زمینه و هدف: چاقی شکمی و عمومی به مقدار زیادی تحت تأثیر نوع رژیم غذایی و فعالیتهای بدنی است، شیوع این عارضه در جوامع دارای روند رو به افزایشی است، بهطوریکه حتی جوانان نیز از این بابت مستثنی نیستند. مطالعه حاضر با هدف بررسی چاقی شکمی، عمومی و عوامل همراه آن در دانشجویان قم صورت گرفت.
روش بررسی: این مطالعه به روش مقطعی بر روی 301 دانشجوی (187 دختر و 114 پسر) دانشگاههای علوم پزشکی و آزاد شهر قم انجام شد. این افراد با نمونهگیری متناسب با حجم، انتخاب و با استفاده از سنجشهای آنتروپومتریک، پرسشنامه کوتاه استاندارد بینالمللی فعالیت فیزیکی و پرسشنامه عادات غذایی 11 سؤالی مورد بررسی قرار گرفتند. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تیمستقل، کایاسکوئر و ضریب همبستگی آنالیز شدند. سطح معنیداری، 05/0=α در نظر گرفته شد.
یافتهها: میانگین BMI و WHR دانشجویان به ترتیب 2/3±6/22 کیلوگرم برمترمربع و 0/0±8/0 به دست آمد. میان شاخصهای تنسنجی با چاقی شکمی، همبستگی مستقیم معنیداری مشاهده شد. تنها 3/23% دانشجویان دارای فعالیت ورزشی منظم بودند، بهطوریکه میانگین فعالیت بدنی سبک در دانشجویان چاق، کمتر از افراد طبیعی بود (1/43±9/38 در برابر 5/67±8/60). فعالیت فیزیکی سنگین در این گروه اصلاً مشاهده نشد و در این گروه از دانشجویان در مقایسه با دانشجویان طبیعی، مصرف فستفود بیشتر بود (2/93% در برابر 8/67%).
نتیجهگیری: طبق نتایج این مطالعه، ارتباط معنیداری بین وضعیت تغذیه و سطح فعالیت بدنی هفتگی با چاقی شکمی و عمومی وجود دارد. بنابراین، اضافه وزن، چاقی شکمی و عمومی در دانشجویان پسر و کسانیکه درگیر فعالیت بدنی منظم هستند و مصرف فستفود کمتری دارند، پایینتر است.
بازنشر اطلاعات | |
![]() |
این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است. |