دوره 12، شماره 8 - ( آبان 1397 )                   جلد 12 شماره 8 صفحات 68-59 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Bayat F, Rezaee A M, Behnam B. Comparison of the Effectiveness of Play Therapy and Storytelling on the Improvement of Attention Deficit/Hyperactivity Disorder Symptoms in Students. Qom Univ Med Sci J 2018; 12 (8) :59-68
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-1804-fa.html
بیات فرشته، رضایی علی محمد، بهنام بهناز. مقایسه اثربخشی بازی‌درمانی و قصه‌گویی بر بهبود نشانگان اختلال نقص‌توجه/بیش‌فعالی دانش‌آموزان. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1397; 12 (8) :59-68

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-1804-fa.html


1- گروه آموزشی روانشناسی و علوم تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی مهدیشهر، دانشگاه سمنان
2- گروه آموزشی روانشناسی و علوم تربیتی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی مهدیشهر، دانشگاه سمنان ، rezaei_am@semnan.ac.ir
3- گروه آموزشی علوم پزشکی، دانشکده علوم پزشکی، دانشگاه سمنان
متن کامل [PDF 349 kb]   (2167 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (139102 مشاهده)
متن کامل:   (4153 مشاهده)
مقدمه
یکی از شایع‌ترین اختلالات عصبی - رفتاری دوران کودکی که توجه روانشناسان و روانپزشکان را به خود جلب کرده است، اختلال نقص‌توجه/بیش‌فعالی(ADHD) است (1،2). این اختلال به سه نوع فرعی شامل: نارسایی توجه، فزون‌کنشی/ تکان‌شگری و ترکیبی تقسیم می‌شود (3). براساس ویرایش پنجم راهنمای تشخیصی و آماری اختلال‌های روانی؛ نرخ شیوع این اختلال برای بزرگسالان، 5/2% و برای کودکان، 5% گزارش شده است (4). تقریباً 73% کودکان مبتلا به اختلال بیش‌فعالی/نقص‌توجه، حداقل یک اختلال دیگر و 67% بیش از دو اختلال دیگر را به‌صورت همبود دارند (5). از بین این اختلال‌ها، اختلال سلوک و نافرمانی مقابله‌ای (32%)، اختلال‌های خُلقی (29%)، اختلال‌های اضطرابی (15%)، اختلال‌های یادگیری (10%) و اختلال‌های درخودماندگی (5%)، دارای بیشترین میزان همبودی هستند (6). برای تشخیص این اختلال، نشانه‌ها باید حداقل 6 ماه و در دو زمینه متفاوت مانند منزل و مدرسه وجود داشته باشند. بنابراین، بیش‌فعالی قبل از سن مدرسه شروع شده و نرخ شیوع این اختلال در پسران، 9-2 برابر بیشتر از دختران است (5). ویژگی‌های اصلی ADHD شامل: ناتوانی در نارسایی توجه، ناتوانی در یادگیری، پرخاشگری، مشکلات تحصیلی، بی‌قراری حرکتی و برانگیختگی است (7).
تشخیص و درمان مشکلات رفتاری کودکان، ازجمله ADHD از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است (1). روش‌های درمانی متعددی در رابطه با این اختلال موجود است که از آن‌جمله می‌توان به دارودرمانی اشاره کرد (8). استفاده از داروها با معایبی نیز همراه است؛ بنابراین همواره پژوهشگران در پی راه‌هایی بوده‌اند تا به حداکثر اثرات مفید، حداقل عوارض و پیامدهای منفی در درمان این افراد دست یابند که ازجمله آنها می‌توان بازی‌درمانی و قصه‌گویی را نام برد (9).
بازی، افکار درونی کودک را با دنیای بیرون ارتباط می‌دهد (10)، و بازی‌درمانی یک روش صحیح برای درمان کودک است؛ زیرا کودکان در بیان شفاهی احساسشان با مشکل رو‌به‌رو بوده و از این طریق کودک می‌تواند احساسات آزاردهنده و مشکلات درونی خود را به نمایش بگذارد (11،12). قصه‌گویی نیز یک روش انعطاف‌پذیر بوده که با فراهم کردن بستری مناسب برای تخلیه هیجانی، بالا بردن سطح درک و تقویت تخیل کودکان، منبع مهمی برای بهبود مشکلات آنان می‌باشد. همچنین قصه‌گویی در فضای بالینی، با شناسایی امیال، ترس و اضطراب، با قهرمان‌پروری و الگودهی، توانایی‌های کودکان را رشد می‌دهد (13).
