دوره 12، شماره 7 - ( مهر 1397 )                   جلد 12 شماره 7 صفحات 78-69 | برگشت به فهرست نسخه ها


XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Sharifi Rigi A, Bassaknajad S. The Role of Emotional Maturity, Ego-resiliency and Spiritual Intelligence in the Prediction of Adjustment to College with Control of Cognitive Flexibility in Nursing and Midwifery Students of Ahvaz Jundishapur University, (Iran). Qom Univ Med Sci J 2018; 12 (7) :69-78
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-1989-fa.html
شریفی ریگی علی، بساک نژاد سودابه. نقش بلوغ عاطفی، خودتاب‌آوری و هوش معنوی در پیش‌بینی سازگاری با دانشگاه، با کنترل «انعطاف‌پذیری شناختی» در دانشجویان پرستاری و مامایی دانشگاه جندی‌شاپور اهواز. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1397; 12 (7) :69-78

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-1989-fa.html


1- گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز ، alisharifilordegan@gmail.com
2- گروه روان‌شناسی بالینی، دانشکده روان‌شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه شهید چمران اهواز
متن کامل [PDF 513 kb]   (1427 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (5516 مشاهده)
متن کامل:   (1026 مشاهده)
مقدمه
امروزه سازگاری با دانشگاه (Adjustment with University) در دانشجویان پرستاری و مامایی به دلیل مواجهه با عوامل فشار‌زای روانی و محیطی، نیازمند توجه بیشتری است؛ زیرا سازگاری با دانشگاه بر سایر ابعاد زندگی مانند بهداشت روانی‌، عملکرد و انگیزش تحصیلی و سازگاری در حوزه‌های خارج از دانشگاه تأثیرگذار است (1). دانشجویان سازگار افرادی هستند که ضمن کسب نمرات بالا، ارتباط‌های اجتماعی صمیمانه، دوسویه و برخوردار از بهزیستی روان‌شناختی بالا، می‌توانند به‌خوبی دروس خود را بگذرانند و در نهایت فارغ‌التحصیل شوند (2). از نظر Lubker وEtzel  عوامل فشارزای متعددی، ازجمله قرار گرفتن در یک محیط جدید آموزشی و تحمل دوری از خانه، نیازمند روش‌های مقابله‌ای مناسب مانند مقابله‌های معنوی با بهره‌گیری از هوش معنوی است (3). هوش معنوی مجموعه ظرفیت‌های سازگاری در ذهن برمبنای جنبه‌های غیر‌جسمانی و متعالی واقعیت بوده و همین امر موجب سازگاری روان‌شناختی فرد از طریق جلب رضایت خداوند است (4). نتایج مطالعات پژوهشی نشان داده‌اند هوش معنوی نه تنها سازگاری را پیش‌بینی می‌کند؛ بلکه توانایی افراد را در حل مشکلات و رسیدن به اهداف خود تسهیل می‌کند (5،6). علاوه بر هوش معنوی، رشد عاطفی و اجتماعی در بهبود سازگاری افراد با محیط نقشی اساسی دارد؛ زیرا برخی دانشجویان اگرچه از نظر جسمی به بلوغ می‌رسند، ولی ممکن است از نظر عاطفی هرگز به بلوغ نرسند. بلوغ عاطفی (Emotional Maturity) به توانایی هدایت و تسهیل تمایلات عاطفی برای رسیدن به اهداف در نظر گرفته‌شده اشاره دارد (7). Rafiidal توصیف می‌کند بلوغ عاطفی تحت عنوان توانایی افراد برای مدیریت عواطف خود، همچنین ارزیابی حالت‌های عاطفی دیگران در روابط بین‌فردی، به‌منظور اتخاذ تصمیمات و اقدامات مناسب تعریف می‌شود (8). یافته‌های پژوهشی حاکی از ارتباط مثبت بلوغ عاطفی با سطوح سازگاری در افراد است
(10-8). Kapri و Rani معتقدند افرادی‌که بلوغ عاطفی کمتری دارند، به دلیل کنترل کمتر هیجانات خود ممکن است به موقعیت فشارزا تنها از طریق تخلیه هیجانات و رفتارهای ناسازگارانه پاسخ دهند؛ زیرا روش جایگزین مناسبی برای پاسخگویی به استرس ندارند (10). همچنین این امکان وجود دارد در زندگی تحصیلی دانشجویان پرستاری و مامایی اتفاقاتی رخ دهد که دانشجویان برای مقابله مؤثر با آن، نیازمند برخی ویژگی‌ها و مهارت‌ها نظیر خود‌تاب‌آوری (Ego- resiliency) باشند. خودتاب‌آوری همان درک و آگاهی فرد از این است که می‌تواند به‌طور موفقیت‌آمیزی با خطرات و وقایع فشارزا مقابله کرده و به‌واسطه خودکنترلی مناسب، اختلال رفتاری - هیجانی خاصی را بروز ندهد (11). نتایج مطالعات نشان می‌دهند تاب‌آوری در بهبود سازگاری افراد نقش مهمی ایفا می‌کند (13-11). سازه روان‌شناختی دیگری که ارتباط آن با سازگاری دانشجویان محتمل بوده، انعطاف‌پذیری شناختی است. انعطاف‌پذیری شناختی توانایی فرد برای ارتباط کامل با زمان حال به‌عنوان یک انسان هوشیار، آگاه و توانایی برای تغییر یا ادامه رفتار در جهت ارزش‌های وی می‌باشد (14). به‌طور‌کلی توانایی تغییر آمایه‌های شناختی (Cognitive Sets)، به‌منظور سازگاری با محرک‌های در حال تغییر محیطی، عنصر اصلی در تعاریف انعطاف‌پذیری شناختی‌است (15،16). با توجه به اهمیت سازگاری با دانشگاه در بهداشت روانی دانشجویان و تأثیر آن در حوزه‌های خارج از دانشگاه، همچنین در نظر گرفتن کسب مهارت‌های مقابله‌ای مناسب و صلاحیت‌های بالینی در حرفه چالش‌انگیز پرستاری و مامایی و اهمیت این حرفه که در حفظ و ارتقای سلامت جامعه بسیار مؤثر است؛ آگاهی از وضعیت روان‌شناختی دانشجویان این رشته و شناخت ابعاد سازگاری تحصیلی، اجتماعی، فردی - هیجانی و وابستگی به دانشگاه امری ضروری است؛ به‌همین منظور با توجه به همبستگی مثبت انعطاف‌پذیری شناختی با تاب‌آوری (16،17)، با بلوغ عاطفی (18)، همچنین همبستگی مثبت با هوش معنوی (19)، تأثیرگذاری این سازه روان‌شناختی همراه با متغیرهای پیش‌بین بر متغیر ملاک، محتمل به‌نظر می‌رسد؛ لذا در این مطالعه سعی گردید تا اثر انعطاف‌پذیری شناختی به‌عنوان متغیر مداخله‌کننده‌ای که همراه با متغیرهای پیش‌بین بر متغیر ملاک تأثیرگذار است، مشخص شده و نقش بلوغ عاطفی، خودتاب‌آوری و هوش معنوی در ورای اثر انعطاف‌پذیری شناختی نیز به‌عنوان پیش بین‌های سازگاری دانشجویان با دانشگاه بررسی گردد تا با توجه به کمبود مطالعات در این حیطه، شناخت بیشتری نسبت به سازگاری دانشجویان پرستاری و مامایی در محیط دانشگاه و عوامل مرتبط با آن حاصل شود.
 
روش بررسی
پژوهش حاضر به روش توصیفی همبستگی بر روی دانشجویان مشغول به تحصیل (800 نفر) در دانشکده پرستاری و مامایی جندی‌شاپور اهواز در سال 1396-1395 انجام شد. حجم نمونه (براساس جدولMorgan  و Krijcei) با استفاده از روش نمونه‌گیری مرحله‌ای، 285 نفر محاسبه شد. روند نمونه‌گیری مرحله‌ای در این مطالعه به شرح ذیل بود:
ابتدا به‌صورت تصادفی، 2 روز در هفته انتخاب شد، سپس با مراجعه به مسئول آموزش دانشکده، اطلاعات لازم در مورد برنامه کلاسی آن روز و حضور دانشجویان در دانشکده کسب گردید و در ساعات مناسب به کلاس‌ها مراجعه شد. روش اجرا و شیوه تکمیل پرسشنامه‌ها (پس از کسب اجازه از اساتید و جلب موافقت دانشجویان) به این ترتیب بود که شرکت‌کنندگان به‌صورت جمعی پس از اتمام کلاس درس در مدت 20 دقیقه به پرسشنامه‌های پژوهش پاسخ دادند. جهت رعایت ملاحظات اخلاقی شرکت‌کنندگان در پژوهش کاملاً توجیه شدند که شرکت در پژوهش برای تمامی افراد اختیاری بوده و اطلاعات آنان محرمانه باقی خواهد ماند.
معیارهای ورود به مطالعه عبارت بودند از: تمایل به شرکت در مطالعه، اشتغال به تحصیل، عدم شرکت دانشجویان مهمان یا انتقالی، نبود بیماری پزشکی جدی و محدودکننده که موجب کاهش انگیزه در تکمیل پرسشنامه‌ها شود.
همه معیارها براساس اظهارات فردی و به‌صورت شفاهی انجام شد. عدم تمایل به شرکت در پژوهش و نداشتن معیارهای ورود به مطالعه براساس اظهارات فردی، همچنین تکمیل ناقص پرسشنامه‌ها از معیارهای خروج از مطالعه بود.
از متغیرهای پیش‌بین دراین پژوهش می‌توان به بلوغ عاطفی، خودتاب‌آوری، هوش معنوی و متغیر ملاک، سازگاری با دانشگاه، همچنین متغیر کنترل و انعطاف‌پذیری شناختی اشاره کرد. ملاک برای انتخاب متغیر کنترل، تأثیرگذاری این سازه همراه با متغیرهای پیش‌بین بر متغیر ملاک، براساس تحقیقات پیشین است.Kerlincher  و Pedhazour در مورد کنترل متغیر مداخله‌گر چنین بیان می‌کنند جهت اعمال کنترل در رگرسیون به قرار ذیل عمل می‌شود: ابتدا متغیر کنترل وارد معادله می‌شود، سپس در مرحله بعد دیگر متغیرهای مستقل به معادله اضافه و تفاضل واریانس تبیین‌شده ناشی از متغیر کنترل، از واریانس تبیین‌شده کل متغیرها، حکایت از اعمال کنترل دارد (20).
ابزارهای مورد استفاده به شرح زیر می‌باشد:
مقیاس بلوغ عاطفی (Emotional Maturity Scale): این پرسشنامه توسط Sing و Bhargava در سال 1990 طراحی شد، یک مقیاس گزارش شخصی 5 گزینه‌ای {خیلی زیاد (5) تا هرگز (1)} دارای 48 گویه است (21). در این پرسشنامه، 5 خرده‌مقیاس شامل: ناپایداری هیجانی (10 گویه)، بازگشت عاطفی (10 گویه)، ناسازگاری اجتماعی (10 گویه)، فروپاشی شخصیت (10 گویه) و فقدان استقلال (8 گویه) اندازه‌گیری می‌شود. لازم به ذکر است در این پژوهش از نمره کل مقیاس استفاده شد. روایی این مقیاس در برابر معیارهای بیرونی {پرسشنامه سازگاری حوزه گها (Gaha) برای دانشجویان کالج}، 64/0 به دست آمد، همچنین پایایی آزمون بازآزمون بر روی دانشجویان اندازه‌گیری شد که فاصله زمانی بین این دو آزمون، 6 ماه بوده است و همبستگی گشتاوری بین این دو اجرا، 75/0 گزارش گردید (21). همسانی درونی این مقیاس با محاسبه ضریب همبستگی‌های بین کل نمرات و نمرات هریک از 5 زیرمقیاس بدین ترتیب: ناپایداری هیجانی (75/0)، بازگشت عاطفی(63/0)، ناسازگاری اجتماعی (58/0)، فروپاشی شخصیت (86/0) و فقدان استقلال (42/0) تعیین شد (20). در پژوهش سعادتی شامیر، زحمتکش و خجسته، برای تعیین پایایی مقیاس از آلفای کرونباخ استفاده گردید که 71/0 به دست آمد (22). در پژوهش حاضر، پایایی از طریق آلفای کرونباخ، 81/0 بود.
مقیاس خودتاب‌آوری (Ego-Resiliency Scale): این مقیاس اولین‌بار توسط Klohnen در سال 1996 به شکل مقیاس خودگزارشی ارزیابی تاب‌آوری از عبارات پرسشنامه روان‌شناختی کالیفرنیا اقتباس شد و روی نمونه‌ای از زوج‌های فارغ‌التحصیل کالیفرنیا اجرا گردید (23). همچنینBlock  و  Kreman(1996)، مقیاس ارزیابی خود‌تاب‌آوری را با اقتباس از پرسشنامه چندمرحله‌ای شخصیت مینه سوتا (MMPI2) و پرسشنامه روان‌شناختی کالیفرنیا طراحی کردند (24). این مقیاس مشتمل بر 14 گویه است که پاسخ‌ها را در یک مقیاس 4 درجه‌ای لیکرتی می‌سنجد و نمره‌گذاری آن از«هرگز کاربرد ندارد» (1) تا «خیلی زیاد کاربرد دارد» می‌باشد (4). ضریب آلفا با فرض تک‌عاملی بودن که آزمون تنها یک فاکتور اصلی را می‌سنجد، 76/0 گزارش شده است. این پژوهشگران ضریب اعتبار بازآزمایی - آزمون را برای زنان و مردان در فاصله 5 سال به ترتیب 67/0 و 51/0 گزارش کردند (24). در پژوهشی در ایران این ضریب، 78/0 به دست آمد (25). در پژوهش حاضر پایایی از طریق آلفای کرونباخ، 89/0 تعیین شد.
پرسشنامه هوش معنوی (Spiritual Intelligence Inventory): فرم اصلی پرسشنامه مشتمل بر 83 سؤال است که در پژوهش حاضر از فرم کوتاه آن (شامل 24 گویه) استفاده شد. این مقیاس چهار بُعد شامل: تفکر انتقادی وجودی (7 گویه)، معنی‌د‌اری شخصی (6 گویه)، هشیاری متعالی (6 گویه) و گسترش حالت هشیاری (6 گویه) را می‌سنجد (6). به هر بُعد در یک مقیاس 5درجه‌ای از کاملاً موافقم (5) تا کاملاً مخالفم (1) نمره داده می‌شود (6). King ضریب آلفای کل پرسشنامه را 95/0 و ضرایب آلفای چهار خرده‌مفیاس (شامل تفکر وجودی انتقادی، ایجاد معنی‌داری شخصی، آگاهی متعالی و گسترش حالت هشیاری) را به‌ترتیب 89/0، 87/0، 89/0، و 94/0 به دست آورد (6). در پژوهشی در ایران اعتبار این آزمون به روش آلفای کرونباخ، 78/0، همچنین پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، 88/. به دست آمد ( 26). در پژوهش حاضر، پایایی از طریق آلفای کرونباخ، 92/0 تعیین شد.
پرسشنامه سازگاری با دانشگاه (Adaptation to College Questionnaire): این ابزار به‌وسیلهBaker  و Siryk در سال 1984 ساخته شد و دارای 67 ماده است (27). این مقیاس از معدود مقیاس‌هایی است که با هدف سازگاری در موقعیت دانشگاه به کار رفته و دارای 4 خرده‌مقیاس سازگاری تحصیلی (24 گویه)، سازگاری اجتماعی (20 گویه)، سازگاری فردی - هیجانی (15 گویه) و دلبستگی به دانشگاه می‌باشد. پاسخگو در مقیاس لیکرتی 5 درجه‌ای (کاملاً درباره من صدق می‌کند) تا ( اصلاً درباره من صدق نمی‌کند) به سؤال‌های آزمون پاسخ می‌دهد. چهار نمره برای خرده مؤلفه‌ها و یک نمره کل محاسبه می‌شود. در بررسیBaker  و Siryk (1984)، ضریب آلفای کرونباخ همه خرده مؤلفه‌ها بالای، 80/0 بود (27).  Latheirو Windham در مطالعه خود ضرایب ثبات درونی برای خرده مؤلفه‌ها را بین 95/0-86/0 به دست آوردند (28). این ابزار در ایران توسط میکائیلی مانی ترجمه و توسط دو استاد گروه زبان انگلیسی و روانشناسی با متن اصلی تطبیق داده شده است تا مشکلات نوشتاری و محتوایی آن برطرف گردد (28). میکائیلی مانی ضریب خرده‌مقیاس سازگاری تحصیلی را در یک گروه 90 نفری دانشجویی 84/0، سازگاری اجتماعی 72/0، سازگاری شخصی هیجانی 69/0، دلبستگی به دانشگاه 90/0و سازگاری کل 78/0 به دست آورد (28). در پژوهش حاضر پایایی کل از طریق آلفای کرونباخ برای کل مقیاس، 88/0 تعیین شد. 
پرسشنامه انعطاف‌پذیری شناختی (Cognitive Flexibility Inventory): این پرسشنامه توسط Denis و Vander در سال 2010 ساخته شد و شامل 20 سؤال است. شیوه نمره‌گذاری آن براساس یک مقیاس لیکرتی 5 درجه‌ای بوده که تلاش می‌کند تا 3جنبه از انعطاف‌پذیری شناختی (شامل: ادراک کنترل‌پذیری توانایی، ادراک توجیه رفتار و ایجاد ادراک گزینه های مختلف) را بسنجد (15). Denis و Vander (سال 2010) در پژوهش خود نشان دادند پرسشنامه حاضر از ساختار عاملی، روایی همگرا و روایی همزمان مناسبی برخوردار است (15). روایی همزمان این پرسشنامه با پرسشنامه افسردگی بِک (BDI-II) برابر با 39/0- و روایی همگرایی آن با مقیاس انعطاف‌پذیری شناختی Martin و Rabin، 75/0 بود (15). این پژوهشگران پایایی پرسشنامه حاضر را به روش آلفای کرونباخ برای کل مقیاس، ادراک کنترل‌پذیری و ادراک گزینه‌های مختلف به ترتیب 91/0، 84/0، 91/0 و با روش بازآزمایی به ترتیب 81/0، 77/0، 75/0 به دست آوردند (15). در ایران ضریب اعتبار کل مقیاس، 71/0 گزارش شده است (29). در پژوهش حاضر، پایایی برای این مقیاس از طریق آلفای کرونباخ، 70/0 تعیین شد.
داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 22، ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون سلسله مراتبی
(Analytical Hierrarchy Process) در سطح معنی‌داری، 05/0p تحلیل شدند.
 
یافته‌ها
در این پژوهش، 285 پرسشنامه بین آزمودنی‌ها توزیع شد که از این تعداد، 12 پرسشنامه به دلایل مخدوش بودن (پاسخگویی تصادفی) از روند بررسی خارج و در نهایت، 273 پرسشنامه تجزیه و تحلیل شد. 171 دانشجوی دختر و 102دانشجوی پسر در این پژوهش شرکت کردند که گستره سن بیشتر شرکت‌کنندگان بین 23-21 سال بود.
در جدول شماره 1 اطلاعات مربوط به میانگین ± انحراف معیار متغیرهای مورد مطالعه آمده است.
 
جدول شماره 1: میانگین ± انحراف معیار متغیرهای پژوهش
متغیر میانگین ±انحراف معیار
سازگاری با دانشگاه 5/32±1/82
انعطاف‌پذیری‌شناختی 9/13±9/67
بلوغ عاطفی 0/32±5/171
خود‌تاب‌آوری 2/8±5/41
هوش معنوی 9/14±5/53
 
بالاترین ضریب همبستگی بین بلوغ عاطفی (52/0=r) با متغیر ملاک و پایین‌ترین ضریب همبستگی بین خودتاب‌آوری (39/0r=) با متغیر ملاک بود که هر دو در سطح 001/0p≤ معنی‌دار بود. بجز بلوغ عاطفی، بین سایر متغیرها و متغیر ملاک، همبستگی نسبتاً ضعیفی وجود داشت (جدول شماره 2).
جدول شماره 2: ماتریس همبستگی متغیرهای پژوهش
متغیرها سازگاری با دانشگاه انعطاف‌پذیری‌ شناختی بلوغ عاطفی خود‌تاب‌آوری هوش معنوی
سازگاری با دانشگاه 1        
انعطاف‌پذیری‌ شناختی *226/0 1      
بلوغ عاطفی *523/0 *317/0 1    
خودتاب‌آوری *398/0 *501/0 *631/0 1  
هوش معنوی *472/0 *428/0 *596/0 *608/0 1
*001/0p≤
به‌منظور پیش‌بینی سازگاری با دانشگاه براساس متغیرهای پیش‌بین با کنترل انعطاف‌پذیری شناختی، از روش تحلیل رگرسیون سلسله‌مراتبی استفاده شد. در مرحله اول متغیر انعطاف‌پذیری شناختی (متغیر کنترل) قادر است قریب به 5% از واریانس متغیر ملاک را پیش‌بینی کند. در مرحله دوم وقتی همه متغیرها به‌طور همزمان وارد تحلیل می‌شوند، وزن تبیینی آن‌ها به همراه متغیرهای کنترل برابر 31/0 می‌باشد، تفاضل این دو عدد (26/0) حکایت از آن دارد که متغیرهای پیش‌بین در ورای اثر انعطاف‌پذیری شناختی حدود 26% از واریانس سازگاری با دانشگاه را تبیین و پیش‌بینی می‌کنند که این تفاوت در سطح آماری 001/0p≤  معنی‌دار است؛ بنابراین براساس این نتایج می‌توان استنباط کرد در ورای اثر انعطاف‌پذیری شناختی، متغیرهای پیش‌بین بلوغ عاطفی و هوش معنوی بجز خودتاب‌آوری می‌توانند بر متغیر ملاک اثر داشته باشند (جدول شماره 3).
 
جدول شماره 3. تحلیل رگرسیون نمرات متغیر ملاک براساس متغیرهای پیش‌بین با روش سلسله مراتبی
مدل R R2 R اصلاح‌شده F p
انعطاف‌پذیری شناختی 226/0 051/0 048/0 5/14 001/0
انعطاف‌پذیری شناختی
بلوغ عاطفی
خودتاب‌آوری
هوش معنوی
560/0
 
314/0 303/0 6/30 001/0
 
وزن استاندارد انعطاف‌پذیری شناختی (متغیر کنترل) براساس جدول شماره 4 برابر 226/0 بود که بیانگر ضریب همبستگی ساده این متغیر با سازگاری با دانشگاه (متغیرملاک) بوده و ارتباط مثبت و معنی‌دار است. سهم متغیر انعطاف‌پذیری شناختی در پیش‌بینی متغیر ملاک (005/0=ß) تقلیل پیدا کرد که این مقدار نیز نشان‌دهنده ضریب تأثیر انعطاف‌پذیری شناختی بر سازگاری با دانشگاه پس از کنترل یا زدودن اثر متغیرهای پیش‌بین از ارتباط انعطاف‌پذیری شناختی و سازگاری با دانشگاه بود و همبستگی بین آن‌ها نیز معنی‌دار نبود. به‌نظر می‌رسد انعطاف‌پذیری شناختی در یک سطحی از کُنش با متغیرهای پیش‌بین، به‌منظور پیش‌بینی متغیر ملاک، اهمیت کمتری دارد که در نتیجه تأثیر آن تقلیل پیدا می‌کند. پس از کنترل انعطاف‌پذیری شناختی، نقش متغیرهای پیش‌بین بلوغ عاطفی و هوش معنوی بجز خودتاب‌آوری در پیش‌بینی سازگاری با دانشگاه معنی‌دار بود (جدول شماره 4).
 
جدول شماره4: پیش‌بینی متغیر ملاک از روی متغیرهای پیش‌بین (ضرایب رگرسیون)
مدل ضرایب استانداردنشده ضرایب استاندارد شده t p
B خطای معیار بتا
مقدار ثابت 063/148 9/12   4/11 001/0
انعطاف‌پذیری شناختی 526/0 13/0 226/0 8/3 001/0
مقدار ثابت 000/159 0/22   2/7 001/0
انعطاف‌پذیری شناختی 012/0 13/0 005/0 08/0 930/0
بلوغ عاطفی 371/0 07/0 365/0 2/5 001/0
خودتاب‌آوری 090/0 29/0 023/0 30/0 760/0
هوش معنوی 530/0 15/0 243/0 5/3 001/0
 
بحث
نتایج پژوهش حاضر حاکی از تبیین و پیش‌بینی 26% از واریانس متغیر ملاک توسط متغیرهای پیش‌بین (در ورای عامل مداخله‌گر) بود که این تفاوت در سطح آماری، 001/0p≤ معنی‌دار بود. همچنین بجز بلوغ عاطفی، بین سایر متغیرها و متغیر ملاک، همبستگی نسبتاً ضعیفی وجود داشت. نتایج پژوهش حاضر نشان داد بلوغ عاطفی در ورای اثر انعطاف‌پذیری شناختی به‌طور مثبت، نقش معنی‌داری در پیش‌بینی سازگاری با دانشگاه دارد که این یافته همسو با نتایج مطالعات پیشین بود (10-8). در تبیین مطلب فوق می‌توان گفت افراد با ویژگی بلوغ عاطفی به دلیل گرایش زیاد به خودتنظیمی و خودکنترلی، توانایی بالایی برای مقابله با نیازهای خود داشته و هنگام قرار گرفتن در معرض استرس و تنش نیز در تنظیم و مدیریت هیجانات خود عملکرد بهتری دارند، همچنین به دلیل استفاده از راهبردهای مقابله‌ای مؤثرتر، توانایی بیشتری برای انطباق با موقعیت‌های مختلف و مقابله با سختی‌ها از خود نشان می‌دهند که در نتیجه به سطوح سازگاری بالاتری نیز دست پیدا می‌کنند.
همچنین این افراد توانایی تحمل تنش و نگرانی را در عین اینکه نسبت به آن بی‌تفاوت هستند، دارا می‌باشند؛ بنابراین امکان بروز رفتارهای ناسازگانه در واکنش به موقعیت‌های فشارزا در آنان تقلیل می‌یابد (10). در پژوهش حاضر هوش معنوی در ورای اثر انعطاف‌پذیری شناختی (عامل مداخله‌گر)، نقش معنی‌داری در پیش‌بینی سازگاری با دانشگاه داشت که این یافته با نتایج تحقیقات دیگر همخوانی داشت (5-4). در تبیین مطلب فوق می‌توان ذکر کرد افراد با هوش معنوی بالا، زندگی را با معنا و هدفمند تلقی می‌کنند، اتفاقات را در پرتو معنای کلی زندگی تفسیر و هنگام مواجهه با ناسازگاری‌های زندگی، کمتر دچار یاس می‌شوند و راحت‌تر با آن کنار می‌آیند و تحمل بیشتری در برابر فشارهای زندگی دارند که این امر باعث افزایش سازگاری آنان می‌شود. به بیان دیگر، استفاده از هوش معنوی سبب چهارچوب‌دهی و تفسیر مجدد تجارب فرد می‌شود، لذا این افراد از خودآگاهی بیشتر و درک عمیق‌تری از نقاط ضعف و قدرت برخوردارند که این قابلیت نقش بارزی در ایجاد بصیرت و بینش نسبت به خود، محیط پیرامون و همچنین تسهیل قدرت سازش‌پذیری دارد (30). همچنین در پژوهش حاضر با توجه به جدول شماره 2 (همبستگی ساده بین متغیرها) بین خودتاب‌آ‌وری و سازگاری با دانشگاه، ارتباط مثبت و معنی‌داری وجود داشت که این یافته با نتایج مطالعات دیگر همسو بود (13-11). در تبیین مطلب فوق می‌توان بیان کرد افراد تاب‌آور دارای قدرتی ذاتی هستند که باعث با انگیزه شدن برای مقابله با مشکلات می‌شود و این ویژگی، توانایی غلبه بر موقعیت‌های دشوار زندگی را در آنان تسهیل می‌کند؛ در نتیجه بهتر می‌توانند با مشکلات زندگی کنار آمده و انعطاف‌پذیری بیشتری از خود نشان دهند که این در بهبود سازگاری آنان نقش مهمی ایفا می‌کند. همچنین این افراد می‌توانند به‌طور موفقیت‌آمیزی با خطرات و وقایع فشارزا مقابله کرده و به‌واسطه خودکنترلی مناسب، اختلال رفتاری هیجانی خاصی را بروز ندهند. در واقع، این افراد در شرایط و موقعیت‌های متغیر و به‌هنگام ناملایمات و مشکلات زندگی، انعطاف‌پذیری خوبی از خود نشان می‌دهند؛ بنابراین قدرت تحمل‌پذیری بالاتری پیدا می‌کنند (11). در ادامه، در تحلیل رگرسیون سلسله مراتبی،  نقش خودتاب‌آوری در پیش‌بینی سازگاری با دانشگاه معنی‌دار نبود که به‌نظر می‌رسد خودتاب‌آوری در یک سطحی از کُنش با متغیرهای پیش‌بین به‌منظور پیش‌بینی متغیر ملاک، اهمیت کمتری پیدا می‌کند که همبستگی مثبت و معنی‌داری این سازه با متغیرهای پیش‌بین دیگر گویای این مسئله است؛ البته آزمون ((Durbin-Watson، 68/1 به دست آمد، که بیانگر استقلال مشاهدات است؛ بنابراین همبستگی زیاد بین متغیرهای پیش بین دور از انتظار است. علاوه بر موارد ذکرشده، در پژوهش حاضر بین انعطاف‌پذیری شناختی به‌صورت متغیر پیش‌بین و (جدا از مابقی متغیرهای پیش‌بین) با متغیر ملاک، همبستگی مثبت و معنی‌داری وجود داشت که این یافته همسو با نتایج مطالعات پیشین (16،17) بود. در تبیین این مطلب می‌توان گفت انعطاف‌پذیری شناختی به افراد کمک می‌کند تا بر روش‌های جایگزین تغییرات شناختی، تمرکز بیشتری داشته باشند و بدین‌گونه سازگاری خود را بالا ببرند، همچنین افرادی‌که توانایی تفکر انعطاف‌پذیری دارند با استفاده از توجیهات جایگزین، به‌صورت مثبت چهارچوب فکری خود را بازسازی کرده و موقعیت‌های چالش‌انگیز یا رویداد‌های استرس‌آمیز را راحت‌تر می‌پذیرند و نسبت به افرادی‌که دارای انعطاف‌پذیری شناختی کمتری هستند، سازگاری و تاب‌آوری بیشتری دارند، اما در مرحله دوم تحلیل، وقتی متغیر انعطاف‌پذیری شناختی به همراه دیگر متغیرهای پیش‌بین وارد تحلیل سلسله مراتبی شود، سهم آن در تبیین و پیش‌بینی متغیر ملاک تقلیل می‌یابد؛ به‌گونه‌ای که نقش معنی‌داری در پیش‌بینی متغیر ملاک ندارد. کاهش ضریب استاندارد رگرسیون انعطاف‌پذیری شناختی در مرحله دوم (مرحله پس از ورود متغیرهای بلوغ عاطفی، خودتاب‌آوری و هوش معنوی)، نشانگر این است که بخش قابل‌توجهی از اثر انعطاف‌پذیری شناختی از طریق متغیرهای پیش‌بین به سازگاری با دانشگاه منتقل می‌شود؛ هرچند در این مطالعه، کارکرد متغیر انعطاف‌پذیری شناختی به‌عنوان متغیر کنترل درنظر گرفته شد، اما بررسی وضعیت این متغیر به‌عنوان یک متغیر مستقل و متغیرهای پیش‌بین به‌عنوان متغیرهای میانجیگر نیز با اهمیت بود.
از محدودیت‌های پژوهش حاضر می‌توان به استفاده از مقیاس‌های خودگزارش‌دهی اشاره کرد که امکان سوگیری در پاسخ‌ها را بالا می‌برد. محدودیت دیگر اینکه، پژوهش حاضر بر روی نمونه دانشجویی بود و مشکل عدم تعمیم به نمونه‌های غیردانشجویی را داشت؛ بنابراین ضروری است پژوهش‌های آتی بروجود این ارتباط در نمونه‌های بالینی و شناسایی متغیرهای واسطه‌ای که در ارتباط بلوغ عاطفی و هوش معنوی با سازگاری با دانشگاه ایفای نقش می‌کنند، متمرکز شوند.
 
نتیجه‌گیری
با توجه به نتایج پژوهش حاضر می‌توان گفت در ورای اثر انعطاف‌پذیری شناختی، متغیرهای پیش‌بین؛ بلوغ عاطفی و هوش معنوی، بجز خودتاب‌آوری هرکدام نقش مهمی در افزایش سازگاری با دانشگاه در دانشجویان پرستاری و مامایی دارند؛ به‌همین منظور لازم است متخصصان درگیر در امر آموزش با ارائه راهکارها و برنامه‌های آموزشی سعی در بالابردن بلوغ عاطفی و هوش معنوی دانشجویان داشته باشند تا از این طریق سازگاری دانشجویان با دانشگاه را در دانشجویان پرستاری و مامایی بهبود بخشند، که این امر خود باعث بهبود عملکرد فرد در حوزه‌های فردی- اجتماعی و بهزیستی روان‌شناختی فرد، همچنین کمک به ارتقای سلامت جامعه خواهد شد.
 
تشکر و قدردانی
بدین وسیله از تمام دانشجویان به خاطر شرکت در پژوهش کمال تشکر را داریم.
 
 
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: روانشناسی
دریافت: 1396/10/23 | پذیرش: 1397/1/22 | انتشار: 1397/6/24

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb