دوره 16، شماره 5 - ( مرداد 1401 )                   جلد 16 شماره 5 صفحات 365-354 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Pirkhaefi A. Comparing the Memory Performance of Iranian Veterans with and without Post-Traumatic Stress Disorder. Qom Univ Med Sci J 2022; 16 (5) :354-365
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3317-fa.html
پیرخائفی علیرضا. مقایسه عملکرد حافظه در جانبازان دارای علائم اختلال استرس پس از سانحه با گروه بدون اختلال. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1401; 16 (5) :354-365

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3317-fa.html


گروه روانشناسی، دانشکده علوم پزشکی، واحدگرمسار، دانشگاه آزاد اسلامی، گرمسار، سمنان، ایران ، apirkhaefi@gmail.com
متن کامل [PDF 3669 kb]   (290 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (665 مشاهده)
متن کامل:   (275 مشاهده)
مقدمه
پنجمین طبقه‌بندی تشخیصی اختلالات روانی تروما و اختلالات مربوط‌به استرس شامل: اختلال دلبستگی واکنشی، اختلال تعامل اجتماعی بازداری‌شده، اختلال استرس پس از ضربه، اختلال استرس حاد و اختلالات سازگاری را معرفی می‌کند. ویژگی مشترک تمام این اختلال‌ها، قرارگرفتن در معرض یک رویداد استرس‌زا یا آسیب‌زاست که به‌صراحت به‌عنوان یک معیار تشخیصی ذکرشده است. ویژگی اصلی اختلال استرس پس از ضربه این است که فرد یک رویداد آسیب‌زا یا استرس‌آور را تجربه می‌کند؛ به دنبال آن دچار آشفتگی می‌شود که بیش از یک ماه ادامه می‌یابد و با نشانه‌های (تجربه مجدد خاطرات مزاحم، رؤیاهای دردناک، واکنش‌های تجزیه‌ای، فلش‌بک‌ها، پریشانی شدید و پاسخ فیزیولوژیک به محرک‌های یادآور، اجتناب دائمی از خاطرات، افکار یا احساسات مرتبط با رویداد آسیب‌زا، اجتناب از محرک‌های بیرونی، تغییرات در شناخت و خلق، تحریف‌های شناختی و حالات هیجانی منفی، گوش به زنگی شدید یا افزایش برانگیختگی، مشکلات خواب، مشکلات تمرکز حواس و رفتار خودتخریبی) مشخص می‌شود [1-3].
سیر بالینی این اختلال واضح نیست؛ ولی این اختلال می‌تواند تا ماه‌ها و حتی سال‌ها ادامه یابد. این تجربه‌ هیجانی منفی می‌تواند به‌مدت طولانی سیستم شناختی فرد به‌خصوص حافظه را تحت‌تأثیر قرار دهد. ازآنجایی‌که هیجان و شناخت دو بُعد اساسی سازمان روان‌شناختی افراد محسوب می‌شوند، نارسایی در عملکرد هر دو بخش می‌تواند تأثیراتی را بر بخش دیگر برجای بگذارد [4]. وجود هشت سال جنگ تحمیلی در ایران موجب شده است گروه قابل‌توجهی از رزمندگان و جانبازان و تعداد کثیری از ساکنان جنوب و غرب کشور به علائم اختلال استرس پس از ضربه دچار شوند. در مطالعه‌ صفایی و همکاران 39 درصد از جانبازان شهر تهران، دچار علائم اختلال استرس پس از ضربه بودند. در مطالعه محقق مطلق و همکاران که بر روی جانبازان شهر زنجان انجام گرفت، شیوع اختلال استرس پس از ضربه در گروه جانبازان شیمیایی و غیرشیمیایی به ترتیب 40 درصد و 1/28 درصد گزارش شده است [5، 6].
بررسی‌ها نشان‌داده‌اند که تجربیات هیجانی منفی به‌مدت طولانی می‌تواند سیستم شناختی فرد به‌خصوص حافظه را مختل کند. استرس‌های ناشی از وقایع جنگی معمولاً می‌توانند منجر‌به بروز فشارهای عصبی و درگیری‌های روان‌شناختی ازجمله حافظه شوند؛ درحالی‌که انسان‌ها تقریباً هرچه دارند وابسته‌به عملکرد حافظه‌شان است. امروزه روانشناسان به سه تمایز عمده درزمینه حافظه اعتقاد دارند: 1. مراحل حافظه یعنی رمزگردانی، اندوزش و بازیابی؛ 2. ذخیره‌سازی بلندمدت یا کوتاه‌مدت؛ 3. نگهداری انواع اطلاعات [7]. مکانیسم اثرگذاری استرس‌ها بر عملکرد شناختی افراد به ساختارهای هورمونی و مراکز مرتبط با آن در مغز مربوط می‌شود [8]. براساس الگوهای موجود کورتیزول به‌عنوان یکی از هورمون‌های مهم استرس نقشی دوگانه در تسهیل یا بازداری حافظه بازی می‌کند [9]. شاید از‌این‌روست که بسیاری از نظریه‌‌های مربوط ‌به استرس فرض کرده‌اند که در شرایط استرس‌آور، توجه و دید فرد محدودتر شده و به ‌نظر می‌رسد که مراحل کدگذاری، نگهداری حافظه و بازیابی اطلاعات تحت استرس دچار ناکارآمدی می‌شوند [10-15]. این پژوهشگران در یافته‌های خود نشان داده‌اند که محتوای حافظه افراد مبتلا‌به اختلالات پس از سانحه مختص این اختلال شده و بازیابی اطلاعات در حافظه این افراد دچار اختلال می‌شود.
مشخص است که اثرات روان‌شناختی ناشی از آسیب‌های جنگی تا چه حد می‌تواند بر یکی از مؤلفه‌های مهم عصب روان‌شناختی (یعنی حافظه) افرادی که مبتلا‌به اختلال استرس پس از سانحه می‌شوند، اثر گذارد. باوجوداین، مطالعات زیادی درباره اثرات پایدار این استرس‌های جنگی-حالا که سال‌ها از پایان آن می‌گذرد- دردسترس نیست. جانبازان از آسیب‌های ناشی از استرس‌های جنگی بدور نبوده و به آن مبتلا نیز شده‌اند، اما پس از سال‌ها باید دید که آیا هنوز اثرات این آسیب‌های مخرب بر یکی از مهم‌ترین جنبه‌های زندگی آنان یعنی حافظه که اتفاقاً ارتباط زیادی نیز با خاطراتشان دارد، باقی است. آیا آنان با جانبازانی که دچار این اختلال نشده‌اند در کارکردهای حافظه هنوز تفاوت دارند؟ اگر دارند، نشان از پایداری اثرات اختلال دارد. این نگاه موجب شد تا پژوهش فعلی با هدف بررسی و مقایسه عملکرد حافظه‌ای جانبازان مبتلا ‌به اختلال استرس پس از سانحه با گروه جانباز بدون سابقه اختلال استرس پس از سانحه، طراحی و اجرا شود.
روش‌ بررسی
روش این مطالعه کوهورت تاریخی بود. جامعه موردمطالعه شامل جانبازانی بود که در سال‌های 1395-‌1396 در بنیاد شهید و امور ایثارگران دارای پرونده بودند. در بررسی پرونده‌های جانبازان در سال‌های (1395-1396) که 114 جانباز را شامل می‌شد (58 جانباز با اختلال استرس پس از سانحه و 66 جانباز بدون اختلال استرس پس از سانحه)، تنها 72 نفر واجد شرایط بودند. از این تعداد نیز 63 نفر حاضر شدند که در پژوهش شرکت کنند. ملاک‌های ورود شامل (مرد بودن، رضایت برای شرکت تحقیق، داشتن بیش از10 سال جانبازی، ایرانی ‌بودن و تشخیص قطعی اختلال توسط متخصص) و خروج شامل (ملیت غیرایرانی، عدم‌رضایت برای شرکت در تحقیق و داشتن سایر اختلالات همبود مانند افسردگی، دوقطبی یا سایکوز به‌شکل بارز بود). بنابراین باتوجه‌به ملاک ورود و خروج، درنهایت نمونه شامل 30 جانباز با اختلال پس از سانحه و30 جانباز بدون اختلال پس از سانحه شد. تشخیص اختلال پس از سانحه یا فقدان آن قبلاً توسط متخصص روانپزشکی و تأیید کمیسیون پزشکی بنیاد شهید و امور ایثارگران در پرونده پزشکی درج شده بود و براساس مطالعه این پرونده‌ها به این افراد مراجعه شد. برخی از جانبازان دارای اختلال استرس پس از سانحه از بیمارستان‌ صدر، بیمارستان نیایش و مرکز توانبخشی جانبازان ثارالله متعلق به بنیاد شهید و امور ایثارگران تهران انتخاب شدند.
ابزار
برای ثبت دقیق‌تر اطلاعات فردی جانبازان از یک پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی که شامل اطلاعات فردی و خانوادگی، تحصیلات، رده نظامی/فرماندهی، سابقه حضور در جبهه و غیره بود، استفاده شد. اطلاعات این پرسش‌نامه به‌دلیل رعایت اصول اخلاقی و محرمانه‌بودن جز در موارد نیاز در مقاله گزارش نشده است.
مقیاس حافظه بالینی وکسلر در این پژوهش استفاده شد. این مقیاس یک مجموعه آزمون مرکب عینی است که به‌طور فردی و در زمان 20 الی 45 دقیقه اجرا می‌شود و اطلاعاتی را برای تفکیک اختلالات عضوی و کنشی حافظه به دست می‌دهد. مقیاس دارای 7 بخش شامل اطلاعات، جهت‌یابی، کنترل ذهنی، حافظه منطقی، تکرار رو به جلو و معکوس ارقام، حافظه بصری و یادگیری تداعی است [16]. نمره کل حافظه از جمع نمرات خرده‌آزمون‌های آزمودنی به دست می‌آید. برای بررسی روایی و محتوایی این مقیاس از 30 بیمار مختلف دارای افسردگی، دمانس، صرع، سکته و ضربه‌مغزی با نمونه سالم استفاده شده است. مقایسه نمرات 2 گروه نشان ‌داد که نمرات گروه بالینی به‌طور معناداری از گروه عادی پایین‌تر بود و مقیاس قادر بود افرادی را که در حافظه مشکل دارند به‌صورت افتراقی تشخیص دهد [17، 18]. ضرایب اعتبار بازآزمایی در فواصل زمانی 4 تا 6 هفته برای کنترل ذهنی، تداعی زوج‌های دیداری، تداعی زوج‌های کلامی، یادآوری اولیه و یادآوری تأخیری به‌ترتیب برابر با 51/0، 58/0، 60/0 و 41/0 گزارش شده است، ضریب پایایی دو‌نیمه‌سازی کلیه خرده‌آزمون‌های حافظه بالینی و کسلر نیز بالاتر از 7 درصد گزارش شده است [19].
در این پژوهش برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از آمار توصیفی (میانگین و انحراف‌معیار) و استنباطی (تحلیل واریانس تک متغیره، آزمون لون برای بررسی یکسانی واریانس‌ها و آزمون شایپر و ویلک برای بررسی نرمالیتی داده‌ها) با استفاده از نسخه 23 نرم‌افزار آماری SPSS استفاده شده است.
اجرای آزمون، توسط نویسنده و دستیار پژوهشی در بیمارستان‌های مورد‌اشاره در بخش روش انجام شد.
یافته‌ها
میانگین سنی جانبازان موردمطالعه بین 39 تا 54 سال و تحصیلات آنان زیردیپلم تا فوق‌لیسانس بود. جانبازان عمدتاً دارای رده‌های مختلف نظامی از درجه‌داری تا فرماندهی عالی بودند. جانبازانی که اختلال استرس پس از سانحه داشتند هنوز طیفی از داروهای ضدافسردگی یا تثبیت‌کننده خلق را مصرف می‌کردند. در سابقه درمانی این جانبازان مداخلات غیرپزشکی (مانند روان‌درمانی‌های کوتاه‌مدت) نیز وجود داشت. جانبازان بدون اختلال استرس پس از سانحه از داروهای تخصصی روان‌پزشکی یا طیف روان درمانی‌ها استفاده نمی‌کردند. دلیل اعمال درمان‌ها، یکی محدودیت در انتخاب تعداد نمونه و دیگری شناسایی اثرات پایدار استرس‌ها علی‌رغم مداخلات بود.
براساس یافته‌های جدول شماره 1، میانگین همه‌ خرده‌مقیاس‌های آزمون حافظه بالینی و کسلر در گروه جانبازان بدون ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه بالاتر از میانگین گروه جانبازان با ابتلا به اختلال استرس پس از سانحه است. برای بررسی معنادار بودن تفاوت در میانگین‌های چندگانه، دو گروه از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. آزمون باکس برای بررسی (تساوی واریانس‌ها و پیش‌فرض نرمال‌بودن داده‌ها) ارائه شده است.
همان‌گونه که جدول شماره 2 نشان می‌دهد مقدار F به‌دست‌آمده ازنظر آماری معنادار نیست؛ بنابراین برابری واریانس‌های 2 گروه تأیید می‌شود. برای بررسی نرمال ‌بودن توزیع نمرات نیز از آزمون شاپیرو ویلکز استفاده ‌شد.
براساس یافته‌های جدول شماره 3، فرض نرمال‌ بودن داده‌ها براساس آزمون شایپرو ویلکز ازنظر آماری معنادار نیست. بنابراین نرمال‌بودن داده‌های 2 گروه، تأیید می‌شود.
نتایج جدول شماره 4 نشان می‌دهد بین 2 گروه جانبازان با و بدون اختلال استرس پس از سانحه در مقیاس حافظه بالینی، تفاوت معنادار وجود دارد. برای بررسی اینکه در کدام‌‌یک از خرده‌مقیاس‌های موردمطالعه تفاوت معناداری دیده شده است، از آزمون واریانس تک‌متغیره استفاده شد.
براساس یافته‌های جدول شماره 5، بین دو گروه جانبازان با و بدون اختلال استرس پس از سانحه در همه خرده‌مقیاس‌های معلومات عمومی، آگاهی به زمان و مکان، کنترل‌ذهنی، حافظه شنیداری، حافظه عددی، ترسیم تصاویر و تداعی کلمات در سطح معناداری (05/0>P) تفاوت معنادار وجود دارد.
بحث
سلامت جسمی و روانی جانبازان مستلزم توجه ‌به مشکلات روان‌شناختی آنان بود. در این میان، عملکرد حافظه جانبازان که می‌تواند بر سطح زندگی آنان اثر محسوسی بگذارد نیازمند به توجه بیشتری است. مطالعات نشان دادند که عملکرد حافظه جانبازان تحت‌تأثیر اختلال استرس پس از سانحه قرارگرفته است و می‌تواند سال‌ها ادامه پیدا کند. این مطالعه به دنبال نشان‌دادن آثار اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان دارای این تجربه و بدون این تجربه بود. برای تحقیق اهمیت داشت که نشان دهد آثار اختلال استرس بر عملکرد حافظه جانبازان پایدار مانده است یا خیر.
براساس یافته‌های به‌دست‌آمده این 2 گروه از جانبازان با اختلال پس از سانحه و بدون اختلال در همه خرده‌مقیاس‌های معلومات عمومی، آگاهی به زمان و مکان، کنترل ذهنی، حافظه شنیداری، حافظه عددی، ترسیم تصاویر و تداعی کلمات تفاوت معناداری داشتند. این نتایج نشان داد که جانبازان دارای اختلال استرس پس از سانحه از سطح عملکردی پایین‌تری در حافظه نسبت‌به جانبازان بدون اختلال برخوردار هستند. نکته مهم این است که استرس‌های تجربه‌شده این جانبازان، توانسته تأثیرات خود را علی‌رغم گذشت سال‌ها از اختلال و انواع درمان‌های که طی کرده‌اند، حفظ کند. این نتیجه با یافته‌های پژوهشی [20-22] هماهنگ و همسو است.
در تبیین این یافته می‌توان گفت که نظریه خودمفهومی کانوی که شامل اطلاعات معنایی درباره وقایع شخصی مربوط‌به خود و حادثه تروماتیک است، نشان می‌دهد کارکرد اجتنابی در دست‌یابی به اطلاعات حادثه رنج‌آور گذشته باعث کاهش بار بازیابی در حافظه عمومی می‌شود. این سازوکار بیانگر یک راهبرد شناختی برای ممانعت از دسترسی به جزئیات حوادث رنج‌آور مانند تروماهای شدید است. احتمالاً جانبازان برای دوری‌کردن از حوادث دردآور دوران جنگ ناخواسته از این راهبرد شناختی استفاده می‌کنند. یافته‌های ریس، ویلیامز و هرمانس نیز مؤید این موضوع است و نشان می‌دهد که افراد مبتلا‌به اختلال استرس پس از ضربه در حافظه شرح‌حال و یادآوری جزئیات مربوط‌به وقایع تروما مشکلات بیشتر و جدی‌تری دارند. درواقع نقص در بازیابی اختصاصی حافظه شرح‌حال به‌عنوان راهبردی برای کاهش فشار هیجانی بازیابی وقایعی تلقی می‌شود که در طول تجربه حوادث آسیب‌زا برای فرد اتفاق افتاده است [23، 24].
همچنین یافته‌ها حاوی نکات مهم دیگری است که به آن اشاره می‌شود؛ برای مثال، نتایج نشان داد جانبازان دارای اختلال استرس پس از سانحه در آزمون تداعی کلمات و حافظه شنیداری از یک تفاوت محسوس و پایین‌تر نسبت‌به جانبازان بدون اختلال برخوردار بوده که می‌تواند بر تعاملات زبانی، تداعی‌های فکری و حتی تحلیلی آنان اثر بدی بگذارد. این یافته با مطالعه مرادی، عبدی، فتحی آشتیانی، دالگلیش و جوبسون هماهنگ است که نشان دادند افراد مبتلا ‌به اختلال استرس پس از سانحه دارای کل‌گرایی افراطی در حافظه هستند. درحقیقت، این افراد کمتر قادر به بیان ویژگی‌های جزئی خاطرات مانند زمان، مکان و بافتارهای حسی و محیطی بوده و در بیان و گزارش ‌کردن وقایع فقط به کلیات گزاره‌ای اکتفا می‌کنند. در چنین شرایطی، فرد دارای آسیب به چکیده خاطره تروماتیک اکتفاکرده و از بیان جزئیات وقایع معمولاً به دلیل نداشتن تداعی‌های مناسب اجتناب می‌کند.
یافته مهم دیگر این است که جانبازان دارای اختلال پس از سانحه در کنترل ذهنی (اطلاعات) و ترسیم تصاویر پایین‌تر و بدتر از جانبازان بدون اختلال عمل کردند؛ یعنی بر خاطرات تروماتیک و استرس‌زا قبلی خود نظارت و مدیریت ضعیف‌تری داشتند. این یافته با دیدگاه فوآ، درباره شبکه ترس هماهنگ است. او معتقد است وقتی بازماندگان جنگ با محرک‌های تهدیدآمیز روبه‌رو می‌شوند، خاطرات تهدیدآمیز و مرتبط با ترومای گذشته آنان فعال باقی می‌ماند. فعالیت این شبکه در این افراد به‌صورت خودکار و خارج از آگاهی فرد رخ می‌دهد و منجر به محدودشدن ظرفیت حافظه برای خاطرات غیرترومایی می‌شود. شاید از این‌روست که خاطرات تروماتیک می‌تواند علی‌رغم گذشت سال‌ها، همچنان در حافظه جانبازان فعال باقی مانده باشد. درواقع باقی‌ماندن سابقه تجربیات تروماتیک در جانبازان با بروز نقص در حافظه کلی و یادآوری آنان ارتباط دارد. این واقعیت، بیانگر ارتباطی اختصاصی بین ابعاد حافظه و حادثه تروماتیک است. معمولاً افراد تروماتیک با یادآوری خاطرات منفی به عواطف و خلق منفی خویش دامن می‌زنند و این ارتباط متقابل و دوسویه به کاهش عملکرد حافظه مثبت در آنان در قیاس با افراد غیرتروماتیک منجر می‌شود [25].
نتیجه‌گیری
در پایان باید به این سؤال که آیا هنوز اثرات اختلال پس از سانحه در جانبازان باقی است؟ پاسخ مثبت داد و بر این نکته تأکید کرد که جانبازانی که دچار این اختلال شده‌اند هنوز در کارکردهای حافظه‌ای خود به پای سایر جانبازان بدون اختلال نرسیده‌اند. هرچند این موضوع ناراحت‌کننده است ولی حکایت از پایداری نسبی اثرات اختلال حتی پس از سال‌های جانبازی آنان دارد. نیاز به یادآوری است که پژوهش با محدودیت‌های چندی ازجمله همتا نشدن کامل جانبازان 2 گروه، عدم‌دسترسی به اطلاعات پیش از جانبازی و عدم‌ امکان بررسی جامع‌تر حافظه و سایر ارزیابی‌های عصب روان‌شناختی حافظه روبه‌رو بود که هر نوع نتیجه‌گیری قطعی را با احتیاط همراه می‌سازد. امید است نتایج این پژوهش بتواند در راستای خدمت‌رسانی بیشتر به افراد آسیب‌دیده و استفاده مناسب از خدمات توان‌بخشی عصب روان‌شناختی حافظه برای جانبازان و سایر افراد مبتلا‌به اختلال استرس پس از سانحه قرار گیرد.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
این پژوهش در جلسه شورای پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرمسار در مورخ 12/11/1395 به‌شماره 21264/5 مورد تأیید قرار گرفته است.

حامی مالی
این تحقیق هیچ کمک مالی از سازمان‌های تأمین مالی در بخش‌های عمومی، تجاری یا غیرانتفاعی دریافت نکرد.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
از تمامی جانبازان و مسئولان بنیاد شهید که با این پژوهش همکاری داشتند، قدردانی می‌شود.

 
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: روانشناسی
دریافت: 1400/8/24 | پذیرش: 1401/4/29 | انتشار: 1401/5/10

فهرست منابع
1. American Psychiatric Association. Diagnostic and statistical manual of mental disorders. 5- TR. (DsM-5-TR). Washington, DC: 2021-2022. [Link]
2. Martin A, Naunton, M. Kosari, S. Treatment Guidelines for PTSD: A Systematic Review. J Clin Med. 2021; 10(18):1-14. [DOI:10.3390/jcm10184175] [PMID] [PMCID] [DOI:10.3390/jcm10184175]
3. Einvik -Gunnar, Dammen, T, Ghanima, W. Prevalence and Risk Factors for Post-Traumatic Stress in Hospitalized and Non-Hospitalized COVID-19 Patients. Int J Environ Res Public Health. 2021; 18(4):2079. [DOI:10.3390/ijerph18042079] [PMID] [PMCID] [DOI:10.3390/ijerph18042079]
4. Moradi AL, Salimi M, Fathi-Ashtiani A. [Memory performance among Iranian veterans with posttraumatic stress disorder (Persian)]. J Behav Sci. 2011; 4(4):269-276. [Link]
5. Shafiee-Kamalabadi M, Bigdeli I, Alavi K, Kianersi F. [Prevalence of Post-Traumatic Stress Disorder and Comorbid Personality Disorders in the Groups Veterans Tehran City (Persian)]. J Cilin Psychol. 2014: 6(1):65-76. [DOI:10.22075/jcp.2017.2155]
6. Mohaghegh-Motlagh SJ, Momtazi S, MusaviNasab SN, Arab A, Saburi E. [Post-traumatic Stress Disorder in Male Chemical Injured War Veterans Compared to non-chemical War Veterans (Persian)]. Med J Mashhad Univ Med Sci .2014; 56(6):361-8. [DOI:10.22038/mjms.2014.2174]
7. Ahmadi kh , Mohammad R, Karami Gh. [Prevalence of PTSD in Sardasht veterans (Persian)]. Urumia med sci. 2010; 21:1-9. [Link]
8. Seif AA. [New Educational Psychology: Psychology, Learning and Education (Persian)]. Tehran: Duran Publishin; 2014. [Link]
9. Lupien S, McEwen BS. The acute effects of corticosteroids on cognition: Integration of animal and human model studies. Brain Res Rev. 1997; 24(1):1-27. [DOI:10.1016/S0165-0173(97)00004-0] [DOI:10.1016/S0165-0173(97)00004-0]
10. Oitzl MS, Krugers HJ, Wiegert O, Joëls M, & Pu Z. Learning under stress: how does it work? Trends Cogn Sci. 2006 ;10(4): 152-158. [DOI:10.1016/j.tics.2006.02.002] [PMID] [DOI:10.1016/j.tics.2006.02.002]
11. Rither F. Prevalence and comorbidity of major depressive disorder in young black and white women. J Psychiatry Res. 1999; 39(3):275-83. [DOI:10.1016/j.jpsychires.2004.08.010] [PMID] [DOI:10.1016/j.jpsychires.2004.08.010]
12. Moradi AR, Abdi A, Fathi-Ashtiani A, Dalgleish T, Jobson L. [Overgeneral autobiographical memory recollection in Iranian combat veterans with posttraumatic stress disorder (Persian)]. Behav resd ther. 2012; 50(6):435-41. [DOI:10.1016/j.brat.2012.03.009] [PMID] [DOI:10.1016/j.brat.2012.03.009]
13. Raes F, Williams GM. Hermans D. Reducing cognitive vulnerability to depression: A preliminary investigation of Memory Specificity Training (MEST) in inpatients with depressive symptomology. J Behav Ther Exp Psychiatry. 2009; 40(1):24-38. [DOI:10.1016/j.jbtep.2008.03.001] [PMID] [DOI:10.1016/j.jbtep.2008.03.001]
14. Bedard MJ, Chritian CJ, Godbout L, Chantal S. Executive Functions and the Obsessive Compulsive Disorder: On the Importance of Subclinical Symptoms and Other Concomitant Factors. Arch Clin Neuropsychol. 2009; 24(6):585-598. [DOI:10.1093/arclin/acp052] [PMID] [DOI:10.1093/arclin/acp052]
15. Dalgleish T, Williams JM, Golden AM, Perkins N, Barrett LF, Barnard PJ, et al. Reduced specificity of autobiographical memory and depression: the role of executive control. J Exper psychol Gen. 2007; 136(1):23-42. [DOI:10.1037/0096-3445.136.1.23] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1037/0096-3445.136.1.23]
16. Begic D, Hotujac, L, Jokicegic, Electroencephalographic comparison of veterans with combat-related post-traumatic stress disorder and healthy subjects. Int J Psychophysiol. 2001; 40(2):167-172. [DOI:10.1016/S0167-8760(00)00153-7] [DOI:10.1016/S0167-8760(00)00153-7]
17. Kaitlin BC, Heaton RK. Neuropsychological assessment: Past and Future. J Int Neuropsychol Soc. 2017; 23(9-10):778-790. [DOI:10.1017/S1355617717001060] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1017/S1355617717001060]
18. Orangi M, Atef-Vahid MK, Ashayeri H. [Normalization of revised version of Wechsler test in Shiraz (Persian)]. Iran J Psychiatr clin Psychol. 2003; 7(4):56-66. [Link]
19. Nejati V. [Comparison of Clinical Memory Performance in Blind Veterans and Beta Collaborators (Persian)]. Iran J War Public Health. 2009; 2(6):1-15. [Link]
20. Conway MA, Loveday C. Remembering,imagining,false memories &personal meanings. Conscious Cogn. 2015; 33:574-81. [DOI:10.1016/j.concog.2014.12.002] [PMID] [DOI:10.1016/j.concog.2014.12.002]
21. Bagozzi RP, Heatherton TF. A general approach to representing multifaceted personality constructs: application to state self-esteem. Stru Equa Mode. 1994; 1:35-67 [DOI:10.1080/10705519409539961] [DOI:10.1080/10705519409539961]
22. Pintrich PR, DeGroot EV.Motivational and self-regulated learning components of classroom academic performance. J Edu Psychol. 1990; 82(1):33-40. [DOI:10.1037/0022-0663.82.1.33] [DOI:10.1037/0022-0663.82.1.33]
23. Collins AM, Loftus EF. (1975). A spreading activation theory of semantic processing. Psychol Rev. 1975; 82(6):407-428. [DOI:10.1037/0033-295X.82.6.407] [DOI:10.1037/0033-295X.82.6.407]
24. Johnson MK, Hashtroui S, Lindsay D.S. Source monitoring. Psychol Bull. 1993: 114(1):3-28. [DOI:10.1037/0033-2909.114.1.3] [PMID] [DOI:10.1037/0033-2909.114.1.3]
25. Williams JMG, Barnhofer T, Crane C, Hermans D, Raes F, Watkins E. Dalgleish T. Autobiographical memory specificity and emotional disorder. Psychol Bull. 2007; 133(1):122- 148. [DOI:10.1037/0033-2909.133.1.122] [PMID] [PMCID] [DOI:10.1037/0033-2909.133.1.122]

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb