XML English Abstract Print


Download citation:
BibTeX | RIS | EndNote | Medlars | ProCite | Reference Manager | RefWorks
Send citation to:

Sepehrmanesh Z, Zamani B, Pirasteh P, Rahimi H, Saei R. Prevalence of Depressive Symptoms in People With Osteoporosis Referred to the Bone Densitometry Center of a Hospital in Kashan. Qom Univ Med Sci J 2023; 17 : 2871.1
URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3712-fa.html
سپهرمنش زهرا، زمانی بتول، پیراسته پریسا، رحیمی حبیب‌الله، ساعی رضوان. فراوانی علائم افسردگی در بیماران مبتلابه پوکی استخوان مراجعه‌کننده به بیمارستانی در کاشان. مجله دانشگاه علوم پزشکی قم. 1402; 17 () :597-610

URL: http://journal.muq.ac.ir/article-1-3712-fa.html


1- گروه روان‌پزشکی، دانشکده پزشکی‌، دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان، کاشان، ایران. ، psychiatric.department@gmail.com
2- گروه روماتولوژی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان، کاشان‌، ایران.
3- دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان، کاشان، ایران.
4- گروه آمار و اپیدمیولوژی، دانشکده بهداشت، دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان، کاشان، ایران.
5- واحد توسعه تحقیقات بالینی، بیمارستان متینی، دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان، کاشان، ایران.
متن کامل [PDF 4661 kb]   (215 دریافت)     |   چکیده (HTML)  (481 مشاهده)
متن کامل:   (160 مشاهده)
مقدمه
طبق گزارش سال 2008 سازمان بهداشت جهانی افسردگی به عنوان سومین علت بار بیماری‌ها در جهان معرفی شد و پیش‌بینی شد که این بیماری تا سال 2030 به رتبه اول برسد [1]. این بیماری با خلق افسرده، کاهش میل به فعالیت‌های لذت‌بخش، احساس گناه و بی‌ارزشی، افکار خودکشی، کاهش قدرت تمرکز، بی‌قراری یا کندی سایکوموتور، تغییرات خواب و اشتها و کاهش سطح انرژی شناخته می‌شود و بر کیفیت زندگی اثر می‌گذارد [2]. عوامل اجتماعی، فرهنگی وضعیت اقتصادی، ژنتیک و سایر عوامل بیولوژیکی می‌توانند نقش مهمی در افسردگی داشته باشند [3].
مطابق آمار سازمان بهداشت جهانی در ایران شیوع افسردگی 9/4 درصد است و حدود ۳ میلیون نفر به آن مبتلا هستند [4]. استئوپروز یا پوکی استخوان بیماری مزمنی است که با کاهش تراکم استخوانی شناخته شده و باعث افزایش ریسک شکستگی استخوان می‌شود [5]. ‌این بیماری یکی از مشکلات جدی قرن اخیر است [6]. شیوه زندگی کم‌تحرک، کمبود دریافت کلسیم و ویتامین دی، دریافت میزان بالای سدیم، پروتئین و کافئین، عدم دریافت کافی میوه و سبزی و نیز عوامل دارویی، پزشکی و غیره، از جمله عوامل خطر است [7].
پوکی استخوان به‌طور تقریبی 75 میلیون نفر را در قاره اروپا و ایالات متحده و در کشورهای آسیایی تحت تأثیر قرار داده است [8]. در ایران، یافته‌ها حاکی از ابتلای 50‌ درصد از مردان و 70 درصد از زنان به استئوپروز و استئوپنی هستند. علت تفاوت میزان ابتلای زنان نسبت به مردان، تغییرات هورمونی زیاد مرتبط با یائسگی است [6]. ﺑﺮ ﺍﺳﺎﺱﺗﻌﺮﻳﻒ سازمان بهداشت جهانی در سنجش تراکم استخوان ستون فقرات کمری و گردن استخوان فمور Tscore مساوی یا بیشتر از 1- نرمال، بین 1- تا 5/2- استئوپنی و کمتر یا مساوی با 5/2- استئوپروز در نظر گرفته می‌شود [9].
مطالعات اپیدمیولوژیک نشان داده‌اند افسردگی و استئو‌پروز به دلایلی علت و معلول هم هستند [‌10‌، 11]. همچنین بسیاری از شواهد حاکی از این است که سیتوکین‌های پیش‌التهابی مشترک، از جمله‌IL-6, TNFα, INF, IL-1B  به‌عنوان واسطه‌های کلیدی بین افسردگی و بالا رفتن میزان عوارض پزشکی، از جمله پوکی استخوان هستند [12]. از طرفی، ثابت شده که مصرف داروهای SSRI برای درمان افسردگی می‌تواند سبب ایجاد استئوپروز باشد [13]. بیماران مبتلا به افسردگی، کسانی که بیش از 2 سال از داروهای ضد افسردگی استفاده می‌کنند یا سن بیش از 40 سال دارند و مصرف‌کنندگان سیگار ‌طبق قوانین انجمن درمان خلقی و اضطرابی کانادا (CANMAT)باید از نظر دانسیته استخوانی غربالگری شوند [14-16].
بعضی از بیماری‌های متابولیک، از جمله دیابت، اختلالات تیروئید و سندرم کوشینگ می‌تواند سبب بروز هر دو بیماری افسردگی و استئوپروز در بیماران شوند و بسیاری از بیماری‌های التهابی نیز در این افراد افزایش می‌یابد [17‌، 18]. این 2 بیماری عوامل درمانی و پیشگیرانه‌ مشترکی نیز دارند. برای مثال فعالیت فیزیکی می‌تواند سبب پیشگیری و درمان هر دو بیماری‌ شود [19-21]
پژوهش انجام‌شده توسط وی شنگ لی در تایوان که در این رابطه انجام شد، نشان داد بیماران مبتلا به افسردگی 3/1 برابر بیشتر از بیماران غیرافسرده مستعد به ابتلای پوکی استخوان بودند. همچنین بیمارانی که تحت درمان داروی افسردگی بودند ریسک کمتری در ابتلا به پوکی استخوان داشتند [2]. تحقیق دیگری توسط سیاوو در کشور تایوان در سال 2012 نشان داد که رابطه معناداری میان کاهش تراکم استخوانی و افسردگی وجود دارد. [22].
تحقیق دیگری در سال 2016 توسط دروس مایر و همکاران با موضوع بررسی ریسک افسردگی در بیماران زن مبتلا به استئوپروز در کشور آلمان انجام شد. بعد از یک بررسی بلندمدت 5 ساله، میزان افسردگی در 33 درصد از بیماران دچار استئوپروز و 7/22 درصد در گروه کنترل مشاهده شد. [23].
تحقیقات معدودی پیرامون ارتباط افسردگی و استئوپروز در ایران انجام شده است. مطالعه ذبیحی و همکاران در سال 1387 در تهران نشان داد مبتلایان به بیماری افسردگی ماژور در مقایسه با گروه کنترل، تراکم استخوانی کمتر و فراوانی استئوپروز بیشتری دارند. [24].
با توجه به تأثیر این 2 بیماری بر کیفیت زندگی بیماران و شیوع گسترده آن‌ها‌، مطالعه حاضر با هدف تعیین تعداد علائم افسردگی در افراد مبتلا به پوکی استخوان مراجعه‌کننده به مرکز دانسیتومتری بیمارستان شهید بهشتی کاشا‌ن انجام شد.
مواد و روش‌ها
این مطالعه از نوع مقطعی‌تحلیلی است. نمونه‌ها از بین مراجعین به مرکز دانسیتومتری بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1400 که در سیستم اطلاعات ثبت شده و مبتلا به استئوپروز بوده‌اند، به روش نمونه‌گیری منظم انتخاب شدند و به هر کدام یک کد اختصاص داده شد. حجم نمونه با در نظر گرفتن تعداد افسردگی در افراد استئوپروتیک برابر ۳۳ درصد در مطالعه مشابه [23] و نیز اطمینان ۹۵ درصد و ۰۸/۰=‌d‌ برابر با ۱۵۰ نفر محاسبه شد. پس از تأیید پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه با  نمونه‌های انتخاب‌شده تماس گرفته شدکه به‌صورت حضوری  برای تکمیل پرسش‌نامه‌ها مراجعه کنند.

برای نمونه‌ها از 2 پرسش‌نامه، شامل پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه افسردگی بِک استفاده شد. پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی ‌شامل اطلاعات‌ فردی،‌ از جمله جنس، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل، بررسی فعالیت فیزیکی منظم حداقل 3 بار در هفته (‌هر بار نیم ساعت‌)مصرف سیگار، سابقه‌ دیابت بود.
برای بررسی افسردگی از پرسش‌نامه‌ فرم کوتاه بِک استفاده شد. ویژگی‌های روان‌سنجی پرسش‌نامه فرم کوتاه ١۳سؤالی بِک در مطالعه رجبی در ایران بررسی شده است و مطابق این مطالعه، این پرسش‌نامه یک ابزار معتبر و پایا در ایران است. ضریب آلفای کرونباخ ‌پرسش‌نامه 82/0 و 89/0 بود. هر سؤال نمره 0 تا 3 داشته و نمره ٢١ بالاترین امتیاز است و در این بررسی نمره 0 تا 4 غیرافسرده و نمره 5 تا 7 افسردگی خفیف و نمره 8 تا 16 افسردگی متوسط، نمره بالای ١٦ افسردگی شدید محسوب شد [5].
دانسیته استخوان نیز در این مطالعه به روش‌ سنجش تراکم استخوان و با یک نوع‌ دستگاه موجود در مرکز تراکم استخوان بیمارستان شهید بهشتی کاشان و از 2 محل ستون فقرات کمری و گردن فمور سنجیده شده است.
معیارهای ورود به مطالعه شامل ابتلا به استئوپروز، سن بین 40 تا 70 سال، توانایی درک سؤالات پرسش‌نامه و پاسخ‌دهی به آن‌ها و معیارهای خروج شامل‌‌ مصرف کورتیکواستروئیدها بیش از ۳ ماه در۶ ماه گذشته،‌‌ ابتلا به بیماری‌های روماتیسمی و بیماران استئوپروز تحت درما‌ن بودند
 در این مطالعه، داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS پردازش و با آزمون‌های کای‌اسکوئر و تی‌تست مستقل و در صورت ضرورت از آزمون‌های پارامتریک‌، دقیق فیشر، من‌ویتنی و ویلکاکسون تجزیه‌و‌تحلیل آماری شدند‌.
یافته‌ها
در این مطالعه به بررسی تعداد علائم افسردگی در افراد مبتلا به استئوپروز مراجعه‌کننده به مرکز دانسیتومتری بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1400 پرداخته است. 150 نفر از افراد مبتلا به پوکی استخوان‌ وارد مطالعه شدند ‌که از این میان 107 نفر (3/71 درصد)زن و 43 نفر (7/28 درصد)مرد بودند و میانگین سنی کلی افراد مورد مطالعه 5/9‌±‌5/55 سال بود و سایر جزئیات در جدول شماره 1 ارائه شده است. تعداد بیماران مبتلا به پوکی استخوان بر حسب‌T score ،Z score ، مهره‌های کمری، گردن استخوان ران و کل ران در جدول شماره 2 ارائه شده است.
در این مطالعه از 150 بیمار مبتلا به پوکی استخوان 19 نفر (7/12)علائم افسردگی خفیف‌، 47 نفر (3/31)علائم افسردگی متوسط و 63 نفر (‌0/42)علائم‌ افسردگی شدید داشتند که بر اساس یافته‌ها، علائم افسردگی شدید از تعداد بیشتری برخوردار بود.
بر اساس یافته‌ها، بین مصرف داروهای روان‌پزشکی و سابقه خانوادگی افسردگی با شدت‌ علائم افسردگی تفاوت معناداری به دست آمد. بین سایر متغیرهای بررسی‌شده مانند جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، مصرف سیگار، سابقه دیابت و غیره با شدت علائم ‌افسردگی تفاوت معناداری مشاهده نشد (جدول شماره 3).
بحث
مطالعه‌ حاضر با هدف تعیین تعداد علائم‌ افسردگی در زنان و مردان با سن بین 40 تا 70 سال مبتلا به استئوپروز مراجعه‌کننده به مرکز دانسیتومتری انجام شد. بر اساس یافته‌های مطالعه، اکثریت بیماران مبتلا به پوکی استخوان دچار علائم افسردگی بودند‌.
در سال 2006، درخشان و همکاران، تحقیقی با عنوان شیوع پوکی استخوان و عوامل مرتبط با آن در زنان یائسه مراجعه‌کننده به مرکز دانسیتومتری کردستان انجام دادند. نتایج این تحقیق نشان داد بین سن و مدت یائسگی و تراکم مهره‌های کمری T score  و گردن استخوان رانT score  ارتباط معنا‌داری وجود داشت و این ارتباط خطی بود. متوسط سن زنان یائسه بررسی‌شده 6/7±7/57 سال و متوسط مدت یائسگی آن‌ها 3/8‌±‌10 ‌سال بود. سن و مدت یائسگی هر دو با تراکم استخوان رابطه خطی داشتند. پوکی استخوان با سن، مدت یائسگی، وزن، مصرف مواد غذایی حاوی کلسیم و فعالیت فیزیکی، رابطه معنا‌داری داشت.

این پژوهشگران دریافتند پوکی استخوان در زنان یائسه بررسی‌شده شایع بود، به‌طوری‌ که شیوع آن در این بررسی تقریباً مشابه با بیشتر کشورهای رو به توسعه، اما شایع‌تر از کشورهای پیشرفته بود [ 25]. نتایج این تحقیق با داده‌های حاصل از کار ما مغایرت داشت و می‌توان علت این عدم هم‌خوانی را در جمعیت مطالعه‌شده بیان کرد.
شیوع استئوپروز و ارتباط آن با برخی شاخص‌های جمعیت‌شناختی در بیماران مراجعه‌کننده به مراکز دانسیتومتری شهر گرگان در سال 2011 توسط بذر‌افشان و همکاران بررسی شد. نتایج این مطالعه نشان داد رابطه‌ سن و وضعیت تراکم توده‌ استخوانی در ناحیه‌ کمر و ناحیه‌ فمور از لحاظ آماری معنا‌دار بود؛ یعنی به ازای افزایش هر 1 سال تراکم توده استخوانی در ناحیه‌ کمر و فمور به ترتیب 32/0 و 42/0 کاهش می‌یابد. رابطه‌ شاخص توده‌ بدنی با تراکم توده استخوانی در ناحیه کمری از لحاظ آماری معنا‌دار، اما این رابطه در ناحیه فمور از لحاظ آماری معنا‌دار نبود. رابطه جنس و وضعیت تراکم توده استخوانی در ناحیه کمری و فمور از لحاظ آماری معنادار نبود [26].
داده‌های مربوط به اطلاعات جمعیت‌شناختی این افراد نشان داد از نظر تحصیلات، تأهل، فعالیت فیزیکی منظم، سابقه‌ بیماری دیابت و کشیدن سیگار در گروه‌های مطالعه‌شده تفاوت معناداری مشاهده نشد، البته از این نظر با نتایج حاصل از داده‌های ما هم‌خوانی داشت. یکی از نواقص این مطالعه عدم اشاره به جنسیت افراد بود که در تحقیق آن‌ها اشاره‌ای نشده بود. همچنین باید اشاره کرد در مطالعه‌ ما بیماری استوپنی بررسی نشده بود، اما در بالاتر بودن میزان شیوع استئوپروز در مطالعه فعلی نسبت به مطالعه جمشیدیان و همکاران باید تفاوت جامعه مطالعه‌شده و نوع نمونه‌گیری 2 مطالعه را لحاظ کرد، چراکه جمشیدیان و همکاران در یک مطالعه مقطعی مبتنی بر جمعیت شیوع استئوپروز را در زنان 40 تا 60 ساله تهرانی در ناحیه کمری 8/15 درصد و ناحیه فمور 9/2 درصد برآورد کرد [27]، در حالی‌ که مطالعه‌ صفری و همکاران بر بیماران مراجعه‌کننده به مراکز دانسیتومتری شهر گرگان انجام شد [26].
نتایج تحقیق ما مشخص کرد از نظر سابقه‌ خانوادگی استئوپورز، شاخص توده بدنی، فشار خون، هایپرلیپیدمی، سن مونوپوز، طول مدت و نوع دیابت، تعداد بارداری، سن و میزان مصرف سیگار با علائم‌ افسردگی در افراد بررسی‌شده اختلاف معناداری دیده نشد، اما تفاوت‌های معناداری بین سابقه خانوادگی افسردگی و مصرف داروهای روان‌پزشکی و علائم ‌افسردگی در این افراد مشاهده شد.
مطالعه‌ای با عنوان بررسی ارتباط افسردگی با پوکی استخوان در زنان در سال 2015 توسط ساعی قره‌ناز و همکاران‌ با هدف تعیین رابطه بین افسردگی و پوکی استخوان در این افراد انجام شد. پیش‌زمینه‌ این پژوهش این‌گونه شروع شد که افسردگی احتمالاً به دلیل ایجاد تغییراتی در متابولیسم استخوانی می‌تواند به عنوان ریسک فاکتوری برای کاهش تراکم استخوان و در نتیجه، پوکی استخوان باشد. در این مطالعه‌ توصیفی‌مقطعی، تعداد ١٩٠ نفر از زنان بالای٤٠ سال که واجد معیارهای ورود به مطالعه بودند، در مطالعه شرکت کردند. ابتلا یا عدم ابتلا به افسردگی با پرسش‌نامه فرم کوتاه ١٣سؤالی بک سنجیده شد و سپس میزان تراکم استخوان توسط دستگاه هالوژیک با فن DEXA سنجیده شد و افراد به 3 گروه نرمال، استئوپنی و استئوپروز تقسیم شدند.
نتایج این مطالعه نشان داد تفاوت آماری معناداری بین وضعیت تراکم استخوان با افسردگی وجود نداشت. همچنین میانگین سن، شاخص توده بدنی و تعداد حاملگی، تعداد سقط، تعداد زایمان، مدت شیردهی، سن یائسگی و سن منارک بین 2 گروه زنان افسرده و غیر‌افسرده اختلاف معنا‌داری مشاهده نشد [7].
در کل، این پژوهش مشخص کرد که افسردگی ارتباطی با کاهش تراکم استخوان نداشت. از آنجا که شناسایی فاکتورهای ناشناخته پوکی استخوان گامی اساسی در ارتقای سلامت افراد است؛ بنابراین نیاز به مطالعات گسترده‌ای است تا اثرات افسردگی بر تراکم استخوان را بررسی کنند. میچلسون و همکاران در مطالعه‌ای در زنان پره مونوپوز که گزارش کردند افسردگی با کاهش تراکم استخوان همراه است، متناقض بود [28]. همچنین با داده‌های مطالعه‌ ما به دلایلی از قبیل عدم بررسی پوکی استخوان بر مردان و نیز بررسی فاکتورهایی شامل مهره‌های کمری T score، مهره‌های کمری Z score، کل ران T score، کل ران Z score، گردن استخوان ران T score  و گردن استخوان ران Z score هم‌راستا نبود.
برخی مطالعات گزارش کرده‌اند اثر افسردگی بر تراکم استخوان به شدت افسردگی بستگی دارد [7، 28-31]. به نظر می‌رسد یکی از علت‌های اساسی تناقض در نتایج مطالعات، روش طراحی تحقیق و نیز شرایط انتخاب افراد بررسی‌شده که منجر به متفاوت شدن نتایج مطالعات شده است، به ویژه سن افراد بررسی‌شده،‌ نوع افسردگی افراد، فاکتورهای رفتارهای افراد، ازجمله مصرف یا عدم مصرف سیگار، سابقه هورمون درمانی، انجام فعالیت بدنی و نوع سبک زندگی افراد و فاکتور مهم ژنتیک و بسیاری از فاکتورهای دیگر می‌توانند در نتایج مطالعات تفاوت ایجاد کنند. ‌با توجه به نتایج تحقیقات مختلف می‌توان گفت نیاز به مطالعات وسیع‌تری است تا با شناسایی سازوکارهای متعدد افسردگی بر تراکم استخوان، اثرات افسردگی بر تراکم استخوان مشخص شود [32].
پژوهشی تحت عنوان بررسی رابطه افسردگی ماژور با دانسیته استخوانی توسط ذبیحی‌یگانه در سال 2009 انجام شد. افسردگی ماژور به دلیل ایجاد تغییرات در سیستم نورواندوکرین و اختلال در عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-آدرنال می‌تواند عامل خطر برای کاهش تراکم استخوانی باشد. در یک مطالعه از نوع هم‌گروهی تاریخی، 75 نفر در 2 گروه آزمایش، شامل 25 بیمار مبتلا به افسردگی ماژور بر اساس معیارهای DSM-IV و 50 نفر در گروه کنترل از داوطلبین سالم با انجام دانسیتومتری بررسی شدند. هر 2 گروه از نظر عوامل جمعیت‌شناختی مانند سن، جنس، شاخص توده بدنی و وضعیت یائسگی یکسان شدند و دانسیتومتری به روش DXA انجام شد. T Score و دانسیته استخوانی در نواحی ستون فقرات کمری  (L2-L4)و لگن بین 2 گروه مقایسه شدند.
بر اساس نتایج به‌دست‌آمده، از نظر میانگین سن، شاخص توده بدنی و همچنین تعداد 2 جنس و مصرف داروی کلسیم، وضعیت یائسگی در خانم‌ها، فعالیت فیزیکی منظم بین 2 گروه آزمایش و کنترل اختلاف معنا‌داری مشاهده نشد که با نتایج داده‌های ما هم‌راستا بود. میانگین میزان تراکم استخوان (بر حسب 2 گرم بر سانتی‌متر)در گروه آزمایش به میزان معنا‌داری از گروه کنترل کمتر بود [24].
در ضمن مشاهده شد بین مهره‌های کمریT score  در گروه‌های مطالعه‌شده تفاوت وجود دارد که از این نظر با نتایج ما هم‌راستا نبود و علت عدم مطابقت را می‌توان به دلیل اختلاف سنی افراد شرکت‌کننده با نفرات مطالعه‌ی ما استدلال کرد. سازوکار مؤثر در کاهش میزان تراکم استخوان در مبتلایان به افسردگی دقیقاً شناخته شده نیست. افسردگی موجب تغییراتی در سیستم نورواندوکراین و عملکرد محور هیپوتالاموس-هیپوفیز-‌آدرنال می‌شود که این تغییرات می‌توانند درکاهش تراکم استخوان مؤثر باشند [24].
نتیجه‌گیری
استئوپروز شایع‌ترین بیماری استخوانی بشر است که موجب افزایش خطر شکستگی استخوان می‌شود. فاکتورهای ناشناخته‌ زیادی در بروز این عارضه مؤثر هستند. افسردگی یکی از این فاکتورهای ناشناخته است که به تازگی توجه شده است. هدف از پژوهش حاضر، تعیین تعداد علائم افسردگی در زنان و مردان با سن بین 40 تا 70 سال مبتلا به پوکی استخوان مراجعه‌کننده به مرکز دانسیتومتری بود. در کل مشاهده شد که بین جنسیت، سطح تحصیلات، تأهل، سیگار، سابقه دیابت، فعالیت فیزیکی منظم، مهره‌های کمری T score، مهره‌های کمری Z score، کل ران T score، کل ران Z score، گردن استخوان ران T score، گردن استخوان ران Z score و علائم افسردگی ‌در بیماران مطالعه‌شده اختلافی نبود.
همچنین از نظر سابقه‌ خانوادگی استئوپورز، شاخص توده بدنی، فشار خون، هایپرلیپیدمی، سن مونوپوز، طول مدت و نوع دیابت، تعداد بارداری، سن و میزان مصرف سیگار با پرسش‌نامه افسردگی بِک در افراد بررسی‌شده اختلاف معناداری دیده نشد، اما تفاوت‌های معناداری بین سابقه خانوادگی افسردگی و مصرف داروهای روان‌پزشکی و علائم افسردگی‌‌ در این افراد دیده شد.
از نقاط قوت مطالعه حاضر، نمونه‌گیری تصادفی و بررسی متغیرهای مختلف ‌مرتبط با پوکی استخوان، ازجمله فعالیت فیزیکی و بیماری‌های زمینه‌ای (‌دیابت‌، فشار خون‌، چربی خون) تعداد بارداری و سن یائسگی، شاخص توده بدنی و درنهایت، استفاده از دستگاه دقیق سنجش تراکم استخوان برای سنجش استئوپروز و ارائه گزارش توسط متخصص پزشکی هسته‌ای‌ است که نتایج حاصل از این مطالعه، ضرورت بررسی افسردگی در این بیماران را بدون ارتباط با بیماری‌های زمینه‌ای‌ نشان می‌دهد‌.
یکی از محدودیت‌های عمده این مطالعه، جامع نبودن آن است، چرا‌که در این مطالعه از افراد مراجعه‌کننده به مراکز دانسیتومتری استفاده شد که ممکن است به خوبی گویای کل جامعه نباشد.
در این مطالعه با توجه به یافته‌های به‌دست‌آمده پیشنهاد می‌شود تا بیماران مبتلا به استئوپروز از نظر وجود علائم افسردگی بررسی شوند و در صورت لزوم برای بهبود کیفیت زنگی و پیشگیری از اختلالات همراه تحت درمان به‌موقع و زود‌هنگام اختلالات روان‌پزشکی، مخصوصاً اختلال افسردگی قرار گیرند.
ملاحظات اخلاقی
پیروی از اصول اخلاق پژوهش
مطالعه حاضر با شماره طرح 2807 در کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی کاشان مطرح شد و پس از کسب مجوز اخلاق با کد IR.KAUMS.MEDNT.REC.1399.031  به اجرا در‌آمد‌. قبل از شروع مطالعه در مورد هدف از انجام طرح به بیماران آگاهی داده شد و رضایت‌نامه کتبی برای شرکت در مطالعه از آن‌ها به عمل آمد. این مطالعه با رعایت اصول اخلاقی همچون اصل محرمانگی و راز‌داری انجام شد.
حامی مالی
این پژوهش هیچ‌گونه کمک مالی از سازمان‌های دولتی، خصوصی و غیرانتفاعی دریافت نکرده است.
مشارکت نویسندگان
طراحی مطالعه و نوشتن مقاله و بازنگری: زهراسپهرمنش؛ طراحی مطالعه وتحلیل دانسیتومتری: بتول زمانی؛ پر کردن پرسش‌نامه‌ها و پیش‌نویس: پریسا پیراسته؛ نوشتن مقاله و بازنگری: رضوان ساعی؛ کارشناس آمار و طراحی روش: حبیب‌الله رحیمی.
تعارض منافع
بنابر اظهار نویسندگان، این مقاله تعارض منافع ندارد.
تشکر و قدردانی
 نویسندگان از بیمارانی که در این مطالعه مشارکت داشته‌اند، تشکر و قدردانی می‌کنند.

 
نوع مطالعه: مقاله پژوهشي | موضوع مقاله: داخلی
دریافت: 1402/1/21 | پذیرش: 1402/3/27 | انتشار: 1402/5/10

فهرست منابع
1. Malhi GS, Mann JJ. Depression. Lancet. 2018; 392(10161):2299-312. [DOI:10.1016/S0140-6736(18)31948-2] [PMID] [DOI:10.1016/S0140-6736(18)31948-2]
2. Lee CW, Liao CH, Lin CL, Liang JA, Sung FC, Kao CH. Increased risk of osteoporosis in patients with depression: A population-based retrospective cohort study. Mayo Clin Proc. 2015; 90(1):63-70. [DOI:10.1016/j.mayocp.2014.11.009] [PMID] [DOI:10.1016/j.mayocp.2014.11.009]
3. Heim C, Binder EB. Current research trends in early life stress and depression: Review of human studies on sensitive periods, gene-environment interactions, and epigenetics. Exp Neurol. 2012; 233(1):102-11. [DOI:10.1016/j.expneurol.2011.10.032] [PMID] [DOI:10.1016/j.expneurol.2011.10.032]
4. World Health Organization (WHO). Depression and other common mental disorders: Global health estimates [Internet]. 2017 [Updated 2017 January 3]. Available from: [Link]
5. Rajabi GR. [Psychometric properties of Beck depression inventory short form items (BDI-13)(Persian)]. J Iran Psychol. 2005; 1(4):28-35. [Link]
6. Hemmati F, Sarokhani D, Sayehmiri K, Motadayen M. [Prevalence of osteoporosis in postmenopausal women in Iran: A systematic review and meta-analysis (Persian)]. Iran J Obstet Gynecol Infertil. 2018; 21(3):90-102. [DOI:10.22038/ijogi.2018.11068]
7. Saei Gharenaz M, Ozgoli G, Aghdashi MA, Salmany F. [Relationship between depression and osteoporosis in women (Persian)]. Urmia Med J. 2015; 26(1):10-6. [Link]
8. Oh SM, Kim HC, Ahn SV, Rhee Y, Suh I. Association between depression and bone mineral density in community-dwelling older men and women in Korea. Maturitas. 2012; 71(2):142-6. [DOI:10.1016/j.maturitas.2011.11.007] [PMID] [DOI:10.1016/j.maturitas.2011.11.007]
9. Kanis JA. Assessment of fracture risk and its application to screening for postmenopausal osteoporosis: Synopsis of a WHO report. WHO Study Group. Osteoporos Int. 1994; 4(6):368-81. [DOI:10.1007/BF01622200] [PMID] [DOI:10.1007/BF01622200]
10. Rosenblat JD, Gregory JM, Carvalho AF, McIntyre RS. Depression and disturbed bone metabolism: A narrative review of the epidemiological findings and postulated mechanisms. Curr Mol Med. 2016; 16(2):165-78. [DOI:10.2174/1566524016666160126144303] [PMID] [DOI:10.2174/1566524016666160126144303]
11. Lips P, van Schoor NM. Quality of life in patients with osteoporosis. Osteoporos Int. 2005; 16(5):447-55. [DOI:10.1007/s00198-004-1762-7] [PMID] [DOI:10.1007/s00198-004-1762-7]
12. Mezuk B, Eaton WW, Golden SH. Depression and osteoporosis: Epidemiology and potential mediating pathways. Osteoporos Int. 2008; 19(1):1-12. [DOI:10.1007/s00198-007-0449-2] [PMID] [DOI:10.1007/s00198-007-0449-2]
13. Chau K, Atkinson SA, Taylor VH. Are selective serotonin reuptake inhibitors a secondary cause of low bone density? J Osteoporos. 2012; 2012:323061 [DOI:10.1155/2012/323061] [PMID] [DOI:10.1155/2012/323061]
14. Ramasubbu R, Beaulieu S, Taylor VH, Schaffer A, McIntyre RS; Canadian Network for Mood and Anxiety Treatments (CANMAT)Task Force. The CANMAT task force recommendations for the management of patients with mood disorders and comorbid medical conditions: Diagnostic, assessment, and treatment principles. Ann Clin Psychiatry. 2012; 24(1):82-90. [PMID]
15. Ramasubbu R, Taylor VH, Samaan Z, Sockalingham S, Li M, Patten S, et al. The Canadian network for mood and anxiety treatments (CANMAT)task force recommendations for the management of patients with mood disorders and select comorbid medical conditions. Ann Clin Psychiatry. 2012; 24(1):91-109. [PMID]
16. Kallala R, Barrow J, Graham SM, Kanakaris N, Giannoudis PV. The in vitro and in vivo effects of nicotine on bone, bone cells and fracture repair. Expert Opin Drug Saf. 2013; 12(2):209-33. [DOI:10.1517/14740338.2013.770471] [PMID] [DOI:10.1517/14740338.2013.770471]
17. Kaidanovich-Beilin O, Cha DS, McIntyre RS. Crosstalk between metabolic and neuropsychiatric disorders. F1000 Biol Rep. 2012; 4:14. [DOI:10.3410/B4-14] [PMID] [PMCID] [DOI:10.3410/B4-14]
18. Graff LA, Walker JR, Bernstein CN. Depression and anxiety in inflammatory bowel disease: A review of comorbidity and management. Inflamm Bowel Dis. 2009; 15(7):1105-18. [DOI:10.1002/ibd.20873] [PMID] [DOI:10.1002/ibd.20873]
19. Carter MI, Hinton PS. Physical activity and bone health. Mo Med. 2014; 111(1):59-64. [PMID] [PMCID]
20. DiVasta AD, Gordon CM. Exercise and bone: Where do we stand? Metabolism. 2013; 62(12):1714-7. [DOI:10.1016/j.metabol.2013.09.016] [PMID] [DOI:10.1016/j.metabol.2013.09.016]
21. Mead GE, Morley W, Campbell P, Greig CA, McMurdo M, Lawlor DA. Exercise for depression. Cochrane Database Syst Rev. 2008; (4):CD004366. [DOI:10.1002/14651858.CD004366.pub3] [PMID] [DOI:10.1002/14651858.CD004366.pub3]
22. Hsiao MC, Liu CY, Wang CJ. Factors associated with low bone density among women with major depressive disorder. Int J Psychiatry Med. 2012; 44(1):77-90. [DOI:10.2190/PM.44.1.f] [PMID] [DOI:10.2190/PM.44.1.f]
23. Drosselmeyer J, Rapp MA, Hadji P, Kostev K. Depression risk in female patients with osteoporosis in primary care practices in Germany. Osteoporos Int. 2016; 27(9):2739-44. [DOI:10.1007/s00198-016-3584-9] [PMID] [DOI:10.1007/s00198-016-3584-9]
24. Zabihi Yeganeh M, Jahed S, Rajaei A, Amini H. [The relationship between major depression and bone density (Persian)]. Res Med. 2008; 32(4):267-70. [Link]
25. Derakhshan S, Salehi R, Reshadmanesh N. [Prevalence of osteoporosis, osteopenia and their related factors in post-menopausal women referring to Kurdistan densitometry center (Persian)]. Sci J Kurdistan Univ Med Sci. 2006; 11(2):59-67. [Link]
26. Safari R, Aghaei M, ShadpourRashti H, Bazrafshan H, Qorbani M. [Prevalence of osteoporosis and its association with demographic characterirstics-Gorgan, Iran (Persian)]. Hormozgan Med J. 2011; 15(1):56-62. [Link]
27. Jamshidian-Tehrani M, Kalantari N, Azadbakht L, Esmaillzadeh A, Rajaie A, Houshiar-rad A, et al. [Osteoporosis risk factors in Tehrani women aged 40-60 years (Persian)]. Iran J Endocrinol Metab. 2004; 6(2):139-45. [Link]
28. Michelson D, Stratakis C, Hill L, Reynolds J, Galliven E, Chrousos G, et al. Bone mineral density in women with depression. N Engl J Med. 1996; 335(16):1176-81. [DOI:10.1056/NEJM199610173351602] [PMID] [DOI:10.1056/NEJM199610173351602]
29. World Health Organization (WHO). WHO scientific group on the assessment of osteoporosis at primary health care level. Geneva: World Health Organization; 2004. [Link]
30. Govender C, Du Plessis AM, Bipath P, Povey D, Viviers G, Viljoen M. Bone density and depression in premenopausal South African women: A pilot study. Afr J Psychiatry. 2010; 13(1):58-60. [DOI:10.4314/ajpsy.v13i1.53431] [PMID] [DOI:10.4314/ajpsy.v13i1.53431]
31. Cizza G, Ravn P, Chrousos GP, Gold PW. Depression: A major, unrecognized risk factor for osteoporosis? Trends Endocrinol Metab. 2001; 12(5):198-203. [DOI:10.1016/S1043-2760(01)00407-6] [PMID] [DOI:10.1016/S1043-2760(01)00407-6]
32. Reginster JY, Deroisy R, Paul I, Hansenne M, Ansseau M. Depressive vulnerability is not an independent risk factor for osteoporosis in postmenopausal women. Maturitas. 1999; 33(2):133-7. [DOI:10.1016/S0378-5122(99)00057-2] [PMID] [DOI:10.1016/S0378-5122(99)00057-2]

ارسال نظر درباره این مقاله : نام کاربری یا پست الکترونیک شما:
CAPTCHA

ارسال پیام به نویسنده مسئول


بازنشر اطلاعات
Creative Commons License این مقاله تحت شرایط Creative Commons Attribution-NonCommercial 4.0 International License قابل بازنشر است.

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی قم می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق
© 2025 CC BY-NC 4.0 | Qom University of Medical Sciences Journal

Designed & Developed by : Yektaweb