نتایج پژوهش Wonn و همکاران (14)، رادبخش، محمدی‌فر و کیان‌ارثی (15)، حاکی از تأثیر قصه‌گویی بر بهبود کیفیت رابطه مادر فرزندی و خلاقیت در کودکان مبتلا به ADHD می‌باشد. همچنین نتایج مطالعه آریاپوران و اسکندری (24) نشان داد بازی‌درمانی باعث کاهش علائم ADHD، نافرمانی مقابله‌ای و اختلال رفتار در پسران 9-6 ساله دارای علائم ADHD می‌شود. پژوهش‌ترابی، رحمانیان، فرخزاد و علیبازی (16) نشان دادند دو روش بازی‌درمانی انفرادی و بازی‌درمانی به همراه خانواده‌درمانی می‌تواند در کاهش مشکلات رفتاری کودکان مبتلا به ADHD مؤثر باشد. همچنین در پژوهش نادری و همکاران (17)، بازی‌درمانی توانست اضطراب و مشکلات سلوک دانش‌آموزان بیش‌فعال را در سنین 12-8 ساله کاهش دهد. بابایی، منور یزدی و حسینیان (18) نیز معتقد بودند بازی‌درمانی می‌تواند مشکلات سلوک دانش‌آموزان دبستانی را کاهش دهد.
در مجموع، نتایج مطالعات انجام‌شده در این زمینه نشان می‌دهند بازی‌درمانی و قصه‌گویی، روش‌هایی اثربخش در کنار سایر روش‌های درمانی جهت کاهش ADHD هستند. از طرفی، در پژوهش حاضر یک دوره سنی حساس جهت درمان ADHD (12-7 سالگی)، همچنین هر 5 مؤلفه موجود در مقیاس Conners (سلوک، بی‌توجهی/رؤیاپردازی، بیش‌فعالی، اضطراب و انفعال) مورد بررسی قرار گرفت که می‌تواند جنبه تکمیلی در راستای پژوهش‌های پیشین باشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بازی‌درمانی و قصه‌گویی بر بهبود علائم ADHD در دانش‌آموزان صورت گرفت.
 
روش بررسی
این پژوهش با استفاده از طرح شبه‌آزمایشی پیشآزمون - پسآزمون بر روی 45 دانش آموز دختر مبتلا به ADHD مدارس ابتدایی انجام شد. نمونه‌گیری از بین افراد 12-7 ساله به روش داوطلبانه صورت گرفت.
معیارهای ورود به مطالعه عبارتند بودند از: داشتن سن 11-7 سال، کسب بیشترین نمره ملاک‌های تشخیصی به نقص‌توجه/بیش‌فعالی در مقیاس Conners (فرم معلم)، عدم ابتلا به اختلالات همبود؛ از قبیل نافرمانی مقابله‌ای، اختلال سلوک و اختلال یادگیری براساس ملاک‌های تشخیصی DSM-5، داشتن وضعیت جسمانی سالم، رضایت کودک و والدین از شرکت کودک در پژوهش.
همچنین عدم شرکت در جلسات به‌صورت مداوم، بیماری جسمانی در حین اجرای بازی‌ درمانی و قصه‌گویی و عدم تمایل والدین و کودکان به ادامه جلسات بازی‌درمانی و قصه‌گویی، از معیارهای خروج از مطالعه در نظر گرفته شد.
در این مطالعه ابتدا مقیاس Conners روی450 نفر از دانش‌آموزان دختر 12-7 ساله مدارس شهرستان سمنان اجرا گردید، سپس 45 نفر از کودکانی‌که در مقیاس Conners بیشترین نمره را کسب کرده بودند، به‌طور داوطلبانه انتخاب شدند. در ادامه، این افراد به‌صورت تصادفی در دو گروه کنترل (15 نفر) و گروه آزمایش (15 نفر بازی‌درمانی، 15 نفر قصه‌گویی) قرار گرفتند و مطابق با برنامه آموزشی پیش‌بینی‌شده، مداخلات آموزشی طراحی و اجرا گردید. آموزش گروه‌های آزمایش طی 11جلسه 45 دقیقه‌ای و هر هفته 2 جلسه، توسط پژوهشگر (به مدت 3 ماه) انجام شد؛ درحالی‌که گروه کنترل هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند.
مبنای نظری مداخله بازی‌درمانی (جدول شماره 1) با نظریه Gerald (19)، از رویکرد شناختی رفتاری مرتبط ارائه شد و قصه‌گویی (جدول شماره 2) مبتنی بر نظریه Burns (20) از رویکرد شناختی رفتاری و برگرفته از مراحل پژوهش‌های موجود در این حیطه مانند مطالعات اصغری نکاح (21) در زمینه مداخله بازی‌درمانی و پژوهش فرزادفرد (22) در زمینه مداخله قصه‌گویی با نظارت اساتید و صاحب‌نظران تنظیم و برای کار با کودکان نقص‌توجه/ بیش‌فعالی در نظر گرفته شد. به‌منظور رعایت اصول اخلاقی پژوهش، مشخصات فردی آزمودنی‌ها محرمانه نگه داشته شد و متغیرهای مستقل (بازی‌درمانی و قصه‌گویی) طوری ارائه گردید که در روند تحصیل و درمان آنها مشکلی ایجاد نشود. پس از هماهنگی با مدارس، با والدین دانش‌آموزان تماس گرفته شد و در زمینه مداخله پژوهش کاملاً توجیه شدند و پس از کسب رضایت از والدین و دانش‌آموزن، در پژوهش شرکت کردند. همچنین آزمودنی‌ها آزاد بودند هر زمان که بخواهند، از پژوهش خارج شوند و برای خود نام مستعار انتخاب کنند. به‌علت عدم همکاری مدارس در اختصاص فضا، همچنین همزمان شدن با تعطیلات مدارس، امکان برگزاری آموزش برای گروه کنترل فراهم نشد.
 
جدول شماره 1: برنامه 11 جلسه‌ای مداخله آموزشی بازی‌درمانی
جلسات اهداف هر جلسه فعالیت هر جلسه
جلسه اول آشنایی کودکان با درمانگر واعضای گروه و اجرای پیش‌آزمون معرفی اعضا به یکدیگر و اجرای پیش‌آزمون
جلسه دوم افزایش تمرکز و کاهش اضطراب و ترس بازی پرتاب توپ در حلقه، هدف‌گیری و بازی خاله سوسکه
جلسه سوم ایجاد مهارت‌های حرکتی، افزایش تمرکز، کاهش خشم و رفتار انفعالی بازی تعادلی لی‌لی آپارتمانی و دارت
جلسه چهارم حفظ تعادل و هماهنگی حسی و حرکتی
و کاهش مشکلات سلوک وخشم
بازی راه رفتن روی یک پا، حرکت روی تیرک‌های چوبی و پرش روی جایگاه مخصوص و بازی گروپ- گروپ راه رفتن
جلسه پنجم کاهش بیش‌فعالی ،تکانشگری، اضطراب و کنترل خشم بازی هنر خط خطی کردن وبازی زنگ ساعت
جلسه ششم ایجاد مهارت‌های ظریف انگشتان دست، افزایش صبر و حوصله، افزایش تمرکز بازی کار با پازل، لگو، مگنت‌های مغناطیسی و بازی مربوط به حافظه و تمرکز کارت به کارت
جلسه هفتم افزایش تجسم فضایی، صبر و تمرکز و کاهش مشکلات سلوک دوز فضایی و بازی بادکنک خشم
جلسه هشتم کاهش رفتارهای تکانشی و تکرار و تقویت مهارت‌های حسی و حرکتی بازی‌های مربوط به حافظه مستقیم، معکوس و بازی تعادلی
جلسه  نهم تسلط بر مهارت‌های آموخته‌شده قبلی بازی بشین و پاشو به‌صورت مستقیم و معکوس
جلسه دهم تقویت حافظه، افزایش دقت، کاهش بیش‌فعالی و اضطراب بازداری چشم در چشم و بازی بشنو و پیداکن
جلسه یازدهم جمع‌بندی و اجرای پس‌آزمون اجرای پس‌آزمون
 
جدول شماره 2: برنامه 11 جلسه‌ای مداخله آموزشی قصه‌گویی
جلسات هدف هر جلسه فعالیت  هر جلسه
جلسه اول آشنایی کودکان با درمانگر و اعضای گروه معرفی اعضای گروه به یکدیگر و اجرای پیش‌آزمون
جلسه دوم افزایش تمرکز، دقت و کاهش ترس، تنهایی و اضطراب گفتن قصه مامان من کجاست؟
جلسه سوم افزایش تمرکز و دقت گفتن قصه پرنده مهربان
جلسه  چهارم افزایش تمرکز، دقت و کاهش اضطراب و ترس گفتن قصه چه کسی تکالیف علی را انجام داد؟
جلسه پنجم کاهش بیش‌فعالی گفتن قصه سه قدم دور شد از مادر
جلسه ششم کاهش بیش‌فعالی و ترس گفتن قصه سه ماهی
جلسه هفتم کاهش بیش‌فعالی و افزایش دقت گفتن قصه مورچه بازیگوش
جلسه هشتم کاهش ترس، افزایش تجسم فضایی و رؤیاپردازی گفتن قصه سیاره سرد
جلسه نهم افزایش سازگاری و افزایش تجسم فضایی گفتن قصه چشمه سحرآمیز
جلسه دهم کاهش خشم، مشکلات سلوک و افزایش تجسم فضایی گفتن قصه بچه غول
جلسه یازدهم جمع‌بندی واجرای پس‌آزمون اجرای پس‌آزمون
 
 
در این پژوهش جهت جمع‌آوری اطلاعات، از مقیاس Conners (فرم معلم) استفاده شد.
مقیاس Conners (فرم معلم): به‌منظور تشخیص ADHD، مقیاس  Connersدر سال 1991 توسط Conners تهیه و تنظیم شد و در سال 2001 مورد تجدیدنظر قرار گرفت. فرم مخصوص معلمان مشتمل بر 38 سؤال است و پنج عامل شامل: مشکلات سلوک، بیش‌فعالی، بی‌توجهی - رؤیاپردازی، اضطراب - خجالتی و انفعالی بودن را می‌سنجد. 17 سؤال از این پرسشنامه مربوط به مشکلات سلوک، 9 سؤال مربوط به بیش‌فعالی، 10سؤال مربوط به بی‌توجهی- رؤیاپردازی، 7 سؤال مربوط به اضطراب - خجالتی و 4 سؤال مربوط به انفعالی بودن است. میانگین ± انحراف معیار این آزمون به ترتیب 50 و 10 می‌باشد. برای ساخت فرم معلم، Conners در کانادا نمره‌های هنجاری این مقیاس را برای کودکان سنین 11-4 سال به دست آورد که به هر پرسش آن به‌صورت (هیچ وقت)، (کمی)، (تقریباً زیاد)، (زیاد) پاسخ داده می‌شود و برحسب مورد، به آن‌ها از 0 تا 3 نمره تعلق می‌گیرد. Conners پایایی بازآزمایی فرم معلم را در طول مقیاس و مدت یک‌ماه تا یک سال از 92/0-72/0 و پایایی بین نمره‌گذاری معلمان را 70/0 گزارش کرد. در هنجاریابی و تعیین پایایی فرم معلم، مقیاس درجه‌بندی Conners که توسط شهیم، یوسفی و شهائیان (23) صورت گرفت، ضرایب آلفای کرونباخ برای کل پرسشنامه، معادل 86/0 و برای مقیاس بیش‌فعالی، 74/0 به دست آمد.
داده‌های پژوهش با استفاده از نرم‌افزارSPSS  نسخه 23 و آزمون آماری تحلیل واریانس چندمتغیره و یک متغیره تجزیه و تحلیل شدند.
 
یافته‌ها
در این مطالعه جنسیت تمام آزمودنی‌ها در هر گروه آزمایش و کنترل مؤنث در محدوده سنی بین 12-7 سال (شامل کلاس‌های اول تا ششم ابتدایی) بود. 15 نفر در گروه آزمایش 1 (بازی‌درمانی)، 15 نفر در گروه آزمایش 2 (قصه‌گویی) و 15 نفر در گروه کنترل قرار داشتند. میانگین نمرات مؤلفه‌های سلوک، بی‌توجهی، بیش‌فعالی و اضطرابی/خجالتی در دو گروه آزمایش نسبت به پیش‌آزمون، افزایش معنی‌داری نشان داد، ولی در گروه کنترل، معنی‌دار نبود. در مورد مؤلفه انفعالی، تفاوت قابل‌ملاحظه‌ای بین نمرات گروه‌ها در پیش‌آزمون پس‌آزمون وجود نداشت.
به‌منظور مقایسه اثربخشی بازی‌درمانی و قصه‌گویی بر کاهش نشانگان اختلال نقص‌توجه/بیش‌فعالی (سلوک، بیش‌فعالی، بی‌توجهی، اضطراب - خجالتی و انفعالی) از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره (مانوا) استفاده شد. به دلیل عدم برقراری مفروضه همگنی شیب رگرسیون، استفاده از تحلیل کواریانس چندمتغیره (مانکوا) امکان‌پذیر نبود. همچنین به‌منظور استفاده از آزمون واریانس، نمرات تفاضل محاسبه و مبنای تحلیل قرار گرفت. لازم به توضیح است به دلیل وجود 5 متغیر وابسته (سلوک، بیش‌فعالی، بی‌توجهی، اضطراب - خجالتی و انفعالی) خطای نوع اول با روش بونفرونی کنترل شد، لذا یک مقایسه درصورتی معنی‌دار تلقی می‌گردد که سطح معنی‌داری آن کوچکتر از 05/0 باشد.
بین میزان اثربخشی بازی‌درمانی و قصه‌گویی بر کاهش نشانگان اختلال بیش‌فعالی/نقص‌توجه (سلوک، بیش‌فعالی، بی‌توجهی، اضطراب- خجالتی و انفعالی)، تفاوت معنی‌داری وجود داشت. در جهت ارزیابی این فرضیه، ابتدا مفروضه‌های آزمون مانوا بررسی، سپس نتایج آن گزارش گردید. یکی از مفروضه‌های آزمون مانوا یکسانی ماتریس کوواریانس است. برای بررسی این مفروضه از آزمون ام‌باکس استفاده شد و آماره F برابر با 31/1 و سطح معنی‌داری برابر با 118/0 به دست آمد که بالاتر از 05/0 بود؛ لذا مفروضه یکسانی ماتریس کواریانس برقرار شد. در مرحله بعد، به‌منظور بررسی یکسانی واریانس خطا، از آزمون لِون استفاده گردید که سطح معنی‌داری در همه متغیرها بالاتر از 05/0 به دست آمد و مفروضه همگنی واریانس‌ها نیز برقرار بود. همچنین از آزمون کرویت بارتلت (جهت بررسی مفروضه کفایت همبستگی بین متغیرهای وابسته) استفاده شد. نتایج آزمون کرویت بارتلت در سطح 005/0p معنی‌دار بود؛ در نتیجه بین متغیرهای وابسته، همبستگی کافی وجود داشت. پس از بررسی مفروضه‌ها و حصول اطمینان لازم، آزمون مانوا به کار برده شد (جدول شماره 3).
 
جدول شماره 3: نتایج آزمون مانوا برای مقایسه مؤلفه‌های ADHD در دو گروه درمانی و کنترل
  آزمون
گروه
مقدار F درجه آزادی درجه آزادی خطا سطح معنی‌داری مجذور اتا
اثرپیلایی 66/0 22/17 4 35 0005/0 66/0
لامبدای ویلکز 34/0 22/17 4 35 0005/0 66/0
اثر هوتلینگ 97/1 22/17 4 35 0005/0 66/0
بزرگترین ریشه‌روی 97/1 22/17 4 35 0005/0 66/0
 
براساس نتایج آزمون مانوا 005/0p؛ 22/17=(35،4)F بین گروه‌های آزمایش و کنترل در متغیرهای مورد بررسی، تفاوت معنی‌داری وجود داشت. نتایج آزمون تعقیبی واریانس نشان داد در همه متغیرهای مورد بررسی بجز انفعال بین گروه‌ها، تفاوت معنی‌داری وجود دارد (جدول شماره 4)
 
جدول شماره 4: نتایج آزمون تعقیبی واریانس برای مقایسه مؤلفه‌های ADHD در دو گروه‌ درمانی و کنترل
منبع متغیر وابسته مجموع مجذورات درجات آزادی مجذورمیانگین F سطح معنی‌داری مجذور اتا
گروه سلوک 51/781 2 75/390 93/36 000/0 63/0
بی‌توجهی 31/322 2 15/161 39/161 000/0 59/0
بیش‌فعالی 91/241 2 95/120 95/120 000/0 59/0
اضطراب 84/228 2 42/114 42/114 000/0 53/0
انفعال 71/10 2 35/5 59/1 215/0 07/0
خطا سلوک 40/444 42 58/10      
بی‌توجهی 66/222 42 29/5      
بیش‌فعالی 06/167 42 97/3      
اضطراب 06/199 42 47/4      
انفعال 20/141 42 36/3      

 
بحث
نتایج این پژوهش، بیان‌کننده اثربخشی بازی‌درمانی و قصه‌گویی بر کاهش و بهبود نشانه‌های اختلال بیش‌فعالی در دانش‌آموزان ADHD بود. با توجه به یافته‌ها، بازی‌درمانی و قصه‌گویی باعث کاهش نمرات مربوط به نشانگان نقص‌توجه/بیش‌‌فعالی دانش‌آموزان می‌شود. این یافته با نتایج تحقیقات پیشین همخوانی داشت (25،24،21،17،16).
در تبیین این یافته می‌توان گفت در انجام بازی، دانش‌آموزان فرصت مناسبی برای تخلیه هیجانی خود پیدا می‌کنند، از طرفی، در حین بازی با افزایش تعامل با سایر افراد، همچنین یادگیری تعامل و برقراری ارتباط مؤثر، رعایت نوبت و پذیرش مناسب از سوی مربی و حتی سایر دانش‌آموزان به همان شکلی که هستند؛ با مثبت بودن تجربه ارتباطی با دیگران، زمینه درونی‌سازی رفتارهای مناسب و جدیدی را که یاد می‌گیرند فراهم می‌سازند؛ به‌عنوان مثال در بازی هنر خط‌خطی‌کردن، دانش‌آموز یاد می‌گیرد چگونه می‌تواند به شیوه درست، برون‌ریزی هیجانی داشته باشد. بازی‌درمانی یک روش صحیح و درست برای درمان کودک است؛ زیرا کودک راحت‌تر در قالب بازی احساساتش را بیان کرده و ارتباطات بیرونی خود را توسعه می‌بخشد که باعث افزایش شادی و سازگاری کودک با محیط اطرافش می‌شود (26)، و این به‌نوبه خود سبب کاهش مشکلات نقص‌توجه/بیش‌فعالی و افزایش ظرفیت‌های درونی آن‌ها برای انطباق با محیط بیرونی می‌‌گردد. از سوی دیگر، در قصه‌گویی به‌نوعی برون‌ریزی افکار و اندیشه‌ها صورت می‌گیرد، در واقع، با این عمل آگاهی کودکان بالا رفته که این خود باعث بهبود کیفیت و کمّیت ارتباطات مؤثر آن‌ها می‌شود و چون در قصه، بچه‌ها مجبور به فکر کردن در مورد شخصیت‌ها و اتفاقات داستان می‌شوند، به‌نوعی آن‌ها آمادگی بیشتری را برای تفکر کسب می‌کنند و با توجه به اینکه در طی قصه‌گویی کودکان باید بعد از شنیدن داستان، سؤالات مربوط به آن را جواب دهند یاد می‌گیرند که باید توجه کافی بر روی کار داشته باشند و در ابتدا برای رسیدن به پاداش (تشویق کلامی و خوراکی) این کار را انجام می‌دهند، اما بعد از مدتی یاد می‌گیرند این عمل در واقع جدای از تشویق و پاداش مستقیم به سازگاری آن‌ها و حضور مثبت در محیط، کمک‌کننده بوده که این خود نتایج خوشایندی را برای خود آن‌ها دربردارد و آن را به‌صورت رفتار باثباتی درمی‌آورد. همچنین نتایج پژوهش حاضر نشان داد بازی‌درمانی و قصه‌گویی باعث کاهش نمره دانش‌آموزان در مشکلات سلوک و اضطراب می‌شود، که این یافته با نتایج تحقیقات پیشین همسو بود (27-26). در تبیین این یافته می‌توان گفت بازی‌درمانی نقش مهمی را در کاهش مشکلات سلوک، اضطراب دانش‌آموزان و اختلال نقص‌توجه/بیش‌فعالی ایفا می‌کند. از آنجا که کودکان اغلب در بیان شفاهی احساس خود با مشکل روبه‌رو هستند؛ لذا از طریق بازی، کودک می‌تواند احساسات آزاردهنده و مشکلات درونی خود را به نمایش بگذارد (11،12). در جلسات بازی، کودک راه‌حل‌های متفاوتی (بازی‌های مختلف) را برای تخلیه هیجانات و خشم خود که از درون باعث آزار او شده و منجر به برون‌ریز آن به شیوه نامناسب می‌گردد، یاد می‌گیرد و از آنجا که اغلب کودکان با این ویژگی‌ها در واقع شیوه‌های کمتری برای ابراز خشم و ناراحتی خود یاد گرفته‌اند، بازی‌درمانی کمک مؤثری به آن‌ها می‌کند (28).
از طرفی، قصه وسیله‌ای برای کاهش مشکلات عاطفی دانش‌آموزان و افزایش رفتارهای مطلوب در آنان است (29). در روند قصه‌گویی، دانش‌آموزان متوجه می‌شوند افراد دیگری مانند آن‌ها نیز وجود دارند که در کنارشان قرار گرفته و مشکلاتی مشابه آنان دارند که این به‌نوبه خود باعث کاهش بار ناشی از اضطراب در آن‌ها می‌شود.
از سوی دیگر، در پژوهش حاضر بازی‌درمانی و قصه‌گویی در مشکلات انفعالی کودکان، تفاوت معنی‌داری ایجاد نکرد. در هیچ‌یک از مطالعات انجام‌شده پیشین، به‌صورت مستقیم به بررسی تأثیر بازی و قصه بر اختلال نقص‌توجه/بیش‌فعالی در کودکان پرداخته نشده است، اما به‌صورت کلی یافته‌های پژوهش حاضر با نتایج تحقیق انجام‌شده توسط ترابی و همکاران (17) و Wonn و همکاران (14) همسو نبود. در تبیین این یافته می‌توان گفت با توجه به اینکه افراد و کودکان منفعل و وابسته، سازگاری مخربی با محیط دارند و به‌علت ناتوانی و کمبود عزت‌نفس در تصمیم‌گیری به ناچار خود را با محیط تطابق می‌دهند و چون این رفتارها به مرور تبدیل به عادات سختی می‌شود؛ بنابراین از بین بردن این رفتار و ویژگی در این کودکان نیاز به گذشت زمان طولانی‌تری دارد و به‌نظر می‌رسد برای کاهش این ویژگی در این کودکان باید تعداد جلسات و زمان بیشتری را به بازی و قصه در این درمان برای ایجاد تفاوت معنی‌دار اختصاص داد؛ زیرا در مطالعه حاضر کاهش در نمره منفعلی بودن کودکان، تفاوت معنی‌داری را نسبت به گروه کنترل نشان نداد. به‌نظر می‌رسد قصه باعث افزایش خودپنداره و افزایش حل مسئله در کودکان می‌شود (26)، که این خود باعث کاهش وابستگی و منفعل بودن در کودکان شده و به‌نوعی آنها توانمندی لازم را برای اتخاذ تصمیم و محک زدن خود پیدا می‌کنند. در پژوهش حاضر، نمرات گروه قصه‌گویی در تمامی زیرمقیاس‌ها، کاهش بیشتری را نسبت به گروه بازی‌درمانی نشان داد. در تبیین این یافته می‌توان گفت با توجه به اینکه در قصه‌گویی به‌صورت مستقیم مطالبی به کودکان گفته می‌شود و در مورد درست و غلط بودن اتفاقات آن نیز بحث می‌گردد؛ لذا نسبت به بازی‌درمانی کارایی بیشتری دارد. همچنین قصه‌گویی در رشد عاطفی و پرورش همدلی کودکان نقش اساسی ایفا می‌کند. براساس نظریه Bandura، کودکان از طریق تجربه جانشینی با قهرمانان داستان همانندسازی کرده و پیامدهای رفتاری را مورد تجزیه و تحلیل قرار می‌دهند، سپس از آن الگوبرداری کرده و به‌کار می‌گیرند. یکی از فنون ملموس کردن رفتارهای مناسب، طرح رفتار صحیح در قالب رفتار شخصیت‌های داستان است؛ زیرا با داستان می‌توان مهارت‌های گوناگونی را به کودکان یاد داد و حتی تفکر درست را در آنها پرورش داد. فهم و درک روابط گروهی و نحوه پویایی آنها، همچنین آگاهی از عوامل محدودکننده روابط اجتماعی، ازجمله دیگر آثار مثبت قصه‌گویی است. تعدیل اضطراب و کاهش مقاومت‌های روانی در برابر تغییرات، از ارزش‌های دیگر قهرمان‌سازی بوده که با درک تغییراتی‌که در شخصیت‌های داستان اتفاق می‌افتد ‌در قصه‌گویی شکل می‌گیرد. شایان ذکر است طبق بررسی‌های انجام‌شده در تحقیقات پیشین، ‌پژوهشی مبنی بر مقایسه این دو روش درمانی بر نشانگان کودکان نقص‌توجه/بیش‌فعالی صورت نگرفته است.
از محدودیت‌های این پژوهش می‌توان به بررسی تک‌بُعدی جنسیت دانش‌آموزان (فقط دختر) و اجرای مداخله در شهر سمنان اشاره کرد؛ بنابراین بایستی در تعمیم‌پذیری نتایج پژوهش ملاحظات لازم صورت گیرد.
 
نتیجه‌گیری
نتایج این مطالعه حاکی از آن است که بازی‌درمانی و قصه‌گویی بر بهبود نشانگان اختلال نقص‌توجه/بیش‌فعالی تأثیر مثبت دارد. در نتیجه به‌کارگیری این دو روش می‌تواند جهت کار با دانش‌آموزان ADHD مفید واقع شود. لذا پیشنهاد می‌گردد پژوهشگران علاوه بر بازی‌درمانی و قصه‌گویی، از دیگر رویکردهای درمانی جهت کاهش و بهبود نشانگان نقص‌توجه/بیش‌فعالی دانش‌آموزان استفاده کرده و این روش‌ها را در کودکان مبتلا به سایر اختلالات رفتاری نیز بررسی کنند. در بُعد کاربردی با توجه به نتایج این پژوهش، روش بازی‌درمانی، نقش مؤثری در کاهش و بهبود نشانگان نقص‌توجه/ بیش‌فعالی دانش‌آموزان دارد. همچنین نتایج این پژوهش می‌تواند راهنمایی برای دست‌اندرکاران آموزش و پرورش والدین، همچنین درمانگران بوده و در جهت کاهش و بهبود مشکلات ADHD کودکان و در نتیجه حل مشکلات خانوادگی، تحصیلی و اجتماعی آنان نیز کمک‌کننده باشد. لذا پیشنهاد می‌گردد علاوه بر به‌کارگیری این شیوه، مداخله‌ای در پژوهش‌های آینده، از‌ برنامه‌های آموزشی والدین و معلمان به‌منظور تغییر شیوه‌های تربیتی و بهبود ارتباط استفاده شود.
 
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: روانشناسی
دریافت: 1396/6/7 | پذیرش: 1396/11/26 | انتشار: 1397/7/23

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb