زمینه و هدف: لامینای 2 در شاخ پشتی نخاع، واجد ترمینالهای سیناپسی فراوانی از فیبرهای C و مقدار کمی فیبرهای Aβ میباشد. اینترنورونهای مهاری گاباارژیک موجود در لامینای 2، نقش مهمی در احساس درد ایفا میکنند. اتصالهای منفذدار (Gap Junctions, Gj)، کانالهای بینسلولی هستند که امکان نقل و انتقال سلولی را برای یونها و مولکولهای کوچک فراهم میآورند. در این پژوهش با استفاده از آزمون فرمالین، اهمیت فیبرهای C در انتقال درد، ضمن تداخل در سیستم گاباارژیک و Gj با بهکارگیری کپسایسین، موسیمول و کربنوکسالون بررسی شد. روش بررسی: در این مطالعه تجربی، از 9 گروه موش صحرایی نر نژاد ویستار (وزن 250-200 گرم) شامل گروههای تیمارشده با کپسایسین در نوزادی، کنترل و شم استفاده شد. حیوانات بالغ سالین، کربنوکسالون (1 نانو مولار) و موسیمول (3/0 میکروگرم) را به تنهایی و با هم دریافت کردند. پس از تزریق کف پایی 05/0 میلیلیتر فرمالین 5/2%، رفتار درد به مدت یک ساعت بررسی شد. دادهها با استفاده از آزمون واریانس یکطرفه و تی توکی مقایسه شدند. سطح معنیداری، 05/0>p در نظر گرفته شد. یافتهها: در گروههای تیمارشده نوزادی با کپسایسین که سالین و کربنوکسالون را دریافت کردند، کاهش درد یکسان بود، اما موسیمول کاهش درد را در فاز التهابی آزمون فرمالین بیشتر کرد (01/0>p). همچنین تجویز توأم کربنوکسالون و موسیمول، کاهش درد بیشتری را نشان نداد. نتیجهگیری: با توجه به حذف فیبرهای C و تحریک گابا -A، حذف Gj نمیتواند اثر قابلملاحظهای بر تخفیف درد بیشتر از آنچه که حذف فیبرهای C و تحریک سیستم گاباارژیک در سطح نخاع دارد، بروز دهد.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |