهبود سلامت روانی در مقایسه با ترکیب متادون و ونلافاکسین بود، اگرچه تفاوت مشاهده‌شده معنا‌دار نبود. بنابراین انتخاب داروی مکمل متادون می‌تواند براساس نظر روان‌پزشک و میزان عوارض دارویی در بیماران باشد. نبود گروه کنترل باتوجه‌به محدودیت‌های اجرایی، تعداد کم اعضای نمونه، عدم برگزاری دوره پی‌گیری و عدم‌کنترل متغیرهای مداخله‌گر از مهم‌ترین محدودیت‌های پژوهش حاضر بود. پیشنهاد می‌شود در پژوهش‌های آتی از روش اندازه‌گیری مکرر برای بررسی بهتر نتایج استفاده شود.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این مقاله با کد اخلاق IR.SSU.MEDICINE.REC.1399.170 در دانشگاه شهید صدوقی یزد انجام شد و اصول اخلاقی پژوهش در کلیه مراحل تحقیق انجام شد.
حامی مالی
این مقاله با حمایت مالی دانشگاه شهید صدوقی یزد انجام شده است.
مشارکت نویسندگان
نگارش مقاله، تحلیل‌های آماری و ویراستاری و نهایی‌سازی: مهدی شمالی احمدآبادی و عاطفه برخورداری احمدآبادی؛ اجرای مداخله: سید معزالدین حیدری خورمیزی و سیدرضا احمدی مهرآبادی؛ نظارت علمی بر تحقیق: محسن ذبیحی، قاسم دستجردی و زهرا موحدیان.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان هیچ‌گونه تعارض منافعی در این مقاله وجود ندارد.
تشکر و قدردانی
از کلینیک‌های ترک اعتیاد شهر یزد و تمامی افرادی که به نحوی در انجام این تحقیق محقق را یاری کردند، تشکر و قدرانی می‌شود.
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: فارماکولوژی
دریافت: 1401/2/13 | پذیرش: 1401/7/6 | انتشار: 1401/8/10

فهرست منابع
1. Azagba S, Shan L, Qeadan F, Wolfson M. Unemployment rate, opioids misuse and other substance abuse: Quasi-experimental evidence from treatment admissions data. BMC Psychiatry. 2021; 21(1):22. [DOI:10.1186/s12888-020-02981-7] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1186/s12888-020-02981-7]
2. Javed S, Chughtai K, Kiani S. Substance abuse: From abstinence to relapse. Life Sci. 2020; 1(2):68-71. [DOI:10.37185/LnS.1.1.94] [DOI:10.37185/LnS.1.1.94]
3. Frank D. A chance to do it better: Methadone maintenance treatment in the age of Covid-19. J Subst Abuse Treat. 2021; 123:108246. [DOI:10.1016/j.jsat.2020.108246] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1016/j.jsat.2020.108246]
4. Malla MA. Substance abuse and mental health disorder among the youth living in conflict environment. J Mental Health Issu Behav. 2021; 1(1):12-22. [Link] [DOI:10.55529/jmhib.11.12.22]
5. Matsumoto A, Santelices C, Lincoln AK. Perceived stigma, discrimination and mental health among women in publicly funded substance abuse treatment. Stigma Health. 2021; 6(2):151-62. [DOI:10.1037/sah0000226] [DOI:10.1037/sah0000226]
6. Windarwati HD, Megananda NK, Nova R, Kusumawati MW, Ati NAL. Stress, anxiety, and depression with potential adolescent drug abuse: a cross-sectional study. J Keperawatan. 2021; 13(1):191-202. [Link]
7. Giovannetti C, Garcia Arce S, Rush B, Mendive F. Pilot evaluation of a residential drug addiction treatment combining traditional amazonian medicine, ayahuasca and psychotherapy on depression and anxiety. J Psychoactive Drugs. 2020; 52(5):472-81. [DOI:10.1080/02791072.2020.1789247] [PMID] [DOI:10.1080/02791072.2020.1789247]
8. Wemm SE, Sinha R. Drug-induced stress responses and addiction risk and relapse. Neurobiol Stress. 2019; 10:100148. [DOI:10.1016/j.ynstr.2019.100148] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1016/j.ynstr.2019.100148]
9. Rashid Z, Rashid M. [The Effectiveness of integrated meta-diagnostic therapy on specific symptoms of major depression, high risk behaviors, emotion regulation, and anxiety in methadone dependents (Persian)]. J Psychol New Ideas. 2021; 9(13):1-12. [Link]
10. Ommolbani R, Aghayousefi A, Oraki M. [Comparing the effects of combined cognitive behavioral therapy and methadone therapy with the association of narcotics anonymous addicts on executive functions of quitting drugs volunteer addicts in Jiroft (Persian)]. J Jiroft Uni Med Sci. 2020; 7(2):366-73. [Link]
11. Ge ZY, Yang LM, Xia JJ, Fu XH, Zhang YZ. Possible aerosol transmission of covid-19 and special precautions in dentistry. J Zhejiang Univ Sci B. 2020; 21(5):361-8. [DOI:10.1631/jzus.B2010010] [PMCID] [DOI:10.1631/jzus.B2010010]
12. Koo JR, Yoon JY, Joo MH, Lee HS, Oh JE, Kim SG, et al. Treatment of depression and effect of antidepression treatment on nutritional status in chronic hemodialysis patients. Am J Med Sci. 2005; 329(1):1-5. [DOI:10.1097/00000441-200501000-00001] [PMID] [DOI:10.1097/00000441-200501000-00001]
13. Lofgren SM, Velamakanni SS, Huppler Hullsiek K, Bangdiwala AS, Namudde A, Musubire AK, et al. The effect of sertraline on depression and associations with persistent depression in survivors of HIV-related cryptococcal meningitis. Wellcome Open Res. 2021; 6(45):45. [DOI:10.12688/wellcomeopenres.16363.1] [DOI:10.12688/wellcomeopenres.16363.1]
14. Kassis KN. Is sertraline effective at reducing the symptoms of anxiety in those diagnosed with generalized anxiety disorder (GAD)? [MSc. thesis]. Philadelphia: Philadelphia College of Osteopathic Medicine; 2020. [Link]
15. Gilliam FG, Black KJ, Carter J, Freedland KE, Sheline YI, Tsai WY, et al. A trial of sertraline or cognitive behavior therapy for depression in epilepsy. Ann Neurol. 2019; 86(4):552-60. [DOI:10.1002/ana.25561] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1002/ana.25561]
16. Rauch SA, Kim HM, Powell C, Tuerk PW, Simon NM, Acierno R, et al. Efficacy of prolonged exposure therapy, sertraline hydrochloride, and their combination among combat veterans with posttraumatic stress disorder: A randomized clinical trial. JAMA Psychiatry. 2019; 76(2):117-26. [DOI:10.1001/jamapsychiatry.2018.3412] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1001/jamapsychiatry.2018.3412]
17. Papp M, Gruca P, Lason M, Niemczyk M, Willner P. The role of prefrontal cortex dopamine D2 and D3 receptors in the mechanism of action of venlafaxine and deep brain stimulation in animal models of treatment-responsive and treatment-resistant depression. J Psychopharmacol. 2019 ;33(6):748-56. [DOI:10.1177/0269881119827889] [PMID] [DOI:10.1177/0269881119827889]
18. Tran TTT, Nguyen DM, Dao AQ, Le VT, Vasseghian Y. A state-of-the-art review on the nanomaterial-based sensor for detection of venlafaxine. Chemosphere. 2022; 297:134116. [DOI:10.1016/j.chemosphere.2022.134116] [PMID] [DOI:10.1016/j.chemosphere.2022.134116]
19. Du Y, Feng R, Zhang W, Fang J, Ma K, Wang E, et al. Single I.V.-ketamine augmentation of newly initiated venlafaxine hydrocortisone for treatment-resistant depression: Randomized, double-blind controlled study protocol. 2022. [Unpublished]. [DOI:10.21203/rs.3.rs-1244643/v1] [DOI:10.21203/rs.3.rs-1244643/v1]
20. Whiston A, Lennon A, Brown C, Looney C, Larkin E, O'Sullivan L, et al. A systematic review and individual patient data network analysis of the residual symptom structure following cognitive-behavioral therapy and escitalopram, mirtazapine and venlafaxine for depression. Front Psychiatry. 2022; 13:746678.[DOI:10.3389/fpsyt.2022.746678] [PMID] [PMCID] [DOI:10.3389/fpsyt.2022.746678]
21. Junli L, Mengru L, Jinyu L, Ling J, Lijun Z. Clinical analysis of topiramate titration combined with venlafaxine in the treatment of chronic migraine with generalized anxiety disorder. Chin Gen Pract. 2021; 24(2):243-47. [Link]
22. Sharbafchi MR, Afshar H, Adhamian P, Feizi A, Daghaghzadeh H, Adibi P. Effects of venlafaxine on gastrointestinal symptoms, depression, anxiety, stress, and quality of life in patients with the moderate-to-severe irritable bowel syndrome. J Res Med Sci. 2020; 25:115. [PMID] [PMCID] [DOI:10.4103/jrms.JRMS_699_19]
23. Hosseini Kiasari ST, Ghamari Givi H, Khaleqkhah A. [The efficacy of cognitive-existential group therapy in reducing the levels of depression, anxiety and stress in patients with multiple sclerosis (Persian)]. J Mazandaran Uni Med Sci. 2015; 24(122):368-72. [Link]

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2024 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb