مقدمه
ما در محیطی زندگی میکنیم که با عدم اطمینان زیاد، خطر و آشفتگی ناشی از یک سری رویدادهای نامطلوب به وجود آمده است که معمولاً با عنوان بحران یا بلایای طبیعی شناخته میشود. این وقایع غیرمنتظره در مقیاس کوچک یا بزرگ، تأثیر گسترده و عمیقی روی افراد، سازمانها، جوامع و جامعه بزرگتر دارند (2، 1). سالهای اخیر شاهد تغییر در علل، فراوانی (تکرار)، ماهیت و پیامد این وقایع نامطلوب بودهایم که چالشهای جدیدی را تحمیل کرده است (4-2). بحران رخدادی غیرمترقبه است که بهطور طبیعی یا توسط بشر، زندگی روزمره و عادی بشر را دستخوش تحول جدی میکند (5). مدیریت بحران دانشی کاربردی است که طی آن با مشاهده نظاممند بحرانها و تجزیهوتحلیل آنها، میتوان پیشگیریهای لازم را انجام داد و در صورت بروز بحران، در خصوص کاهش اثرات، امدادرسانی سریع و بهبود و بازسازی اوضاع اقدام
کرد (8-6).
امروزه بحث شناسایی، مهار و پیشگیری از تلفات و خسارات جانی و اقتصادی ناشی از حوادث طبیعی و انسانساز که به بحران منجر میشوند، مورد توجه خاص محافل علمی تحقیقاتی و مسئولان کشورهاست؛ چراکه با بروز یک حادثه، مقدار بسیار زیادی از سرمایههای کشور (انسانی و مالی) از بین میرود. از طرفی هزینههای بسیار بیشتری باید صرف بازسازی شود (9). قرارگرفتن ایران در بین 1۰ کشور حادثهخیز دنیا، وقوع ۳۰ مورد از ۴1 حادثه طبیعی شناختهشده جهان در ایران و همچنین اختصاصداشتن حدود 6 درصد از تلفات انسانی ناشی از وقوع بلایای طبیعی جهان به ایران در مقایسه با سهم یک درصدی آن از جمعیت کره زمین و همچنین ویژگیهای خاص استان خوزستان در بین استانهای کشور بهویژه از لحاظ بحران های متعدد به حدی است که این استان از مجموع ۳2 بحران کشور، 21 بحران را در سال 1۳۹۵ تجربه کرد و برخی بحرانها حتی بهصورت روزانه درآمدند (4، 10).
تاکنون پژوهشگران زیادی با انجام تحقیقات مختلف سعی در شناسایی ابعاد مختلف مدیریت بحران داشتهاند، ولی هر
کدام جنبههای محدودی از این موضوع را بررسی کردهاند
(15-11، 1)؛ بنابراین، نتایج این مطالعات به اندازه کافی جامع و قانعکننده نیست و نمیتوان نتایج آن را به جامعه آماری پژوهش حاضر (استان خوزستان) تعمیم داد. این تحقیق با نگرشی متفاوت سعی در ارائه مدل جامع مدیریت بحران بر اساس مدل سه شاخگی در استان خوزستان دارد که تاکنون به آن پرداخته نشده است. در مدل سه شاخگی، پدیده سازمان و مدیریت برحسب سه دسته عوامل ساختاری، رفتاری و زمینهای بررسی وتجزیهوتحلیل میشود که در خلال تحقیق و با استفاده از رأی خبرگان شناسایی خواهند شد. منظور از عوامل رفتاری، تمامی عوامل مربوط به نیروی انسانی است که محتوای سازمان را تشکیل میدهد. عوامل ساختاری دربرگیرنده مجموعه روابط منظم حاکم بر اجزای داخلی سازمان است که بدنه آن را میسازند. عوامل زمینهای شامل محیط و شرایط بیرونی است که سببساز عوامل رفتاری و ساختاری هستند (16). هدف اصلی این مطالعه ارائه الگوی مدیریت بحران در استان خوزستان با تأکید بر بحرانهای زیستمحیطی و شناسایی عوامل و ابعاد آن بهمنظور پیشگیری از وقوع بحران، مدیریت بهتر پس از وقوع بحران و کمک به کاهش خسارات و هزینههای جانی و مالی ناشی از بحران است.
روش بررسی
منطقه مطالعهشده
استان خوزستان با مساحت 64 هزار و 236 کیلومتر مربع بین 29 درجه و 57 دقیقه تا 33 درجه و صفر دقیقه عرض شمالی از خط استوا و 47 درجه و 40 دقیقه تا 50 درجه و 33 دقیقه طول شرقی از نصفالنهار گرینویچ در جنوب غربی ایران قرار دارد. جمعیت کل استان 4 میلیون و 710 هزار و 509 نفر معادل 89/5 درصد از جمعیت کشور است. موقعیت جغرافیایی این منطقه در شکل 1 نشان داده شده است. مناطق وسیعی از استان خوزستان ارتباط تنگاتنگی با گروهی از مهمترین صنایع ازجمله متالورژی، پتروشیمی و نفت دارد، همچنین در تماس با بخش مهمی از فاضلابهای شهری و کشاورزی قرار دارد؛ بنابراین، ارائه الگوی مدیریت بحران در استان خوزستان با تأکید بر بحرانهای زیستمحیطی بهعنوان عامل مهمی مورد توجه است (17).